موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

موضوع : دین و شادی
تحویل در محیط : word

عنوان سفارش :
???R? ?? ???????R
تعداد صفحه :
14
قیمت :
6000 تومان

برخی تصور می کنند دین داری و شاد بودن با هم جمع نمی شود. از این رو ناگزیر باید یکی را برگزید. شهید مطهری(ره) در وصف این افراد می گوید: بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ برمی خیزند. شعارشان این است که اگر می خواهی دین داشته باشی، به همه چیز پشت پا بزن، دنبال مال و ثروت نرو، حیثیت و مقام را ترک کن، زن و فرزند را رها کن، از علم بگریز که حجاب اکبر و مایه گمراهی است. شاد مباش و شادی نکن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و... (امدادهای غیبی، ص56) وی این نظر را خلاف منطق اسلام می داند و می گوید: «یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را درنظر گرفته و هیچ کدام را از قلم نیانداخته است، و معنای فطری بودن قوانین اسلامی، هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است.
برداشت نادرست از آیه «فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیرا جزاء بما کانوا یکسبون (توبه-82) آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند، این جزای کارهایی است که انجام می دهند، باعث شده که عده ای تصور کنند اسلام با خنده و مظاهر شادی مخالف و طرفدار گریه و اندوه است؛ درحالی که آیه فوق در مورد شادی خاصی است که منافقان به منظور تضعیف اراده مسلمانان از خود نشان می دادند، کسانی که از شرکت در جنگ تبوک سرپیچی کردند و با عذرهای واهی در خانه های خود نشستند و دیگران را هم دلسرد و منصرف می نمودند و می گفتند: «در این گرمای سوزان تابستان به سوی میدان نبرد حرکت نکنید. آنان از این عمل خود، خوشحال بودند. قهقهه سر می دادند و بسیار می خندیدند. قرآن مجید به منافقان اخطار می کند که باید کم بخندند و بسیار بگریند؛ گریه برای آینده تاریکی که در پیش دارند. از این رو در آخر آیه می فرماید: این جزای اعمالی است که آنها انجام می دادند. (تفسیر نمونه، ج 9، ص 63)
نتیجه اینکه آیه فوق درصدد نفی شادی به صورت مطلق نیست.
آیه دیگری که ممکن است شاهدی برای مذمت شادی تلقی شود، درباره داستان قارون است که از زبان قومش می فرماید: «اذقال له قومه لاتفرح ان الله لایحب الفرحین (قصص-76) به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد. درحالی که این آیه نیز، شادی خاصی را نکوهش کرده و آن، شاد مستانه و مغرورانه است که با گناه، غفلت و فساد همراه است.
از منظر ديني چه مسائلي و با چه شاخصه هايي شادي آفرين محسوب مي‏شوند؟
در نگاه ديني انسان موجودي تك ساحتي نيست بلكه داراي ابعاد و مراتب مختلفي است، برخي از آن دنيوي و طبيعي و بعضي ديگر اخروي و غير مادي اند. مراتب اخروي وجود انسان نيز يكسان نيست، بلكه بعضي از آنها برزخي و بعضي ديگر عقلي است. اين مراتب وجود، كه مورد توجه فيلسوفان مسلمان نيز واقع گرديده،‌ مراتبي است كه به موازات مراحل آفرينش و به تناسب عوالم مختلف وجودي تصوير مي‏شود. از آنجا كه انسان از همه مراتب آفرينش بهره مند شده است، بر همين اساس، متناسب با هر يك از آن مراتب، لذت، رنج، شادي و غمهاي مختلف و متنوعي براي او وجود دارد. در نگاه قرآني مراحل متعالي و برتري از كمال نيز وجود دارد كه هيچ يك از عوالم ياد شده ظرفيت دريافت و حضور آن را ندارند. اين مراتب از كمال، كه هيچيك از مخلوقات آن عوالم و از جمله هيچيك از ملائكه و فرشتگان توان ادراك آن را ندارند، با بهجت و سروري نامتناهي و بيكران همراه است از طرفي انسان نيز موجودي است كه شايسته اين نوع از شادي، رضايت و خشنودي مي‏باشد. لذا هر نوع شادي و نشاطي كه مانع از وصول آدمي به آن مرتبه از رضايتمندي و خشنودي شود، گرچه درنگاه اولي ممكن است شادي و انبساط به نظر آيد، لكن در نگاه ثانوي، اندوه و ماتم بوده و موجب قبض و گرفتاري او مي‏گردد.
هر مرتبه از مراتب شادي اگر به تنهايي در نظر گرفته شود لذت است، ولكن اگر شادي در جغرافيايي گسترده به لحاظ جميع مراتب آن مورد نظر واقع شود وضعيت كامل و بيكران آن در معرض نظر قرار گرفته، در اين حال از لفظ سعـادت استفـاده مي‏شود؛ سعادت در حقيقت واژه اي است كه در قياس با اين نوع از شادي به كار برده مي‏شود. لذا انسان سعيد كه سرور و بهجتي هميشگي و مستمر دارد، هرگز به شادي مقطعي و گذرا دلخوش نبوده و بسنده نمي‏كند.
مشخصه شادي مستمر و سعادت حقيقي اين است كه دائم الحضور بوده و براي آن كرانه و كناره اي نمي‏توان تصور كرد حال آنكه شادي‏هاي گذرا، محدود به يك مقطع بوده، حضوري غير دائم و مقطعي داشته و بعضاً به حالت مقابل خود يعني اندوه و غم مبدل مي گردد. لذا هر انسان سعادتمندي كه از آن شادي روحاني نامحدود كه مقابل ندارد، بهره مند باشد به دليل گستردگي و بيكراني آن شادي، خود نيز بسط و سعه وجودي پيدا كرده، در همه حالات، نشاط و شادماني را با وجود و هستي خود احساس و ادراك خواهد كرد. بنابراين طالب و جوياي اين نوع شادي، بايد از سعه وجودي برخوردار باشد تا به آن نائل شود، لذا اگر از آن محروم بماند مسلماً محروميت اين افراد، ناشي از محدوديت و عدم سعه وجودي آنها خواهد بود.
..................

تحقیقهای مشابه
  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007