اهمیت خاص وسایل ارتباط جمعی در دنیایی که هر روز بیش از روز پیش به گسترش این وسایل میانجامد و در نهایت موجبات بسط نفوذ و تاثیر آنان را فراهم میآورد، دانشپژوهان این رشته را بر آن داشتهاند تا در راه شناخت بهتر این وسایل بکوشند و از ابزار دقیق تحقیقی در این راه سود جویند. پس بنابراین شناخت رسانههای ارتباطی جدید و نقش آنها در روی آوردن جامعه به ارزشهای والای انسانی و همچنین شناخت و توسعه فرهنگ مطلوب و مناسب ضرورت مییابد و همچنین بررسی موقعیت افراد مخاطب در نوع استفاده از این رسانههای ارتباط جمعی لازم است اهمیت خاص تحقیق در این زمینه مخصوصاً از آن روست که این وسایل تمامی حیات انسانی را یکسره در بر میگیرند و همه جا به صورت پیام وسایل ارتباطی شنیده میشود و امواج این وسایل به همه روزنهها و آنچه در تمامی تاریخ انسان حریم امن انسانها تلقی میشد رسوخ کرده است. علاوه بر این آن تاثیر وسایلهای ارتباط جمعی همواره آگاهانه و به عمد تحقق نمیپذیرد، بلکه در اکثر موارد، انسان بدون آنکه قصد آموزشی داشته باشد در کنار این وسایل قرار میگیرد واز محتوای خاص آنان متاثر میشود. پر واضح است که پیامهای این وسایل ارتباطی تنها حاوی اطلاعات خبری نیست بلکه تنظیم کننده احساسات و تامینکننده امیال نفسانی انسان است و از این فراتر بدون آنکه دریابند تحت تأثیر و کنترل آنها در آمدهاند.
رسانههای قرن ما به وسایلی تبدیل شدهاند که هم جنبه آگاهکننده و هم کنترلکننده دارند. بدین ترتیب میتوان بیان داشت که مقاله حاضر با توجه به موارد مذکور در نظر دارد سیرتحول وسایل ارتباطی در غرب و ایران وتاثیر وسایل ارتباط جمعی در فرایند اجتماعی ساختن افرادرا بررسی و ارزیابی کند و به منظور ایجاد دیدی گستردهتر و نگرش دقیقتر به اثرات این وسایل در زندگی روزمره و با آیندهنگری همه جانبهتر و تدوین سیستمهای منطقی با توجه به نیازها و شرایط و موقعیت افراد جامعه را به سوی ارزشهای انسانی و استفاده بهینه از وسایل ارتباط جمعی رهنمون سازیم همه سعی در این نوشتاراین است تاباشناخت هر چه بییشتر وسلیل ارتباط جمعی از فرصت هایی که این وسایل در خدمت ما می گذارند به نحواحسن استفاده کنیم و آسیب های آن را به حداقل برسانیم.
در برقراری ارتباط هدف وروش خاص وجود ندارد در هر ارتباطی روش واهدافی خاصی وجود دارد که در هرارتباطی توسط فرستنده پیام دنبال می شود . هر ارتباطی خودی خود دارای هیج گونه روش وهدف نیست بلکه بستگی به شرایط دارد که ارتباط صورت می کیرد افراط در شرایط مختلف و در زمان مختلف وبرای هدف های مختلف باهم دیگر ارتباط بر قرار می کند ودر این ارتباط از روش های مختلف برای ارسال پیام به گیرنده استفاده می کند. وروش های بر می گزیند که مناسب باهدف باشد و اورا به هدف شان نزدیک تر کند وتاثیر بشتری روی افکار واندیشه گیرنده پیام داشته باشد.
ارتباط فردی آنست که بین دو نفر به طور مستقیم صورت می کیرد ولی ارتباط جمعی ارتباط بین یک نفر با گروهی افراد است مانند سخنرانی ، رادیو ، تلویزیون ، و… وهر کدام اینها از لحاظ کارکرد وتاثیر گذاری مختلف است . درارتباطی جمعی ارتباط یک طرف صورت می کیرد به این معنا وقتی که پیام از فرستنده به گیرنده منتقل می شود گیرنده هیج واگنش از خود نشان نمی دهد مانند تماشا گران تلویزیون افرادی که تلویزیون تماشا می کند هیج واکنش در هنگامی که پیام دارد به آنها منتقل می شود از خود بروز نمی دهد.
شیوههای رفتاری معینی است که در گروه یا جامعه متداول است و فرد در جریان زندگی خود آن را میآموزد، به کار میبندد و نیز انتظار دارد که دیگر افراد گروه یا جامعه آن را انجام دهند. هنجارها، رفتار، قاعده، معیار یا میزانی است که با آن رفتار اجتماعی اشخاص در جامعه سنجیده میشود.
رسانههای جمعی دو ویژگی برجسته دارند؛ رسانههای جمعی از یک سو محصول سازمان تولید، پیشرفته سرمایهداری هستند و به صورت یک کالا به بازار عرضه میشوند و از سوی دیگر به عنوان یک کالا خود قادر به ارائه افکار، ارزشها، هنجارها، نگرشها و تمایلات هستند؛ زیرا هر کالا و محصول فکری همراه خود فرهنگ خاصی را ارائه میأهد. فرانتس دروگه در کتاب خود به نام معرفت بدون آگاهی خوبی رابطه میان جامعه سرمایهداری و رسانهها را مشخص و تاکید میکند که رسانهها از یک طرف «تمام مفروضات روش تولید سرمایهداری را دارا هستند و به این ترتیب نوع خاصی از تولیدات سرمایهداری به حساب میآیند» و در همان حال، مانند تمام تولیدات دیگر، به اجبار تحت تاثیر تکامل نیروهای تولید قرار دارند.
با توجه به این که رسانههای جمعی و به طور کلی هر تکنولوژی، فرهنگ خاص خود را دارند و انتقال دهنده بینش اندیشه و تفکر سازندگان خود میباشند، چنانچه برای اهداف مثبت و انسانی به کار روند با توجه به تواناییهایی که دارند، میتوانند در تغییر رفتارها و ناهنجاریهای اجتماعی موثر باشند و به عنوان مکمل نهادهای تربیتی و آموزشی جامعه عمل کنند؛ چنان که صاحبان جوامع امپریالیستی که خوی استعماری و استثماری را در سر میپروانند، از همین قدرت پرنفوذ وسایل ارتباط جمعی بهره گرفته و آن را به صورت یک سازمان نظام یافته درآوردهاند. برای شناسایی زمینههای بهرهمندی مخاطبان از وسایل ارتباط جمعی تحقیقات متنوعی صورت گرفته است این تحقیقات از سویی مشابه به هم و از سوی دیگر با هم متفاوتند.
اختلافها تا حدی ناشی از این میشود که محققان تحقیقاتشان را روی سطوح مختلف مطالعه و مطالب گوناگون در فرهنگهای گوناگون متمرکز کردهاند. برداشتهای یک کارکردی علایق مخاطبان به شکلهای مختلف بیان شده است. تحلیل استونسون معرفی شود از ارتباطات جمعی منحصراً بر حسب سرگرمی و تفریح است کارال نوردن استرنگ محقق ارتباطات فنلاندی در خصوص بحثانگیزی میگوید: «شاید انگیزه اولیه برای استفاده از رسانهها فقط یک نیاز عدم مهارت در سخن گفتن برای تماس اجتماعی باشد».
در مطالعات و تحقیقات اولیه ارتباطات اجتماعی به تاثیرات و نفوذ مطلق رسانهها روی مخاطبات توجه میشود لذا بر این اساس الگوهای مرتبط با آن ارائه شده بود. کمکم با نگرش جدید نسبت به مخاطبان دامنه این مطالعات به سمت استفاده و بهرهمندی کشیده شد. در واقع محققان و پژوهشگران این روش به جای این که مطالعه کنند که رسانهها چه کاری با مردم انجام میدهند؟ که مردم چه کاری با رسانهها میکنند؟ را سر لوحه تحقیقات خود قرار دادند و الگوهایی را در این زمینه که صرفاً به فرآیند دریافت توجه داشت ارائه دادند باید گفت که رفتار مخاطبان به میزان متنابهی توسط نیازها و علایق آنان تبیین میشود لذا توجه روش استفاده و بهرهمندی یا ارضای نیاز مخاطبات تمرکز یافته است.
هر سازمان که در متن جامعه پدید میآید، باید دارای کارکردهایی در خدمت جمع و جامعه باشد و چنان تنظیم گردد که بتواند همانند یک تن، به صورتی هماهنگ، خدمات خود را به جامعه که منشأ و موجد آن است عرضه دارد. سازمانهای ارتباطی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و تقریباً همه محققان و دستاندرکاران مسائل و نیازهای جامعه، مخصوصاً صاحبنظران وسایل ارتباطی بدان اندیشهاند. لاسول وظایفی چند، نظیر مراقبت از محیط و ایجاد همبستگی بین اجرای گوناگون جامعه را در پاسخ به محیطی که در آن انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر صورت میگیرد به عنوان وظیفههای اصلی ارتباطات جمعی تلقی میکند. در مقاله دیگر با نام «ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه»، وظایف دیگری برای وسایل ارتباطی بر میشمارد: به نظر او «این وسایل باید به ۱- حراست از محیط، ۲- همبستگی بین اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی، ۳- انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر کمک کنند».
در زمان حاضر تنها چند ثانیه کافی است که یک خبر در دور افتادهترین نقاط گیتی پخش شود. به همین جهت است که اکنون در جهان هیچ فردی پیدا نمیشود که با وسایل ارتباطی جمعی سر و کار داشته باشد و لااقل نام رؤسای کشورهای بزرگ و عدهای از شخصیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و قهرمانان ورزشی و هنرمندان سینمایی دنیا را نداند. بنابراین وظیفه و نقش اساسی وسائل ارتباطی، انتشار جریان رویدادهای اجتماعی و همین امر به انسان امکان میدهد محیط زندگی را بهتر بشناسد و با توجه به آن احتیاجات فردی یا جمعی خود را مرتفع سازد. در برابر دیگران راه و رسم شایسته پیش بگیرد، اندیشههای خوب بدست آورد و قضاوتهای درست نشان دهد و به طور کلی به عنوان عضوی از اعضای جامعه با آگاهی کامل به حقوق و مسئولیتهای خویش و با آزادی و آسایش به زندگی ادامه دهد اهمیت وظیفه آموزشی وسائل ارتباطی جمعی در جوامع معاصر به حدی است که بعضی از جامعهشناسان برای مطبوعات، رادیو، تلویزیون و سینما نقش «آموزش موازی» یا «آموزش دائمی» قائل هستند.
جامعهشناسان معتقدند که وسایل ارتباطی با پخش اطلاعات و معلومات جدید به موازات کوشش معلمان و استادان وظیفه آموزشی انجام میدهند و دانستنیهای علمی و فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان و دانشجویان را تکمیل میکنند.
نقش رهبری کننده وسایل ارتباطی و تأثیر آنها در بیداری و ارشاد افکار عمومی، اکنون بر هیچکس پوشیده نیست و روزبهروز نیز بر اهمیت آن افزوده میشود. چنانکه میدانیم مطبوعات در دو قرن گذشته در مبارزات آزادیخواهی ملل جهان تأثیر قاع داشتهاند و در میدان این مبارزات برای طرد استبداد و کسب دموکراسی از سلاحهای برنده سیاسی بودهاند و در نظام دموکراسی، روزنامهها و مجلهها و رادیوها و تلویزیون و سینما میتوانند در راه گسترش ارتباط بین رهبریکنندگان و رهبریشوندگان خدمات مهمی انجام دهند و به عنوان آیینه تمام نمای افکار عمومی، در جلب همکاری مردم و رکت دادن آنها در امور اجتماعی تأثیر فراوان به جا گذارند. در صورتی که در نظامهای استبدادی و دیکتاتوی که بین فرمانروایان و فرمانداران، روابط آزاد و رضایآمیز وجود ندارد، وسائل ارتباطی معمولاً به ابزارهای تحمیل قدرت و امتناع مردم تبدیل میگردند و بدین صورت آثار نامساعد تبلیغات سیاسی در جوامع دارای نظام آمرانه، همه از یک طرف بودن نقش وسائل ارتباطی و منعکس نساختن آمال و افکار عمومی در این نوع جوامع ناشی می شوند.
وسائل ارتباطی، علاوه بر وظایف مهم خبری و آموزشی و راهنمایی و رهبری که در سازندگی و آمادگی افراد برای زندگی اجتماعی نقش اساسی دارند. وظایف تفریحی و تبلیغی نیز انجام میدهند. وسایل ارتباطی با انجام وظایف اخیر بیشتر از لحاظ روانی روی افراد تأثیر می گذارند و در صورتی که باعث سرگرم شدن افراد و پر کردن اوقات آنان گردند، نقش تفریحی دارند و هر گاه به منظور جلب توجه یا ایجاد اعتقاد و اطمینان مورد بهرهبرداری قرار گیرند، دارای نقش تبلیغی هستند. برای پاسخگویی به نیازهای تفریحی افراد انسانی وسایل ارتباط معاصر وظایف گوناگونی به عهده دارند. در دنیای کنونی به سبب فشار کار روزانه و شرایط دشوار زندگی ماشینی، انسانها بیش از هر زمان به استراحت نیاز دارند و اگر برنامههای مناسب وجود نداشته باشد اوقات فراغت آنان را پر کنند و خستگیها و اضطرابها و دلهرههای آنان را تسکین دهند، خیلی زودتر ار حد معمول فرسوده و از کار افتاده خواهند شد، توجه فراوان به تأمین فراغت بیشتر و استفاده کامل از این اوقاب سبب شده است که به تدریج انسان به سوی یک نوع «تمدن فراغت» گام بردارد و با کاهش ساعات کار و ایجاد وسایل سرگرمی از زندگی خود بیشتر لذت ببرد. در حال حاضر روزنامهها و مجلهها و رادیوها و تلویزیونها و سینماها با انتشار و پخش مطالب و برنامههای گوناگون خود از بهترین وسایل تفریحی و سرگرمی افراد به شمار میروند. خبرها و مطالب و داستانهای مصور مطبوعات، برنامههای موسیقی و هنری رادیو و تلویزیونها، فیلمهای متنوع تلویزیونی و سینمایی، اکنون در تمام اوقات شبانهروز میتوانند انسانها را سرگرم کنند و آنان را از غوغا و اضطراب محیط کار و زندگی یا رنج تنهایی در نگهدارند و برای آنها یک محیط فراغت و آسایش مناسب ایجاد نمایند.
دنیای امروز عرصه جنگ بین رسانه هاست . کارشناسان معتقدند که دنیای کنونی، وارد یک جنگ رسانهیی تمام عیار شده و سرعت گردش اطلاعات در آن بسیار سرسامآور است و هر کس بتواند مدیریت گردش این اطلاعات را به دست بگیرد، به دنیا حاکمیت میکند و در حقیقت در دنیای امروز، قدرت نرم حرف اول و آخر را میزند. رسانه کارکردی دوسویه دارد ولی عملا رسانه های امروزی در خدمت نظام سلطه است .
با استفاده از رسانه ها می توان در جامعه انگیزه و حرکت ایجاد کرد و یا فرهنگ عمومی را پایه ریزی و گسترش داد و همینطور افکار عمومی را در رابطه با موضوع خاصی تبیین کرد . رسانه می تواند ارتباط دوسویه را بین افراد یک جامعه و حتی جامعه جهانی برقرار کند گرچه قدرتهای استکباری از رسانه برای گسترش نفوذ خود در جامعه جهانی استفاده می کنند.
دنیای پیچیده امروز به انسان آموخته است که اندیشهها را باید تا ژرف ترین لایهها کاوید و در طرح ایدهها باید همه زمینهها و زاویهها را به دقت و با ژرفترین لایهها کاوید و در طرح ایدهها و زوایهها را به دقت و با وسواسی وارسی کرد. حقیقت آن است که شرق و به ویژه جهان اسلام ناخواسته در دام دنیای جدید افتاد و پیش از آنکه شرایط جدید را به درستی فهم کند خود را درگیر واقعیت آن دید. از اینجا مشکلاتی پدید آمد که تا امروز هم دست به گریبان ماست، بی پرده باید گفت که تا غرب و مبانی فلسفی و چارچوبهای ایدلوژیک آن را عمیقاً نشناسیم و آثار و اقتضائات آن را فهم نکنیم مباحث بعدی هم خام و سنجیده است. مطبوعات در بطم چنین فرهنگی روییده و بالیده و نقش و کارکرد آن متناسب با همان فضا و فرهنگ تنظیم شده است. اگر معتقدیم که جامعه مه از بنیاد با غرب و شرق تباین دارد ضروریست که از مطبوعات و به طور کلی از رسانهها و ارتباطات تفریحی روشن و متناسب با خواستههای یک جامعه دینی ارائه دهیم. اگر مطبوعات ما از مشروطه تاکنون هنوز در جایگاه واقعی خویش استقرار نیافته این نکته تا اندازی بسیار به «بحران هویت» و «چندپارگی» در فرهنگ و اندیشه ما باز میگردد. ما همچون دیگر شرقنشینان در میانه راه سنت و تجدد ماندهایم و رسانههای ما مصداق بارز این حیرتاند. مطبوعات ما هنوز کاملاً از آن سو نبریدهاند و اصولاً بدین سو هم نپیوستهاند و این است که در تعلیق فرهنگی به سر میبرند؛ این را میگویند «اندیشه آویخته»، «تضاد ارزشها» است و همین چندگانگی است که راه را بر بسیاری معضلات اخلاقی میگشاید و فرصت گزینش درست را از آنان باز میگیرد.