مقدمه
ملک سلمان متولد ۵ شوال ۱۳۵۴ قمری برابر با ۹ دی ۱۳۱۴ خورشیدی میباشد، او پس از درگذشت ملک عبدالله پادشاه عربستان شد و از اعضای گروه «هفت سدیری» است. او برادر ناتنی ملک عبدالله (پادشاه سابق عربستان) و برادر تنی ملک فهد (پادشاه اسبق عربستان) و نایف و سلطان (دو ولیعهد سابق ملک عبدالله) است، لذا یکی از «هفت برادران» معروف به «السّدیری» محسوب میشود.
بیان مسئله
در پی فوت ملک عبدالله و تکیه زدن ملک سلمان بر تخت پادشاهی سیاست های سعودی در سطح داخلی و خارجی با تغییراتی همراه شد و بر این اساس تلاش شد در هم پیمانیهای قبلی تجدید نظر شود.نسل دوم آل سعود وچهره های جوانتر بر پستهای کلیدی عربستان تکیه زدند. ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان تغییرات اساسی در ساختار حکومت آل سعود ایجاد کرده است. تغییراتی که تحلیل گران آن را یک زلزله سیاسی تعبیر کرده اند.سلمان در نگاه بسیاری از تحلیلگران، فردی بااراده،اصلاح طلب، محتاط و عملگرا و از دید برخی دیگر، فردی به شدت محافظه کار توصیف می شود که علاقه چندانی به اصلاحات ندارد. از همین رو، دیدگاه ها درباره چگونگی اداره عربستان زیر نظر او متفاوت است.همچنین تغییر برخی مهره های کلیدی در ساختار قدرت در آغاز پادشاهی سلمان، در رسانه های خارجی بازتاب گسترده داشت. این رسانه ها به دیگر تحولات داخلی نیز توجه کردند و به تحلیل چشم انداز آینده سیاست داخلی این کشور پرداختند.
فرضیه
-به نظر می رسد علیرغم تغییراتی که ملک سلمان در ارکان و مناصب قدرت دولت سعودی ایجاد کرده است، دگرگونیهای اساسی در استراتژیهای کلان سیاست خارجی این کشور، چندان محتمل به نظر نمیرسد.
روش تحقیق
با استفاده از مقالات و سایتهای مرتبط و از روش مطالعه کتابخانه ای
مباحث نظری
سیاست داخلی
موج اول تغییرات
سلمان با آغاز پادشاهی خود، کوچکترین برادرش مقرن بن عبدالعزیز را به عنوان ولیعهد و برادرزادهاش محمد بن نایف آل سعود را به عنوان جانشین ولیعهد انتخاب کرد. او در اولین اقدام مشعل بن عبدالله فرزند شاه سابق را از امارت مکه و بندر بن سلطان را از شورای امنیت ملی کنار گذاشت. بندر که در زمان ملک عبدالله مشاور و نماینده ویژه وی بود، از این سمت هم در دوران حکومت سلمان کنار گذاشته شد. در همین راستا فیصل بن بندر نیز از امارت منطقه القصیم و ترکی بن عبدالله از امارت منطقه ریاض برکنار شدند. سلمان بن عبدالعزیز همچنین چند نهاد دولتی مربوط به دوران حکومت ملک عبدالله را منحل کرد که شامل کمیته عالی سیاست آموزش، کمیته عالی ساماندهی و تنظیم اداری، شورای خدمات مدنی، شورای آموزش عالی و دانشگاهها، شورای عالی شهر علوم وفناوری ملک عبدالعزیز، شورای عالی آموزش، شورای عالی امور نفت و معادن، شورای عالی اقتصادی، شورای امنیت ملی، شورای عالی امور اسلامی، شورای عالی شهر انرژی هستهای و انرژی تجدیدشونده ملک عبدالله و شورای عالی امور معلولان بودند. وی دو نهاد جدید تشکیل داده است که اولین نهاد، شورای امور سیاسی و امنیتی و دومین نهاد، شورای امور اقتصادی و توسعه اعلام شده است که روسای هر دو نهاد به عنوان اعضای کابینه نیز منصوب شدهاند.
موج دوم تغییرات
موج دوم تغییرات اساسی در دولت عربستان، در ۲۸ آوریل ۲۰۱۵ توسط ملک سلمان اجرایی شد. تغییراتی که رسانهها از آن تحت عنوان زلزله سیاسی یاد کردند. براساس این فرامین، ملک سلمان، مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهدی سعودی را برکنار و شاهزاده محمد بن نایف آل سعود را با حفظ سمت در وزرات کشور به عنوان ولیعهد جدید منصوب کرد. ملک سلمان در حکمی دیگرهمچنین محمد بن سلمان آل سعود، فرزند خود و وزیر دفاع را به عنوان جانشین ولیعهد منصوب کرد. پادشاه عربستان سعودی همچنین سعود الفیصل وزیر خارجه هفتاد و پنج ساله بیمار این کشور را برکنار و عادل الجبیر را به عنوان وزیر خارجه جدید منصوب کرد. بر اساس این حکم، شاهزاده سعود الفیصل وزیر مشاور در امور خارجه شد.( راي اليوم، 2015) پادشاه عربستان همچنین خالد الفالح را به عنوان وزیر بهداشت، عادل فقیه را وزیر اقتصاد و برنامهریزی و مفرج الحقبانی را به عنوان وزیر کار معرفی کرد و خالد بن عبدالرحمن العیسی را از سمت معاون رئیس دربار برکنار و وی را به عنوان وزیر مشاور و عضو هیئت دولت و عضو شورای امور سیاسی و امنیتی معرفی کرد. همچنین براساس این احکام، عبدالرحمن الهزاع از ریاست اتحادیه رادیو و تلویزیون برکنار شد.( تشريح انفجار انتحاری در عربستان سعودی، ١٧ مرداد ١٣٩٤ ) پادشاه عربستان سعودی در حکمی دیگر، حقوق ماهیانه کارکنان نهادهای امنیتی و نظامی را افزایش داد.
سیاست خارجی
بررسی سیاست خارجی عربستان سعودی در دهههای گذشته نشان میدهد که سیاست خارجی این کشور از اصول و پیوستگی قابل توجهی برخوردار بوده و تغییر پادشاهان، باعث دگرگونیهای اساسی در جهتگیریهای منطقهای و بینالمللی ریاض نشده است. (ایمانی، 1394، 52) هر چند تحولات محیط منطقهای و بینالمللی، باعث برخی تغییرات در رفتارهای سیاست خارجی سعودی میشود، اما اصول و چارچوبهای پایدار دولت سعودی، فارغ از شخصیت و دیدگاههای شخص حاکم، رفتارهای ویژهای را در عرصه سیاست خارجی تحمیل یا تجویز مینماید. ملک سلمان بعد از به قدرت رسیدن و کسب بیعت، اعلام کرد که سیاستهای پادشاهان گذشته سعودی را ادامه خواهد داد. علاوه بر این، بررسی ساختار قدرت و شرایط سیاسی و امنیتی منطقهای نشان میدهد که این کشور کماکان با چالشها و مسائل گذشته مواجه است و انتخابهای چندانی را پیش روی خود ندارد. با این حال این موضوع را نیز نمیتوان انکار کرد که، ملک سلمان برای مواجهه و مدیریت چالشها و مسائل سیاست خارجی سعودی، تاکتیکها و سلایق شخصی خود را که در برخی موارد از دیدگاههای ملک عبدالله متفاوت است، دخیل خواهد کرد. این نوع اختلاف تاکتیکها و سلایق، به خصوص در مورد چالشهای اصلی پیش روی دولت سعودی میتواند تاثیرات خاصی را برجای بگذارد.
چند ماه بعد از آغاز بکار دولت سلمان بن عبدالعزیز، با دستور پادشاه عربستان، مداخله نظامی در یمن در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ میلادی برابر ۶ فروردین ۱۳۹۴ با حمله هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی به یمن با نام عملیات طوفان قاطعیت (به عربی: عملیة عاصِفة الحزم) آغاز شد و از ۲ اردیبهشت با نام عملیات احیای امید (به عربی: عملية إعادة الأمل) ادامه یافت. این عملیات در حمایت از دولت عبد ربه منصور هادی و بر ضد انصارالله، و حامیان علی عبدالله صالح رئیسجمهور سابق یمن صورت گرفته که صنعا پایتخت یمن و بیشتر مناطق شمال یمن را در اختیار دارند. عربستان و کشورهای حاضر در ائتلافش، ایران را به حمایت از «شورشیان حوثی» متهم میکنند، چنانچه برخی تحلیلگران این عملیات را «آیینه جنگ سرد میان ایران و عربستان» میدانند و معتقدند که آنچه یمن را به میدان مبارزه تبدیل کردهاست، رقابت ایران شیعهمذهب و عربستان و سُنیمذهب است.( .( اسدی، 1393، 79) در جریان این عملیات، محمد بن سلمان آل سعود، فرزند ملک سلمان و ولی ولیعهد عربستان سعودی، بعنوان وزیر دفاع عربستان، فرماندهی حملات علیه یمن را در دست داشت.
در حالی که عربستان سعودی از حامیان اصلی داعش بود و تلاش میکرد تا از طریق تقویت افراط گرایانی مانند داعش، به تغییر نظام سیاسی در سوریه و تضعیف دولت مرکزی عراق مبادرت کند. قدرت گرفتن ناگهانی داعش و به خصوص اعلام خلافت از سوی ابوبکر بغدادی، باعث تبدیل شدن داعش به یکی از تهدیدات مهم سعودیها در دوره جدید شد. در حالی که در دوره ملک عبدالله، عربستان سعودی تلاش کرد تا با پیوستن به ائتلاف بینالمللی، تحت رهبری آمریکا، گامهایی عملی برای تضعیف داعش بردارد، در دوره جدید حاکمیت ملک سلمان، سعودیها گزینههای بیشتری را پیش روی خود ندارند. (ایمانی، 1394؛ 48) چرا که از یکسو، میزان اراده واقعی و کامل بازیگران ائتلاف بینالمللی ضد داعش برای محو کامل داعش، مورد تردید است و از سوی دیگر، میزان نتیجه بخشی حملات هوایی این ائتلاف علیه داعش، بدون نیروی زمینی با ابهامات اساسی روبرو میباشد.( تشريح انفجار انتحاری در عربستان سعودی، ١٧ مرداد ١٣٩٤ ) با این حال در پرونده داعش، ملک سلمان در تلاش است تا با بازسازی روابط خود با کشورهایی مانند ترکیه و آمریکا و هماهنگیهای بیشتر، حداقل به کنترل آن دسته از تهدیدات داعش بپردازد که میتواند امنیت ملی سعودی را با اختلال مواجه کند.
مذاکرات ایران و آمریکا برای پایان دادن به موضوع هستهای، به عنوان یکی از مهمترین و طولانیترین پروندههای سیاسی منطقه در طول دو سال گذشته، دغدغهها و نگرانیهای مهمی را برای کشورهای عربی خلیج فارس و به خصوص عربستان سعودی ایجاد کرده است. (Henderson, 2013, 98) در دوره ملک عبدالله، سعودیها در تلاش بودند تا تمامی امکانات و ظرفیتهای خود را برای ممانعت از هر گونه توافق هستهای بین ایران و گروه پنج به اضافه یک، بسیج کنند. محافل رسانهای سعودی نیز این تلاش را به صورت نگرانی از پذیرش نقش منطقهای برتر ایران بعد از توافق هستهای از سوی واشنگتن منعکس کردهاند. در دوره ملک سلمان نیز، ریاض همه تلاشهای خود را برای ممانعت از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران به کار خواهد بست. چراکه ریاض به این موضوع به خوبی واقف است که هر گونه توافق هستهای و کاهش تحریمها و فشارها بر ایران در نتیجه آن از یک سو و شناسایی نقش ایران در بحرانهای منطقهای، باعث تغییر جدی موازنه قدرت به زیان دولت سعودی خواهد شد. لذا ملک سلمان، با تأکید بر لزوم حل اختلافات و چالشهای کنونی در تعاملات با آمریکا، تلاش میکند تا شرایط دوره طلایی روابط عربستان و آمریکا در دهههای گذشته را تکرار نماید و با تکیه بر روابط جدید و ویژه با سعودی، نقش خود بر پرونده هستهای ایران را گسترش دهد.