موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

تحویل در محیط ورد : word
عنوان :

عنوان سفارش :
تعداد صفحه :
قیمت :
تومان
  • فهرست مطالب
  • چکیده
  • مقدمه
  • بیان مساله
  • عدم تقارن اطلاعاتي و مديريت سود
  • مدیریت سود
  • تعريف مديريت سود
  • اقلام تعهدی اختیاری
  • سود، ارزش دفتري و مدیریت سود
  • الگوي ارزیابی مدیریت سود
  • اقلام تعهدي اختیاري و غیراختیاري
  • اقلام تعهدي اختیاري کوتاه مدت و بلندمدت
  • نقش اقلام تعهدي در مديريت سود
  • تفاوت های بین مدیریت اقلام تعهدی اختیاری و دستكاری فعالیت های واقعی
  • شیوه های مدیریت سود
  • مديريت آرايشي سود
  • بررسي وجود مديريت آرايشي سود
  • قانون بنفورد
  • نقش قانون ساربينز-اکسلي در کاهش مديريت آرايشي سود
  • پیامدهای دست‌کاری فعالیت های واقعی
  • کشف مدیریت سود
  • مدیریت سود وجوه نقد حاصل از عملیات
  • انگيزه هاي مختلف براي انجام مديريت سود
  • روش های انجام مدیریت سود
  • رابطه مدیریت سود بر کیفیت گزارشگری مالی
  • انواع مدیریت سود
  • اندازه گیری مدیریت سود
  • حاکمیت شرکتی
  • مکانیسم های مختلف حاکمیت شرکتی
  • هموارسازی سود
  • انواع هموارسازی سود
  • هموارسازی واقعی سود
  • نحوه اندازه گيري هموارسازي سود
  • روش تجزیه و تحلیل
  • انواع هموارسازی سود
  • هموارسازی طبیعي
  • هموارسازی واقعي( هموارسازی معاملاتي یا اقتصادی)
  • هموارسازی مصنوعي ( هموارسازی حسابداری)
  • موارسازی سود تامین مالی شرکت
  • شفافیت سود
  • اندازه گيري شفافيت سود
  • اهمیت شفافیت سود
  • هزینه های مربوط به دستكاری فعالیت های واقعی
  • پیشینه تحقیق
  • نتیجه گیری
  • منابع
  • مقدمه
    یکی از اهداف گزارشگری مالی، ارائه ی اطلاعاتی است که برای سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان و دیگر کاربران فعلی و بالقوه در تصمیم¬گیری¬های مربوط به سرمایه گذاری و اعتباردهی و سایر تصمیم¬ها، سودمند باشد. یکی از معیارهای مهمی که گروه¬های مزبور برای برآورد قدرت سودآوری شرکت، پیش بینی سودهای آینده و ریسک¬های مربوط به آن و همچنین ارزیابی عملکرد مدیریت استفاده می کنند، سودهای جاری و گذشته شرکت است. سود نیز خود متشکل از اقلام نقدی و تعهدی است و اقلام تعهدی سود تا حدود زیادی در کنترل مدیریت هستند و وی می تواند برای بهتر جلوه دادن عملکرد شرکت و افزایش قابلیت پیش بینی سودهای آینده در اقلام تعهدی سود دست برده و به اصطلاح امروزی سود را مدیریت کند. به بیان دیگر، مدیران تلاش می کنند تا با انتخاب روش های مجاز حسابداری، نتایجی قابل پیش بینی و ثابت خلق کنند. زیرا، اغلب سرمایه گذاران و مدیران اعتقاد دارند شرکت¬هایی که روند سودآوری مناسبی دارند و سود آن ها دچار تغییرات عمده نمی¬شود نسبت به شرکت های مشابه، ارزش بیشتر و قابلیت پیش بینی و مقایسه ی بیشتری دارند. از سوی دیگر، با توجه به تئوری نمایندگی مدیران می توانند از انگیزه لازم برای دستکاری سود به منظور حداکثر کردن منافع خود برخوردار باشند.
    جنین و پیوت (2005) معتقدند حسابرسی می¬تواند یکی از راه های جلوگیری و کاهش مدیریت سود باشد. زیرا اعتقاد بر این است، شرکت هایی که صورت های مالی حسابرسی شده ارائه کنند دارای محتوای اطلاعاتی و سود با کیفیت بیشتری هستند. اقلام تعهدی وابسته به قضاوت های مدیران است و حسابرسی شرکت هایی که اقلام تعهدی بیشتری دارند، نیز دشوارتر است. حسابرسی با کیفیت بالاتر، با احتمال بیشتری عملکرد های حسابداری مورد تردید را کشف می کند. زیرا موسسه¬های حسابرسی باکیفیت دارای تخصص، منابع و انگیزه های بیشتری برای کشف اشتباه و تقلب هستند.
    مدیریت سود یکی از موضوع های پر طرفدار بین سرمایه گذاران، قانون گذاران، تحلیل گران و عموم کاربران صورت های مالی است. به گفته ی فیشر مدیریت سود دخالت هدفمند مدیران در فرآیند گزارشگری مالی برون سازمانی است. یکی از راه¬های کاهش مدیریت سود ارتقای کیفیت حسابرسی است. زیرا، شرکت هایی که سود را دستکاری و مدیریت می کنند، بیشتر مستعد این هستند که گزارش حسابرسی تعدیل شده(غیر مقبول) داشته باشند. مدیریت سود یکی از موضوع های پر طرفدار بین سرمایه گذاران، قانون گذاران، تحلیل گران و عموم کاربران صورت¬های مالی است. به گفته فیشر مدیریت سود دخالت هدفمند مدیران در فرآیند گزارشگری مالی برون سازمانی است. یکی از راه های کاهش مدیریت سود ارتقای کیفیت حسابرسی است. زیرا، شرکت هایی که سود را دستکاری و مدیریت می کنند، بیشتر مستعد این هستند که گزارش حسابرسی تعدیل شده(غیر مقبول) داشته باشند.

    بیان مساله
    مدیریت سود زمانی روي می دهد که مدیریت قضاوت شخصی خود را در گزارشگري مالی و ساختار معاملات اعمال می نماید به گونه اي که گزارش هاي بدیل و جایگزینی را در رابطه با عملکرد شرکت جهت گمراه کردن برخی ذینفعان ارایه می نماید. تعریف ارایه شده از مدیریت سود از دو جنبه اساسی برخوردار می باشد .نخست توانایی اعمال نظر شخصی مدیر مطرح شده است. این بدان معنی است که مدیریت در مورد انتخاب رویه ها و اصول براي گزارشگري برخوردار می باشد . از نمونه هاي بارز در این زمینه می توان به طرح متنوع بازنشستگی، برآورد عمر مفید وارزش اسقاط دارایی هاي بلند مدت، مالیات هاي معوق و روش هاي رایج در ز مینه ارزش گذاري موجودي ها اشاره نمود. نکته دوم به گمراه کردن برخی ذینفعان اشاره دارد و این زمانی اتفاق خواهد افتاد که مدیران در موقعیتی قرار می گیرند که به اطلاعاتی دسترسی پیدا می کنند که استفاده کنندگان از آن بی اطلاع می باشند(هلی ، والن ،1998).
    بنابراین مدیریت سود شاخصی از قابل اتکا بودن سود در اختیار قرار می دهد. قابل اتکا نبودن سود ممکن است مربوط بودن آن را در فرایند ارزیابی وضعیت مالی شرکت کاهش دهد. در این حالت ممکن است ارزش دفتري به عنوان یک منبع اطلاعاتی جایگزین براي اهداف ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا ییکه جزء اختیاري اقلام تعهدي سود می تواند این فرصت را در اختیار مدیر قرار دهد که آنها سود را دستکاري نمایند، بنابراین از این گونه اقلام جهت شاخص مدیریت سود استفاده می شود(شواتو ، 2007) فرایند اندازه گیری سود و نتیجه ی آن نقش مهمی در اداره ی شرکت دارد و معمولا کاربران صورتهای مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. از آنجا كه محاسبه ی سود بنگاه اقتصادی متأثر از روشهای برآوردی حسابداری است و تهیه ی صورتهای مالی به عهده ی مدیریت واحد تجاری است، ممكن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید (ولی زاده لاریجانی،1387) . هلی و والن (1999) بیان میکنند که «مدیریت سود هنگامی رخ میدهد که مدیران از قضاوتهای شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دستکاری نمایند. (شیپر،1989) با توجه به مباحث مطرح شده در این مقاله در نظر داریم تا به بررسی فر ایند مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بپردازیم.

    هدف تحقیق: بررسی مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادرا تهران
    عدم تقارن اطلاعاتي و مديريت سود
    مدل هاي تحليلي متعددي روشن ساخت ه اند که ميزان مديريت سود فرص تطلبانه به تناسب سطح عدم تقارن اطلاعاتي افزايش مي يابد . براي مثال دي و ترومن و تيتمان به صورت تحليلي نشان دادند که وجود عدم تقارن اطلاعاتي بين مديريت و سهامداران يک شرط اساسي براي مديريت سود است . دي فرض کرد که بين گرو ه هاي سهامداران هم پوشاني وجود دارد . سهامداران فروشنده به مديريت اجازه مي دهند که به منظور القاي يک تصوير مناسب به گروه خريداران، از يک سياست مشخص مديريت سود پيروي نمايد . در اين مدل، مدير از يک مزيت اطلاعاتي نسبت به سهامداران برخوردار است . در نتيجه عدم تقارن اطلاعاتي يک شرط ضروري براي مديريت سود در اين وضعيت است. ريچاردسون دريافت عدم تقارن اطلاعاتي، که از طريق دامنه خريد و فروش و پراکندگي پيش بيني هاي تحليل گران اندازه گيري شده، با مديريت سود رابطه مثبت دارد. ايمهوف و توماس شواهدي را فراهم کردند که نشان مي دهد ارزيابي تحليل گران از کيفيت افشا، با سطح محافظه کارانه بودن برآوردها و روش هاي حسابداري و ميزان افشاي جزئيات اساسي ارقام گزارش شده ارتباط مثبت دارد. کاربرد يافته هاي آنها اين است که شرکت هاي داراي برآوردها و روش هاي محافظه کارانه (که در اين جا به عنوان شرکت هايي که کمتر به مديريت سود مبادرت مي نمايند تعريف شده اند) اطلاعات بيشتري را افشا مي نمايند(نوروش و حسینی،1387).

    مدیریت سود
    امروزه مديريت سود يكي از موضوعات بحث¬برانگيز و جذاب در پژوهش¬هاي حسابداري به شمار مي-رود. به دليل اين كه سرمايه¬گذاران به عنوان يكي از فاكتورهاي مهم تصميم¬گيري به رقم سود توجه خاصي دارند، اين پژوهش¬ها از جنبه رفتاري، اهميت خاص خود را دارد. پژوهش¬ها نشان داده است كه نوسان كم و پايدار سود، حكايت از كيفيت آن دارد. به اين ترتيب، سرمايه¬گذاران با اطمينان خاطر بيشتر در سهام شرك تهايي سرمايه گذاري مي¬كنند كه روند سود آنها باثبات¬تر است(نوروش و همکاران، 1384،ص165). يكي از روش¬هايي كه گاهي اوقات براي آرايش اطلاع رساني وضعيت مطلوب شركت¬ها مورد استفاده قرار مي¬گيرد، مديريت سود مي باشد. مديريت سود به مداخله عمومي مديريت در فرآيند تعيين سود كه غالباً در راستاي اهداف دلخواه مديريت مي باشد، اطلاق مي گردد مديريت سود روشي است كه توسط مديريت جهت دستكاري داده ها به كار مي رود. به عنوان مثال، هموار نمودن سود براي كسب اطمينان بيشتر سرمايه گذاران از پايداري سود، نمونه اي از دستكاري داده ها محسوب مي¬شود. اين قبيل اقدامات ممكن است داده هاي موجود در صورت هاي مالي را به ميزان قابل ملاحظه اي تحت تأثير قرار دهد. راه¬هاي مختلفي وجود دارد كه طي آن مي توان از ثبت هاي دفتري در جهت مديريت سود استفاده كرد. در بيشتر زمان¬ها از ثبتهاي نامشروع در دفترهاي حسابداري به منظور سرپوش گذاشتن بر سوءاستفاده¬هاي مالي استفاده مي¬شود، در ساير مواقع از ثبتها به عنوان ابزاري براي مديريت سود استفاده مي¬شود. مديريت شركت در هنگام اعمال مديريت سود، آشكارا مي¬داند كه هدف از اين كار، نگهداري از منافع شركت در مقابل صاحبان سود مي¬باشد. حتي در موارد ديگر مديريت سود به منظور كسب پاداش اختصاص يافته به مديران به علت نگهداري هر چه بيشتر از شركت در برابر صاحبان سود است(همان،ص166).
    فلسفه مديريت سود، بهره¬گيري از انعطاف¬پذيري روش¬هاي استاندارد و اصول پذيرفته شده حسابداري مي¬باشد. البته تفسيرهاي گوناگوني كه مي¬توان از روش¬هاي اجرايي يك استاندارد حسابداري برداشت كرد، از ديگر دلايل وجود مديريت سود مي¬باشد. اين انعطاف¬پذيري دليل اصلي تنوع موجود در روش-هاي حسابداري است. در زماني كه تفسير يك استاندارد بسيار انعطا فپذير است، يكپارچگي داده ها ارائه شده در صور تهاي مالي كمتر مي¬شود. اصول تطابق و محافظه كاري نيز مي تواند باعث مديريت سود شود. بنابر گفته گتشو(1986) شركت كاربايد، سود سه ماهه نخست سال مالي خود را بدون اضافه نمودن به موجودي نقد و تنها با استفاده از رو شهاي تعهدي حسابداري استهلاك، معافيت¬هاي مالياتي سرمايه گذاري ها و به حساب دارايي بردن بهره، افزايش داد. مديران شركت تأكيد كرده اند كه اين كار براي ارائه صورت هاي مالي واقعي¬تر و قابل مقايسه كردن صورت¬هاي مالي شركت، با ساير شركتهاي در صنعت نام مي¬برند. تحليل گران مالي و حسابرسان از اين پديده به عنوان ترفند حسابدارینام می¬برند كه تمامي اين اقدامات در چارچوب اصول پذيرفته شده حسابداري صورت گرفته است. پژوهش ها نشان مي¬دهد كه مديران شركت¬ها از روي قصد، سودهاي گزارش شده را با استفاده از انتخاب سياست¬هاي حسابداري خاص خود تغيير در برآوردهاي حسابداري و اقلام تعهدي، دستكاري مي¬كنند تا به هد فهاي موردنظر خود برسند (میلر و جون،2001،ص 402).

    تحليل¬گران مالي انتظار دارند كه شركت¬ها به پيش¬بيني¬هاي انجام گرفته برسند و مغايرتي نداشته باشند، اين مهم براي شركت هايي كه قابل اتكاءتر هستند، بيشتر صادق است. تحليل¬گران مالي و سرمايه¬گذاران از انحراف ميان مقادير پيش بيني شده و واقعي بسيار ناخشنود خواهند شد. از اين مغايرت ها در خصوص با مديريت سود، بيشتر استفاده مي¬شود. در مغايرت منفي، صاحبان سود، مديريت سود را تقلب مي¬دانند در حالي كه در مغايرت مثبت، مديريت سود را اقدامي بدون مشكل و طبق صلاح¬ديد مديريت قلمداد مي نمايند( فریدسون و آلوارز، 2002،ص11).
    هانت، موير و شلوين (1997) بررسي كرده¬اند كه آيا صلاحديد مديريت كه در مديريت سود اعمال مي شود، بر ارزش شركت اثري دارد يا خير. يافته¬هاي پژوهش¬هاي آنها نشان داد كه نشان دادن رقم پايين¬تر براي سود حاصل از اقلام معوق، باعث افزايش ارزش بازار سرمايه مي شود. آشكار است هنگامي كه نظرات شخصي مديريت باعث كاهش سود مي شود، يكپارچگي داده¬هاي ارائه شده در صورت هاي مالي تحت تأثير قرار خواهد گرفت. بازي با ارقام «ارقام مالی» مي تواند تأثير كاملا منفي، در هنگام كشف شدن باقي گذار با استفاده از حسابداري مديريت سود، مديريت مي تواند تصورات سايرين نسبت به عملكرد شركت اش را تغيير دهد. ارزيابي قدرت سودآوري شركت ممكن است به اشتباه تعبير شود و باعث تعيين نامناسب قيمت اوراق بدهي و سرمايه شود. هنگامي كه اشتباهاتي كشف مي شود، شركت ديگر اطمينان بازار را به دست نخواهد آورد. و اين باعث كاهش شديد قيمت اوراق بدهي و سرمايه اش خواهد شد(مافورد و کومیسکی، 2002،ص8).

    تعريف مديريت سود

    در ادبیات حسابداري مدیریت سود استفاده از شکل هاي مختلف دستکاري سود به منظور رسیدن به سود مورد انتظار در راستاي دستیابی به اهداف خاص (اسکات، 2003)و مداخله در فرایند گزارشگري صورت هاي مالی به قصد به دست آوردن سود خالص و مشخص (دي چو و اسکینر، 2000)و نیز یک انتخاب توسط مدیر از سیاست هاي حسابداري جهت رسیدن به برخی اهداف معین (دوانی، 1383)تعریف شده است . در مطالعات مذکور هدف از مدیریت سود را ماکزیمم نمودن پاداشها، اجتناب از نقص شروط بدهی هاي اوراق قرضه که از پرداخت سود سهام جلوگیري می کند و حداقل نمودن گزارش درآمد براي به حداقل رساندن دخالت دولت برشمرده اند. دي جورج و همکاران مدیریت سود را به عنوان نوعی دستک اري مصنوعی سودتوسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظار سود براي بعضی تصمیمات خاص (از جمله پیش بینی تحلیل گران و یا برآورد روند سودهاي قبلی براي پیش بین سود هاي آتی) تعریف می کند. به نظر ایشان در واقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصور سرمایه گذاران در مورد واحد تجاري است(مهرانی و همکاران، 1384).
    عرب مازار یزدي و همکاران (1385)محتواي اطلاعاتی جریان هاي نقدي وتعهدي را بررسی نمودند. آنها به این نتیجه رسیدند که محتواي افزاینده اطلاعاتی سود نسبت به جریان هاي نقدي عملیاتی و نیز بار اطلاعاتی فزاینده اقلام تعهدی اختیاري نسبت به اقلام تعهدي غیر اختیاري می باشد.
    شيپر(1989) مديريت سود، دخالت عمدي در فرآيند گزارشگري مالي خارجي با قصد به دست آوردن سود است. هيلي و وهلن (1999) مديريت سود هنگامي رخ مي دهد كه مديران از قضاوتهاي شخصي خود در گزارشگري مالي استفاده كنند و ساختار معاملات را جهت تغيير گزارشگري مالي دست كاري مي نمايند. اين هدف يا به قصد گمراه نمودن برخي از صاحبان سود درخصوص عملكرد اقتصادي شركت يا تأثير بر نتايج قراردادهايي است كه انعقاد آنها منوط به دستيابي به سود شخصي مي باشد، صورت مي¬گيرد. هرچند كه اين تعريف¬ها در سطح وسيع مورد پذيرش است، اما كاربرد عملياتي اين تعريفها، كمي دشوار است، زيرا قصد و نيت مديريت، شواهد عيني در اختيار نمي گذارد(نوروش و همکاران،1384،ص168).
    در ادبيات حسابداري ارائه ي تعريف روشن از مديريت سود مشكل است، زيرا مرز ميان مديريت سود و تقلب هاي مالي مشخص نمي¬باشد. تقلب مالي، حذف يا دست كاري عمدي واقعيات اصلي يا داد ههاي حسابداري است كه در كنار ساير داده¬هاي موجود، باعث تغيير قضاوت و يا تصميم¬گيري استفاده كننده از داده¬ها خواهد شد. در ادبيات مربوط، قانون گذاران كميسيون بورس اوراق بهادار فرض¬هاي وسيع¬تري از تقلب مالي در هنگام بحث در خصوص مديريت سود، در نظر مي¬گيرند. اين كه مديريت سود مي¬تواند در مرزهاي اصول پذيرفته شده حسابداري انجام شود ناسازگاري با تعريف هاي علمي ارائه شده در بالا ندارد، ولي اين بيم وجود دارد كه اين گونه مديريت سود پيامدهايي براي شركت همانند تقلب هاي مالي داشته باشد. اين مقوله بحثي مهم به شمار مي¬آيد، چرا كه پاسخ به اين سؤال كه آيا مديريت سود در حيطه دست كاري سود قرار مي¬گيرد يا خير و اين كه آيا مديريت سود، نوعي تقلب مالي محسوب مي¬شود يا خير، در اين بحث قرار مي¬گيرد(نوروش و همکاران،1384،ص169).

    در اين جا ما ميان روش¬هاي تقلبي و روش¬هاي مشكل¬دار ولي قابل پذيرش توسط مديريت، تمايز قايل شده¬ايم. مهم ترين نكته¬اي كه در اينجا بايد به آن اشاره كنيم، اين است كه تفاوت مفهومي آشكاري ميان فعاليت هاي حسابداري تقلبي و قضاوت¬ها و برآوردهايي كه در چارچوب اصول پذيرفته شده حسابداري قرار مي¬گيرند و از آنها مي¬توان جهت مديريت سود سالم استفاده نمود، وجود دارد. اما در مورد دوم در بسياري از موارد به علت نبود شواهد عيني مبني بر قصد و نيت مديريت، تمايز قائل شدن ميان مديريت سود قانوني و تقلب مالي كمي دشوار است. در اين پژوهش مديريت سود به عنوان نوع مثبت از مديريت سود به كاربرد شده است(نوروش و همکاران،1384،همان صفحه).
    هيلي و والن (1999) تعريف زير را براي مديريت سود ارائه كرده اند: مدیریت سود زمانی رخ مي دهد كه مدير براي گزارشگري مالي از قضاوت شخصي خود استفاده مي¬كند، و اين كار را با هدف گمراه كردن برخي از سهامداران درباره عملكرد واقعي اقتصادي و يا براي تاثير در نتايج قراردادهايي كه به ارقام حسابداري گزارش شده بستگي دارند، انجام مي¬دهد. از نظر اسكات (2000) مديريت سود اختيار شركت در انتخاب روش¬ها و رويه¬هاي حسابداري براي دستيابي به برخي اهداف خاص مدير است. به نظر مي¬رسد كه مديريت سود معمولا از استفاده مديران از مزاياي عدم تقارن اطلاعاتي سهامداران ناشي مي¬شود. اين مساله كانون تعريف ارائه شده توسط اسكات نيز هست. از طرف ديگر به نظر مي رسد بتوان بين مباني نظري مربوط به مديريت سود و ادبيات مربوط به تئوري هاي اثباتي حسابداري رابطه اي منطقي پيدا نمود. تئوري اثباتي حسابداري توسط واتز و زيمرمن معرفي و رواج يافت. اصطلاح اثباتي براي تميز تحقيقات حسابداري كه به منظور توضيح پديده ها انجام مي¬شود از تحقيقات حسابداري كه به منظور اتخاذ و صدور حكم و دستور صورت مي¬گيرد، سودمند است. به اعتقاد واتز و زيمرمن تئوري اثباتي حسابداري به تشريح رويه هاي حسابداري مي پردازد. اين تئوري براي توضيح و پيش¬بيني رفتار شركت هايي كه مي خواهند از يك رويه خاص استفاده كنند و همچنين شركت هايي كه نمي¬خواهند از رويه¬اي مشخص استفاده كنند بكار مي¬رود. اين تئوري در مورد اينكه شركتها از چه رويه¬هايي بايد استفاده كنند توضيحي نمي¬دهد تئوري اثباتي به روابط بين اشخاص مختلفي كه منابع واحد تجاري را تامين مي كنند توجه دارد و چگونگي كمك حسابداري در انجام اين وظيفه را توضيح مي دهد. نمونه هايي از اين روابط عبارتست از رابطه ميان مالكان (تامين كنندگان سرمايه) و مديران(عرضه كنندگان كار مديريت) يا رابطه بين اعتبار دهندگان و مديران شركت. روابط مزبور مستلزم تفويض تصميم گيري از يك طرف (موكل) به طرف ديگر(وكيل يا نماينده) است كه از آن به عنوان رابطه كارگزاري ياد مي¬شود. تئوري اثباتي حسابداري بر اين فرض اقتصادي مبتني است كه اعمال اشخاص براي نفع شخصي انجام مي شود و اشخاص اين اعمال را براي افزايش ثروت خود و به طريقي فرصت طلبانه انجام مي دهند(یعقوب¬نژاد و همکاران،1391،ص3).

    اقلام تعهدی اختیاری

    از ویژگی هاي اقلام تعهدي این است که می توان آنها را به عنوان شاخصی ازانتخاب هاي حسابداري شرکت در نظر گرفت. معمولا در تحقیقات مدیریت سود آنها را به دو قسمت تقسیم می کنند، اقلام تعهدي اختیاري و اقلام تعهدي غیراختیاري، که اقلام تعهدي اختیاري شاخص مدیریت سود می باشد. از آنجا که اقلام تعهدي اختیاري مستقیما ً از صورت هاي مالی قابل تشخیص نیستند، از اینرو آن را باید با استفاده از یک الگو برآورد نمود. این الگوها سطح مورد انتظاري را براي اقلام تعهدي غیر اختیاري شکل می دهند و انحراف میزان واقعی اقلام تعهدي را از این سطح اقلام تعهدي اختیاري فرض می کنند. بدین ترتیب، اقلام تعهدي اختیاري به دلیل این که توسط الگو برآورد گردیده به این نام نام گذاري شده است. این که آیا اقلام تعهدي اختیاري شاخص خوبی براي مدیریت سود می باشد به توانایی الگو جهت پیش بینی صحیح این که چگونه تغییر در شرایط تجاري بر اقلام تعهدي تأثیر می گذارد، بستگی دارد.
    بیشتر الگوها با فرض اینکه مدیریت سود نظام مندي در گذشته وجود نداشته است، اقلام تعهدي غیر اختیاري شرکت را از سطح اقلام تعهدي گذشته برآورد می کنند.
    (رویکرد اول)(جونز1991) روش دیگر استفاده از رویکرد مقطعی است که طی آن سطح عادي اقلام تعهدي یک دوره از طریق اقلام تعهدي شرکت هاي مشابه در همان دوره تعیین می گردد (رویکرد دوم)(دفوند و جیامباولو 1994).مشکلی که در هر دوره روش سري زمانی و مقطعی وجود دارد این است که اقلام تعهدي با تغییر در شرایط تغییر می کنند. در الگوهاي جدید تر سعی بر آن است که این تغییرات با پارامترهایی که فرض می شود اقلام تعهدي مورد انتظار را با تغییر شرایط تعدیل کنند، کنترل شوند. معروف ترین الگوي برآورد اقلام تعهدي در تحقیقات مربوط به مدیریت سود، الگو جونز (1991) می باشد که در آن اقلام تعهدي غیراختیاری با رگرسیون حداقل مربعات مستقیم(OLS)) برآورد می شوند. در این رگرسیون،تغییر در فروش و سطح اموال، ماشین آلات و تجهیزات به عنوان متغیرهاي توضیحی (مستقل) می باشد. جونز مقادیر ثابت رگرسیون را با استفاده از داده هایی که بین 14 تا 32 سال متغیر بود براي هر شرکت برآورد نموده و از این طریق اقلام تعهدي غیر اختیاري را براي دوره مورد آزمون بدست آورد.

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007