خلاصه تحقیق
فهرست مطالب
چکیده 1
مقدمه 1
توبه در لغت 2
حقيقت توبه 4
اركان و شرايط توبه 5
اثر توبه 7
توبه يكي از روشهاي قرآن در روان درماني 8
اهميت توبه 9
پذيرش توبه 9
تا چه زماني توبه پذيرفته مي شود؟ 10
تاخير توبه 10
ترك گناه آسانتر از توبه است 11
اقسام گناهان و كيفيت توبه از هر يك 11
كيفيت توبه در حقوق الله موجب حد 12
الف ـ حد ساقط مي شود. 12
احراز توبه 13
مرور زمان و توبه 13
منشا پيدايش حقوق و جريان مرور زمان در آن 14
الف ـ مقررات و دستورات شارع 14
ب ـ عرف به عنوان منشا پيدايش حقوق 15
معيار ديگري براي جريان و عدم جريان مرور زمان در مجازاتها 15
نظريه شوراي نگهبان پيرامون مرور زمان 16
دلايل مخالفين مرور زمان و پاسخ آنها 17
ادله فقهي بر رد قاعده مرور زمان 18
جواب ادله فقهي بر رد مرور زمان 18
آثار فقهي و حقوقي توبه 20
الف ـ سقوط مجازات : 20
ب ـ تاثير توبه در قابليت عفو توسط امام عليه السلام 21
فقه عامه و مساله سقوط مجازات بوسيله توبه 22
اعمال صالحه و قبولي توبه 23
اشتراط اعمال صالحه در فقه عامه 24
توبه قاذف و اشتراط عمل صالحه در آن 24
آيا هر مرتكب كبيره اي ملحق به قاذف مي شود يا خير؟ 26
آيا توبه از تمام گناهان لازم است؟ 27
مبناي پذيرش توبه و اسقاط عقاب 27
چگونگي توبه ناتوان از معصيت 29
نتیجه گیری 29
منابع 30
چکیده
هدف پژوهش تبیین نقش توبه در سقوط مجازات می باشد. روش نمونه گیری به روش کتابخانه ای بوده که از منابع مستند برداشت شده است. طرح پژوهش بر اساس استنباط شخصی که توبه می تواند در خیلی از موارد موجب سقوط مجازات گردد٬ این پژوهش شکل گرفته است.
مقدمه
يكي از مباحث مهم معارف اسلامي توبه مي باشد توبه عمري همپاي عمر انسان دارد زيرا زندگي حضرت آدم در زمين با آن آغاز ميشود و پيامبران مانند ابراهيم, اسماعيل , يونس , موسي و پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه و آله و سلم همواره در حال توبه بوده اند. از ديدگاه قرآن نيز توبه جايگاه ويژه اي دارد و در آيات متعددي به آن اشاره شده است به گونه اي كه واژه و مشتقات آن نود و دو بار كلمه استغفار و مشتقات آن چهل و پنج مرتبه ذكر شده است و در آيات متعدد ديگري نيز بدون ذكر اين واژه ها به اين مساله اشاره شده است. در اين ميان فقها از منظري ديگر به توبه نگريسته اند و با الهام آيات و روايات آثار آن را مورد بررسي قرار داده اند توبه از ديدگاه حقوق جزاي اسلامي به عنوان يكي از مسقطات و بازدارنده ها از مجازات شمرده است و از اين باب يك تاسيس حقوقي در حقوق جزاي اسلامي ميباشد بر همين اساس تحقيق حاضر سعي دارد اين ( تاسيس حقوقي) را از جوانب مختلف و مخصوصاً از ديدگاه حقوق دانان اسلامي مورد بررسي و تدقيق قرار دهد و توبه را به عنوان يكي از علل سقوط مجازات از ديدگاه حقوق جزاي اسلامي مورد كنكاش و بررسي قرار دهد. بنابراين در ابتدا تلاش بر يافتن تعريفي دقيق از توبه معطوف شده است و بعد از ذكر چند تعريف از بزرگان فقه و اخلاق و عرفان , به يك تعريف مبتني بر آيات و روايات شريفه ميرسد سپس حقيقت توبه و اركان آن را بر شمرده و اهميت و اثرات آن را بازگو ميكند. در بخش بعد آمد توبه و مذمت تاخير آن را متذكر شده و روايات چندي را دال بر آسانتر بودن ترك گناه از توبه و وجود مكايد شيطان نقل مي كند از اين پس وارد مباحث فقهي شده و مسائل مربوط به توبه را از ديدگاه حقوق جزاي اسلامي مورد بررسي و كنكاش قرار مي دهد. موضوعاتي از قبيل اقسام گناهان و كيفيت توبه از هر يك , مرور زمان و توبه , نظريه شوراي نگهبان پيرامون مرور زمان و نقد آن , آثار فقهي و حقوقي توبه, اعمال صالحه و نقش آن در قبولي توبه, مبناي پذيرش توبه و اسقاط عقاب و موضوعات ديگر از اعم مطالب تحقيق حاضر مي باشند.
توبه در لغت
توبه از ماده توب به معناي رجع (بازگشت) است ابن فارس در معجم مقاييس اللغه ميگويد :
توب التا و الواو و البا كلمه واحده تدل لي رجوع يقال تاب من ذنبه اي رجع عنه يتوب الي الله توبه و متاباً.
اين منظور در لسان العرب ميگويد:
(التوبه الرجوع من الذنب و تاب الي يتوب توباً و متاباً اناب و رجوع المعصيه الي الطاعه… و تاب الله عليه و فقه لها و تواب يتوب علي عبده .
از تعريف فوق چند نكته استفاده مي شود.
الف ـ پشيماني و ندامت توبه است.
ب ـ عدم فعل و انجام گناه بخاطر قبح شرعي آن باشد.
در توضيح اين نكته بايد گفت عدم الفعل گاهي بخاطر عدم توانايي بر آنجام آن است و گاهي بخاطر ممنوع و قبيح بودن آن است بنابراين مجرد ( عدم فعل و پشيماني) توبه نيست مثلاً كسي در اثر ارتكاب زنا مبتلا به بيماريهايي شود كه مانع توليد مثل و بچه دار شدن او مي شود حال اگر شخص مرتكب بخاطر بچه دار نشدن از عمل ارتكابي خود پشيمان شود اين پشيماني توبه نيست زيرا پشيماني او بخاطر قبح شرعي عمل نمي باشد حالي سوالي كه مطرح مي شود اين است كه اگر امكان ارتكاب گناه براي شخص نباشد و او در اين توبه كنند آيا توبه او محقق و پذيرفته ميشود؟
....
|