

زمانى واحدهاى كارگزينى انسان را به عنوان يك نيرو درنظر مى گرفتند، درحالى كه مى توان به انسان به عنوان يك منبع نيز نگاه كرد. در اين صورت بايد اين منبع توانمند شود و اگر بتوان اين توانمندسازى را دركاركنان ايجادكرد مى توان تغييرات زيادى را در سازمان به وجود آورد.
توجه به سرمايه فكرى رويكرد ديگرى بود كه معتقدبود در يك سازمان تنها نيروى انسانى نيست كه سرمايه است، بلكه به مشترى سازمان نيز مى توان به عنوان يك سرمايه نگاه كرد، حتى «تأمين كننده ها» نيز به عنوان سرمايه موردبحث قرارگرفتند.
يك رويكرد نسبتاً جديد معتقداست آنچه به عنوان نوآورى و خلاقيت در سازمان اتفاق مى افتد «سرمايه فكرى» آن سازمان است و اين سؤال مطرح شد كه چگونه اين سرمايه فكرى را هدايت و سازماندهى كنيم؟ در پاسخ گفته شد بايد مجموعه اى با عنوان مديريت دانايى يا مديريت دانش بر سازمان حاكم باشد تا بتواند از سرمايه انسانى و فكرى به صورت بهينه استفاده كند.
در يك نگاه گذراى تاريخى مى توان گفت در جامعه كشاورزى، كار و زمين عوامل اصلى توليد محسوب مى شدند. با گذر از جامعه كشاورزى و ورود به جامعه صنعتى، دركنار كار و زمين، سرمايه نيز به عنوان يكى از عوامل توليد قلمداد شد. با ورود به جامعه اطلاعاتى، دانش به عنوان عامل اصلى توليد مطرح شد به اين دليل كه به كمك دانش از همان كار، زمين و سرمايه ارزش افزوده بيشترى حاصل مى شود.
در زمينه سرعت رشد دانش و اطلاعات گفته شده است كه ۸۰درصد يافته هاى فناورى و ۹۰درصد تمام دانش و اطلاعات فنى در جهان فقط در قرن بيستم توليد شده است. جالب اين است كه هر ۵سال و نيم نيز حجم دانش دوبرابر مى شود.
در باب اهميت اقتصادى دانش و دانايى به اين نكته اشاره مى كنم كه دانش در عصر حاضر به عنوان موتور رشد اقتصادى درآمده است. دانش به عنوان دارايى استراتژيك سازمانى قلمداد مى شود و رشد روزافزون مشاغلى كه بر پايه ايجاد و استفاده از دانش قرار دارند واقعاً موجب حيرت است. توزيع شغلى كاركنان در فعاليت هاى اقتصادى در كشور آمريكا در سال۹۳ نشان مى دهد كه از مجموع شاغلين، ۱/۵ درصد در بخش كشاورزى فعاليت مى كنند، حدود ۱۲ يا ۱۲/۵ درصد در بخش صنعت و معدن فعال هستند كه در مجموع كمتر از ۱۵درصد مى شود، بنابراين بيش از ۸۵ درصد شاغلين در بخش خدمات فعاليت مى كنند از ۸۵درصدى كه در بخش خدمات شاغل هستند، ۶۸درصد آنها در زمينه توليد و توزيع اطلاعات فعال هستند. مسلماً اكنون كه در پايان سال۲۰۰۵ هستيم درصد شاغلين در بخش اخير افزايش يافته است.