

استراتژي فعلي دنياي پيشرفته صنعتي برپايه توليد و نت با عيوب صفر (Zero Defects)، از كارافتادگي صفر (Zero Breakdowns) و حوادث صفر (Zero Accidents) ميباشد. براي رسيدن به اين اهداف، دو استراتژي عمده نت وجود دارد. يكي از اين روشها، بكارگيري استراتژي نت بهرهور فراگير (TPM) ميباشد. براي رسيدن به هدف مذكور از استراتژي RCM استفاده ميشود.
اكثر كارخانجات توليدي و خدماتي خط مشي و سياست كلي خود را هر ساله تدوين و ارائه مينمايند، ولي عموما" برنامه خاص نت در راستاي آن سياستها را ارائه و به مورد اجراء نميگذارند. استراتژي RCM نتايج و دستاوردهاي مختلفي بدنبال خود دارد كه با اجراء ودستيابي به نتايج آن ميتوان در راستاي اهداف و سياستهاي كلي شركت, حركت نمود.
خط مشي و سياست كلي در صنعت ريلي جابجايي حداكثر مسافر و بار, بالا بردن ايمني، افزايش قابليت دسترسي و آماده بكار ماشينآلات, كاهش تاخيرات, افزايش سرعت، بهبود كيفيت خدمات و كاهش هزينهها ميباشد. اجراي سيستم نت بر اساس اين اهداف و سياست كلي, احتياج به استراتژي متمركزي دارد كه RCM پاسخگوي آن ميباشد.
RCM مقدار نت مناسب براي رسيدن به حداكثر توانايي و قابليت اطمينان ذاتي تجهيزات را براساس شرايطكاري مربوطه مشخص ميكند. به عبارت ديگر براي تجهيزات مشابه و در شرايطكاري مختلف, نيازهاي متفاوتي تعيين و مشخص مينمايد, كه اين برخلاف روشي است كه در حال حاضر در بسياري از كارخانجات بكار گرفته ميشود.
موانع اصلي اجراء و بكارگيري موفقRCM ، زمان و تلاش مورد نياز, طرز فكر نفرات نت و ديدگاه سنتگرايي آنها ميباشد.
ايده و مفهوم RCM در مقاله گروه نگهداري و تعميرات بوئينگ 747 در سال 1968 تحت عنوان " برنامه ارزيابي نگهداري و توسعه " ارائه گرديد. اين برنامه بنام MSG1 نامگذاري گرديد. در سال 1970 نسخه اصلاح شده اين مقاله تحت عنوان MSG2بنام "برنامهريزي عمليات نگهداري و تعميرات سازمان هواپيمايي و سازنده "منتشر شد. در سال 1979 سازمان حمل و نقل هوايي پس از بازنگري مقاله MSG2، آنرا در سال 1980 تحت عنوان " برنامهريزي عمليات نگهداري و تعميرات سازمان هواپيمايي و سازنده " بنام MSG3 ارائه نمود. برنامه MSG3 براي هواپيماهاي سري 757 و 767 بكار گرفته شد. در سال 1981 سازمان دفاع امريكا پس از مطالعه دقيق و بازنگري MSG2، آنرا تحت عنوان " نگهداري و تعميرات مبتني بر قابليت اطمينان " ارائه نمود. از اين روش درتوليد محصولات نظامي در نيروي دريايي امريكا استفاده شد.[1]
روش RCM توسط ساندتروف (Sandtorv) و راسوند (Rausand) [2]، نولان (Nowlan) و هيپ (Heap) [3]، و مويبري (Moubray) [4] تكامل پيدا نمود و كاربرد آن را از صنعت هواپيمايي فراتر بردند. RCM تاكنون در صنايع نيروگاهي و هستهاي, صنايع توليدي، پالايشگاهي و حمل و نقل بكار گرفته شده است.
اجراي برنامه RCM و مهندسي قابليت اطمينان از سال 1975 درراه آهن انگليس آغاز و توسعه آن تابحال ادامه پيدا كرده است. هدف از اجراي اين برنامه در راهآهن انگليس بالابردن قابليت اطمينان, قابليت دسترسي (Availability), قابليت تعميرپذيري (Maintainability) و ايمني ماشينآلات بوده است.[5]
قطار زيرزميني لندن بزرگترين مترو در دنيا ميباشد. اين مترو روزانه حدود دو ميليون نفر ( 9/4 مايل براي هر نفر ) جابجا ميكند. مرحله مطالعاتي اجراي برنامه RCM براي مترو لندن در سال 1993 و براساس سه دستوركار اصلي ذيل آغاز گرديد.[6]