شايد آن زمان كه موزه اي براي استقبال از بازديدكنندگان با شوري وصف ناپذير توسط متوليان ميراث فرهنگي راه اندازي مي شود كسي به اين موضوع كه موزه ها به خلاقيت، زمان مناسب براي بازديد و تنوع نياز دارند نمي انديشد. زيرا اگر براي ادامه فعاليت آنها برنامه اي وجود داشت اكنون تعداد بازديدكننده موزه ها تا اين اندازه كم نبود. درست زماني كه مديران موزه ها در خارج از كشور در تلاشند تا با برگزاري برنامه هاي مختلف بازديد كننده بيشتري را به سمت خود جذب كنند، موزه هاي ايران برنامه هاي جانبي مانند جشن هاي مناسبتي برگزار مي كنند كه شايد تنها تفاوتشان با فرهنگسراها تغيير مكان باشد و گرنه برنامه ها همان برنامه هاي تكراري است!
سال گذشته يكي از بزرگترين موزه هاي آرژانتين تنها براي يك روز ساعت كاري اين موزه را تغيير داد و براي آن تبليغات بسياري كرد به اين ترتيب كه درهاي موزه را از شب تا صبح به روي مردم گشود. همين موضوع سبب شد تا بازديد از موزه آن هم در هنگامه شب، براي مردم جالب به نظر برسد چرا كه مسئولان اين موزه نيز در كنار اين ابتكار، مسابقه و جشن نيز برگزار كردند آنقدر كه اين برنامه ركورد تعداد بازديدكنندگان اين موزه را در همين چند ساعت شبانه زد.
بازديدكنندگان موزه علوم لندن نيز با اسكن سه بعدي صورت خود در برنامه اي به نام "من سه بعدي" كه پروژه اي است براي بهبود جراحي هاي پلاستيك، مشاركت كردند. در اين پروژه از يك سري دوربين براي ايجاد تصاوير سه بعدي از صورت بازديدكنندگان استفاده مي شود كه قابل نمايش و تغيير هستند. تمامي داوطلبان در اين پروژه مي توانند تصاوير خود را حركت دهند، از پشت سر و يا ديگر زوايا به خود نگاه كرده و خود را از بعدي ديگر ببينند. اين برنامه نيز به افزايش استقبال بازديدكنندگان منجر شد.
موزه لوور فرانسه هم در تازه ترين اقدام به بازديدكنندگان موزه خود دستگاه نينتندو ۳DS امانت مي دهد. اين دستگاه به بازديد كنندگان كمك مي كند تا يك تجسم و درك بهتر از شاه كارهاي موزه داشته باشند و تاكنون در حدود ۵ هزار ۳DS براي اين منظور در نظر گرفته شده است. استفاده از تكنولوژي روز و خلاقيت در موزه هاي دنيا درحالي است كه متوليان ميراث فرهنگي در ايران از مدتها پيش مي خواستند راهنماي صوتي چند زبانه در موزه ملي ايران راه اندازي كنند اما با وجود اينكه اجراي اين طرح اين در موزه هاي مهم كشورهاي ديگر منتفي شده و جاي آن را سيستم هاي پيشرفته ديگر گرفته است همچنان در حد طرح و وعده باقي ماند.
از سوي ديگر موزه داران و يا متوليان موزه در كشور تنها به برگزاري برنامه هاي مناسبتي در موزه اكتفا مي كنند مانند برگزاري جشن و مراسم عزاداري و يا برنامه هاي فرهنگي مناسبتي ديگر كه مغاير با برنامه هاي يك موزه است.
اما اگر استقبالي نيز از اين برنامه ها شود به دليل قرارگيري آن مراسم در فضاي موزه اي آن است به عنوان مثال افراد زيادي در برنامه هاي مناسبتي كاخ موزه سعدآباد تهران شركت مي كنند آن هم به اين دليل كه فضاي سرسبز آن باعث نشاط هر بازديد كننده اي مي شود و كسي نيست كه نخواهد چند ساعتي هم شده از فضاي كاخ موزه ها بهره نبرد!
متوليان اين موزه ها نيز مي دانند كه استقبال گسترده از كاخ موزه هاي تهران نسبت به موزه هاي ديگر پايتخت به دليل همين فضاي سبز آنهاست چرا كه در روزهايي مانند روز طبيعت اين كاخ موزه ها تعطيل مي شود! از طرفي مديريت مهمترين موزه هاي كشور مانند كاخ موزه هاي سعدآباد، گلستان بر عهده مدير روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي است بنابراين چنين مديريتي با اين حجم كاري نمي تواند زماني براي برنامه ريزي و رسيدگي به هر سه شغل خود داشته باشد! در كنار مشكلاتي كه در اداره كردن موزه ها وجود دارد زمان بازديد از موزه ها دليل ديگر استقبال نكردن مردم از حضور در اين اماكن فرهنگي است چرا كه اكنون زمان بازديد از موزه ها با زمان فراغت مردم رابطه اي معكوس دارد و در بسياري موارد موزه ها همزمان با ساعات اداري تعطيل مي شوند و عملا مردم را از پذيرش محروم مي كنند و يا همين بازديدكننده زماني كه يكي دو بار طي چند سال به يك موزه مي رود ديگر تمايلي به دوباره ديدن آن موزه پيدا نمي كند چرا كه چينش اشياي موزه اي نيز تاريخي شده اند!