اصطلاح مردم، واژه دعا به حاجت خواهی از خدای متعال گفته می شود. در اصطلاح قرآن نیز بیشتر به معنای خواستن و خواندن به کار می رود و این معنا از دعا، در آیات بسیاری سفارش شده است. از بررسی موارد مختلف دعا در آیات قرآن، چنین معلوم می شود که مضمون مجموعه دعاها دو قسم است: بخشی از آنها به مدح و تعظیم و تنزیه خداوند می پردازد و بخشی دیگر، به درخواست نیازها، اعم از آمرزش گناهان و جبران خطاها و کوتاهی و برخوردار شدن از نعمت های دنیوی و اخروی. در قسم اوّل به وسیله دعا، قلب و روح آدمی پیوند نزدیک با خدا پیدا می کند و همانند قطره ای که به اقیانوس بی پایان بپیوندد، از راه اتصال با آن مبدأ بزرگ، قدرت شگفتی می یابد. قسم دوم از دعا، در مورد نارسایی های قدرت ماست. مفهوم واقعی این قبیل از دعاها، درخواست فراهم شدن اسباب و عواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد، آن هم از کسی که قدرتی بی پایان دارد و هر امری برای او آسان است.
واژه دعا در آیات مختلف قرآن، در معانی چندی به کار رفته؛ از جمله آنهاست:
خواندن، دعا کردن و خواستن از خداوند؛ ندا دادن و صدا زدن؛ دعوت کردن به چیزی، یا به سوی کسی فراخواندن؛ استغاثه و یاری خواهی؛ قرار دادن و قائل شدن؛ درخواست کردن و پرسیدن؛ فرمان دادن و امر کردن؛ فریاد زدن از روی حسرت و اندوه؛ خواندن و نامیدن؛ عبادت کردن و پرستیدن؛ و ادّعا و ما حصل گفت وگوها.
با بررسی آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام در می یابیم که در اسلام، کمتر موضوعی است که به اندازه دعا و نیایش به آن توجه شده باشد. حتی در یکی از آیات قرآن کریم آمده است: «به مردم بگو: اگر دعایتان نبود، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کرد». وقتی کسی از امام باقر علیه السلام پرسید که ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ، زیاد قرآن خواندن بهتر است یا زیاد دعا و نیایش کردن؟ آن حضرت فرمود:«دعا کردن بهتر است، مگر این آیه قرآن را نشنیده اید که می فرماید: اگر دعا کردنتان نبود، پروردگارم اعتنایی به شما نمی کرد». باز در اشاره به منظور از عبادت در آیه ای که می فرماید: «آنان که از پرستش من سرکشی می کنند، به زودی با خواری به جهنم در آیند»، امام باقر علیه السلام فرمود: «در این آیه، منظور از عبادت، دعاست و دعا برترین نوع عبادت است».
یکی از وظایف مهم پیامبران الهی این بوده که مردم را به دعا کردن تشویق و ترغیب کنند. قرآن کریم در این باره خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:«ای پیامبر، به مردم بگو خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید. هر کدام [از اسمای نیکو] را بخوانید؛ نام های نیکو همه از آنِ اوست». در حدیث قدسی وارد شده است که خداوند متعال به حضرت موسی بن عمران علیه السلام فرمود:«ای موسی، بندگان مرا دستور ده که مرا بخوانند». باز بر اساس روایتی دیگر، خداوند عزّ و جلّ به حضرت عیسی بن مریم3 چنین دستور می دهد: «ای عیسی،به من ایمان آور و به مؤمنان تقرّب جوی و به آنان فرمان ده که به همراه تو به دعا بپردازند». یکی از سفارش های مهم رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام این بود که به ایشان می فرمود: «ای علی، تو را به دعا کردن سفارش می کنم».
با دقت در برخی آیات قرآنی در می یابیم که هدف از دعا و نیایش، از بین بردن غرور و تکبّر است که منشأ بسیاری از طغیان هاست. با دعا کردن، روح آدمی تواضع پیدا می کند و انسانِ مأنوس با دعا، هرگز گِرد کبر و غرور نخواهد گشت و این آغاز راه بندگی خداوند است. بنده اگر متکبّر باشد، بنده نیست. عامل مهم ترک دعا و نیایش هم کبر است و خداوند متعال در اشاره به این حقیقت می فرماید: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. همانا کسانی که از عبادت و بندگی من سرکشی کنند و تکبر ورزند، طولی نمی کشد که با خواری و ذلت وارد جهنم می شوند». امام باقر علیه السلام مفهوم این آیه را در روایتی چنین بیان می فرماید: «در نزد خداوند کسی مبغوض تر از آن نیست که از عبادت او تکبّر می ورزد و از آنچه نزد اوست درخواست نمی کند».
از مجموعه سفارش هایی که به دعا کردن در آیات و روایات وارد شده، چنین معلوم می گردد که هرگز دعاهای حقیقی بدون پاسخ نمی ماند. امام حسن مجتبی علیه السلام در این باره می فرماید: «خداوند عزّوجلّ باب دعا و درخواست از خودش را به روی هیچ کس نگشود که باب اجابت آن را به روی او بسته باشد». در قرآن کریم نیز بارها به این امر تصریح شده که اگر بندگانم مرا بخوانند، من خواهش و دعای آنها را بی پاسخ نمی گذارم. در یک مورد هم از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «ای بندگان خدا، پروردگارتان می گوید: مرا بخوانید تا به شما پاسخ دهم». نیز در موردی دیگر، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند، پاسخ می دهم». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم در اشاره به این حقیقت فرموده است:«خدا را نسزد که درِ دعا را برای بنده ای بگشاید و درِ اجابت آن رابه روی او ببندد. خدا کریم تر از آن است که چنین کند. هرکس که درِ دعا به رویش گشوده شد، درهای اجابت نیز به روی او گشوده می شود».
توجّه به این حقیقت لازم است که دعا، به تنهایی کارساز نیست؛ بلکه آنگاه دعا مؤثر است که با عمل صالح و ایمان همراه باشد. خداوند متعال در این باره می فرماید: «خدا دعای کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، به مرحله اجابت می رساند». اصولاً اصل در سنت الهی این است که زندگی انسان از طریق فعالیت و تلاش او اداره شود و دعا، سبب و کمکی است که در تسریع تحقق اهداف و به نتیجه رسیدن اعمال او مؤثر است. بنابراین، کسانی که دعا را به عنوان تنها وسیله منحصر به فرد در برآورده شدن نیازها تلقی می کنند و به آن اکتفا می نمایند، سخت دراشتباه اند. در برخی از روایات تأکید شده اگر کسی دعا کند، ولی از عمل سرباز زند، همانند کسی است که با کمانِ بی زه تیراندازی می کند. بدیهی است که چنین کسی، هرگز به هدف دست نخواهد یافت.
اجابت دعا شرایطی دارد که هر کس آن را رعایت کند، دعای او به مرحله قبولی و برآورده شدن می رسد. یکی از شرایط قبولی دعاها، عمل کردن بر اساس عهد و پیمان الهی است. خداوند عزّ و جلّ در این باره به بنی اسرائیل می فرماید: «ای بنی اسرائیل، نعمتی را که به شما ارزانی داشتم به یاد بیاورید و به عهد من وفا کنید تا من هم به عهد شما وفا کنم». نقل شده است شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایت شوم، خداوند می فرماید مرا بخوانید تا دعای شما را به مرحله اجابت و پذیرش برسانم، پس چرا با اینکه ما خداوند را می خوانیم، دعایمان مستجاب نمی شود. حضرت پاسخ داد: «علتش این است که شما به عهد الهی وفا نمی کنید. اگر به عهد خدا [که همان به جای آوردن حقوق اوست [عمل کنید، خداوند هم به عهد خودش که به مرحله اجابت رساندن دعاهای شماست، عمل خواهد کرد».
قرآن کریم از کسانی که تنها به هنگام بروز مشکلات به یاد خدا می افتند، به عنوان اسرافکاران یاد می کند و می فرماید: «چون به آدمی گزندی رسد، چه در آن حال به پهلو خفته باشد یا در حال نشسته یا ایستاده باشد، ما را می خواند و به دعا و نیایش مشغول می شود؛ اما چون آن گزند را از او دور کنیم، چنان می گذرد که گویی ما را برای دفع آن گزندی که به او رسیده بود، هرگز نخوانده است. اعمال انسان های اسرافکار این چنین در نظرشان آراسته شده است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در اشاره به بهترین روش در دعا و نیایش می فرماید: «در هنگام آسایش، خود را به خدا بشناسان تا در هنگام گرفتاری و سختی، او هم تو را بشناسد». امام سجاد علیه السلام هم در یکی از مناجات های خود دراین باره فرموده است: «پروردگارا، مرا از آنان قرار نده که خوشی سرمستشان می کند و بلا و گرفتاری آنها را از پا در می آورد. اینان فقط زمانی تو را می خوانند که گرفتار شوند و تنها هنگامی به یاد تو می افتند که به مصیبتی سخت گرفتار آیند، تنها در این هنگام است که در برابر تو به خاک می افتند و دست خواهش به سویت بر می دارند».
از بررسی دستورات الهی، به خوبی معلوم می شود که خداوند برای هر کاری حدّ و اندازه معیّنی را مشخص کرده، ولی برای دعا، حدّ و اندازه خاصّی معیّن نساخته است. در سوره احزاب می خوانیم: «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدارا بسیار یاد کنید و صبح و شام او را به پاکی بستایید». امام صادق علیه السلام در اشاره به این آیه فرمود: «هیچ امری نیست مگر آن که برای آن اندازه ای تعیین شده، جز ذکرو دعا که برای آن اندازه ای معین نشده است. نماز، روزه و حجّ حدی دارند، اما دعا اندازه و مقدار خاصی ندارد. خداوند تبارک و تعالی از دعا به کم آن راضی نشده و در نتیجه، برای آن مقداری معین نساخته است. آن گاه این آیه را تلاوت فرمودند که: ای مؤمنان، خدا را بیشتر یاد کنید و صبح و شام به ستایش او بپردازید».