تراژدي فرود يكي از غمبارترين داستانهاي شاهنامه است. در اين داستان فرود پسر سياوش و برادر بزرگ كيخسرو است. در اسطورههای ایرانی فرود پسر سیاوش و جریره دختر پیران است.
شيوه ي بيان شاهنامه ساده و روشن است. چنانكه از شاهنامه بر مي آيد فردوسي در وطن پرستي سري پرشور داشت. به قهرمانان و دلاوران كهن عشق مي ورزيد و از آنها كه بر ايران گزند رسانيده بودند نفرت داشت. باعلي(ع) و خاندان وي محبت و اعتقاد مي ورزيد و شايد اين نكته خود يكي از اسباب حرمان او در دستگاه سلطان محمود باشد.فردوسي در شاهنامه از عناصر زباني به بهترين شكل استفاده كرده است. ايجاز او به حد اعجاز مي رسد. ابيات سست، معاني مضطرف و الفاظ متنافر اگر در شاهنماه هست بسيار نيست. از آوردن لغات و تركيبات عربي تا حد زيادي خودداري كرده است و حتي مضامين و عبارات تازي را نيز كه به پارسي آورده است رنگ ايراني داده است.شاهنامه جداي از اينكه يك منظومه ي تاريخي است در آن چندين حماسه ي كامل نيز هست. مثل داستان ايرج، داستان سياوش، داستان سهراب، داستان اسفنديار و داستان فرود و . . .
در مجموع مي توان شاهنامه را يك لغت نامه فارسي و يك تاريخ ملي و يك دفتر عظيم شعر و در يك كلام كهن كتاب فرهنگ ايراني شمرد.
داستان فرود یکی از کوتاه ترین داستان های شاهنامه است.(550 بیت). با این حال ارزش کیفی بی اندازه ای در اوست، و هیچ داستان دیگری در شاهنامه نیست که با این حجم اندک آنهمه جزر و مدهای روانی را به جنبش آورده باشد.نه تنها دو پهلوان اصلی که فرود و طوس باشند ، بلکه پهلولن های فرعی چون بهرام و تخوار و بیژن نیز چنان زنده و عالی وصف شده اند که همان چند خط کافی است که هر یک در سراپای وجود خروشان خود در برابر ما مجسم شوند .
در تحقیق مورد نظر از روش کتابخانه ای استفاده شده است.منظور از مطالعات کتابخانهای مطالعاتی است که موضوعات مورد مطالعه در اختیار و دسترس محقق قرار نداشته و غالباً مربوط به گذشتهای دور یا نزدیک میگردد. به همین دلیل غالباً اصطلاح مطالعات کتابخانهای را مترادف با مطالعات تاریخی بکار میبرند. که در این تحقیق ابتدا از از طریق فیش برداری به جمع آوری اطلاعات در کتابخانه پرداخته و سپس یکی از نظریه ها و مکاتب مهم را در باره موضوع را انتخاب کردم و با معیار آن به نقد و تحلیل پرداختم.
فرود: جواني است پهلوان و بزرگ زاده از طرف پدر فرزند سياوش كه نوه ي كيكاووس است و از طرف مادر پسر جريره دختر پيران وسيه كه وزير و مشاور افراسياب است. قصد خونخواهي پدر دارد ولي تقدير به گونه اي رقم مي خورد كه به دست سرداران لشگر بردارش كيخسرو كشته مي شود.
جريره: مادر فرود كه زني است بزرگ زاده. دختر بزرگ پيران وسيه است كه با پيشنهاد پيران به ازدواج با سياوش تن مي دهد و حاصل آن فرود مي شود كه پس از مدتي از شوهر محروم مي شود و در داغ شوهر به سرپرستي فرزند ادامه مي دهد. و هم بر سر بالين پسر خودكشي مي كند كه در نوع خود در شاهنامه بي نظير است. جريره مظهر غيرت و شجاعت زنان شاهنامه است.