

عصر حکومت صفوی یکی از دوره های اقتدار و قدرت ایران در جهان بوده است. در این دوره ایران از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی در موقعیت مناسب و در خور توجهی بوده است به طوریکه براحتی می توان اهمیت ایران را در نوع برخورد خارجیان چه خارجی اروپایی و چه همسایگان مشاهده کرد .بدون تردید، یکی از دوره های مهم تاریخی کشور ما ، هم به لحاظ تامین کننده استقلال و هویت ملی – دینی ما و هم تاثیر شگرف آن در فرهنگ مذهبی جاری ما ، دوره صفوی است . ایران پیش از صفوی ، ایرانی از هم گسیخته و پراکنده بود که هر گوشه ای از آن ، در اختیار دولت و طایفه ای بود . روزگاری نیز که سلطه وا حدی بر همه آن اعمال می شد ، فرمان و سلطه از آن شام ، بغداد و یا ترکان ماوراءالنهر و مغولان بود . با آغاز فعالیت صفویان ، شاه اسماعیل ، به همراه سپاه نیرومند قزلباش ، ایران را یکپارچه و متحد کرد و فرزندان او ، کوشیدند تا فرهنگ بالنسبه منسجمی را در این کشور فراهم آورده ، با حمایت از علما ، ادبا ، هنرمندان ، صنعتگران و پیشه وران و کشاورزان ، کشوری یک دست به وجود آوردند . کوشش آنان ، تا اندازه زیادی نتیجه بخش بوده و نه تنها ایران را طی دویست و سی سال متحد نگاه داشت ، بلکه پس از آن تا به امروز همان اتحاد بر جای مانده ، جز آن که بخشهایی از خاک آن از دست رفته است . این نشانگر آن است که کار صفویان در استقلال بخشیدن به ایران ، کاری کارستان بوده است ، کاری که ما هنوز از میراث آن بهره مندیم .,/
یکی از مهمترین اقدامات این دولت ، رواج مذهب حقّۀ امامیه در این کشور بود که سالها در برخی از نقاط ایران حضور داشت و مجبور بود تا در پردۀ تقیه روزگار را سپری کند . به برکت وجود این دولت ، تشیع در سراسر ایران انتشار یافت و شیعیان ، پس از قرنها توانستند با آزدی کامل به انجام اعمال و شعائر مورد قبول خود بپردازند . گو این که در برخی از موارد افراط هایی صورت گرفت ؛ اما در مجموع ، فرهنگ غنی شیعه با حمایت علماء ، فقها و فلاسفه و عرفای شیعه ، روز به روز بارورتر شده و تا به امروز توانسته است که بر غنای خود افزوده و در صحنۀ سیاسی جامعۀ ایران حضور قاطع خود را برای هدایت مردم ، حفظ کند .»
«بعد از فروپاشی دولت ایلخانان در ایران زمین ، که توانسته بودن تا حدودی اوضاع سیاسی را انسجام دهند . ایران در درازای یک قرن دستخوش حوادث و اتفاقاتی شد ، من جمله حمله تیمور، تشکیل دولت قراقویونلو ، آق قویونلو و نیز دولت مشعشی در خوزستان و همچنین تسلط بقایای تیموریان بر خراسان بزرگ .این آشفتگی سیاسی ، در کنار نااستواری ، و ناهمگونی فرهنگی در ایران ، باعث تفرقه و تجزیه ایران شده بود . به طوری که یک بار خراسان بر ایران حکومت می کرد ؛بار دیگر تبریز و زمانی دولت های محلی در شیراز و اصفهان و یزد در بخشها یی از ایران اعمال نفوذ می کردند . جنگ های پیاپی این دولت ها با یکدیگر و نیز ناسازگاری فرهنگی آنها ، وضعیت ایران را بیش از پیش آشفته کرده و تمدن اسلامی را در این سرزمین که زمانی یکی از پرجمداران اصلی آن در مجموعۀ دنیای اسلام بود ، تضعیف کرده بود .
از زمان مغول 616 تا 905 که شاه اسماعیل صفوی به سلطنت رسید. فرهنگ ایرانی سیر قهقرائی در پیش گرفت و هر روز کم بهاتر از روز پیشین شد.شاه اسماعیل مذهب تشیع را که با روح ایرانی تطبیق میکرد و ایران را از نظر فکر و ملیت استقلال می بخشید مذهب رسم