از زمان خلقت بشر مسئله فراگیری و آموزش در تمام ابعاد زندگی او تاثیر فراوانی داشته است. از طبیعت و تاریخ که به عنوان دو معلم بزرگ انسان یاد شده اند بگذریم نقش و تاثیر آموزش های انسان به انسان بسیار جالب و پیچیده است. وقتی به فرایند تولید تا توزیع یک بسته اطلاعاتی شامل تعاریف، مفاهیم و علوم کاربردی ان برخورد می کنیم در می یابیم که در جریان ساختمند شدن یک سری داده های تجربی که عمدتاً حاصل جمع حواس پنجگانه با ذهن تحلیل گر بشر بوده اند اطلاعات ساخته و پرداخته می شوند. از زمان های دور افراد و اشخاصی که در جمع آوری و تحلیل این اطلاعات پیش قدم بودنداز جایگاه و رده بندی خاصی در جوامع داشته اند اینگونه افراد در جوامع همیشه به عنوان مرجع های علمی مورد توجه عامه قرار داشته اند و بر حسب دانش و بینش های خود به اموزش های کلاسیک نیز مشغول بودند از کلاس های درس علمای دینی در صدر اسلام و یا مکتب خانه های قرون گذشته و آکادمی های یونان و.. می توان به نمونه های جالبی از پذیرش جایگاه تعلیم و آموزش در سطح عمومی تر و به شکل کلاسیک تر رسید. امروزه توسعه فناوری سیستم های الکترونیکی و به خصوص سیستم های وب مدار این امکان را در اختیار تک تک افراد جامعه قرار داده است تا از طریق بستر های مجازی نسبت به مبادلات اطلاعاتی اقدام کنند. دنیای مجازی با توجه به ساختار و کارکرد ها و امکانات گسترده ای که برای کابران جهانی خود فراهم می کند ارتباطات را در سطح گسترده ای توسعه می دهد و با توجه به اینکه یکی از مهترین شاخص ها و ابزارها در مباحث توسعه اطلاعاتی ونیل به جامعه دانایی محور تسریع و تسهیل در جریان آزاد حرکت اطلاعات است می توان ادعا کرد که از گرایش و کاربرد این سیستم ها در توسعه اطلاعاتی گریزی نیست.
کشور ما به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سالهای اخیر شاهد حرکتها و جهش هایی در زمینه توسعه فناوری های اطلاعاتی بوده است. با توجه به اینکه در فرآیند توسعه اطلاعاتی و نیل به جامعه دانایی محور نی توان نقش مهم فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی را انکار کرد و یا به بهتر توسعه دانایی محور مبتنی بر توسعه ICT خواهد بود از این رو تاثیر کمبود و یا حتی نبود نیروها و اساتید متخصص در زمینه های آموزش های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات که همگن با تفکر مدریت دانش در یک جامعه دانایی محور باشد یکی از بزرگترین مشکلات حال حاضر می باشد از این رو به جاست که دانشگاهها برای رفع این نقیصه خود و رسیدن به هویت و جایگاه واقعی در جامعه دانش مدار ایران با تامین نیروهای متخصص و یا بالابردن سطح علمی اساتید موجود نسبت به رفع مشکلات آموزشی اقدام کنند.
از سوی دیگر به دلیل عدم استاندارد بودن نظام های اموزشی امکان تطبیق این ساختارها با ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات برای بستر سازی یک مدل نمونه جامعه دانایی محور که بر اساس سیستم های آموزش از راه دور،آموزش مجازی و آموزش های الکترونیکی صورت می گیرد غیرقابل طراحی خواهد بود.
مورد دیگری که در ساختارهای دانشگاهی وجود دارد عدم استاندارد سازی سیستم های آموزشی مبتنی بر ابزارهای تکنولوژیک است . استفاده از شیوه ها و ابزارهای سنتی و غیر استاندارد امروزه به یکی از بزرگترین معضلات دانشگاهها تبدیل شده است و این عدم توجه به استفاده از ابزارهای تکنولوژیک در آموزش و انتقال اطلاعات ناشی از عدم شناخت درست از کارکردها و کاربردهای سیستم های نوین آموزشی است که با استفاده از فناوری های جدید امکان پذیر است. وجود این معضل و عدم رفع آن تمامی استراتژی های موجود در راه رسیدن به یک جامعه دانش محور را خنثی خواهد کرد.
ساختارها و نظام های دانشگاهی ما به دلیل حرکت کند جریان تولید و توزیع اطلاعات به شدت از نظر اطلاعات و دانش های جدید در فقر به سر می برند. مهمترین دلیل این مسئله روزمرگی ایجاد شده در بین اساتید و دانشجویان است.در کلاس درس که به عنوان یک جامعه کوچک شده از نظر توسعه اطلاعاتی می تواند به شمار آید و با تشکیل سلول های کاری و تحقیقاتی اطلاعات را تولید و تحلیل کند در حال حاضر یک نظام یک طرفه در شیوه برخورد با اطلاعات حاکم می باشد به گونه ای که استاد به عنوان متکلم وحده کلیه امور انتقال اطلاعات را برعهده دارد. این مسئله ضمن اینکه از کارایی اموزش تا حد بالایی می کاهد در صورت عدم به روزرسانی شدن اطلاعات از جانب استاد نقش مخربی نیز در جامعه اطلاعاتی خواهد داشت.
بسیاری از اساتید و دانش جویان ما هنوز به باور لازم در مورد جایگاه و نقشی که می توانند در توسعه اطلاعاتی جامعه خود داشته باشند نرسیده اند ضمن این که به علت فقدان فرهنگ مناسب در آموزش های آکادمیک و غیر آکادمیک هماهنگی و همگنی لازم ما بین آموزش های دانشگاهی و غیر دانشگاهی وحود ندارد ودرصد بالایی ازدانش آموختگان اطلاعات و اعتقاد چندانی به کاربردی بودن دانش های فراگرفته شده ندارند.
بررسی این چهار معضل به عنوان بخش کوچکی از مسائلی که در زمینه توسعه اطلاعاتی جامعه وجود دارد نقش و رسالت دانشگاهها در رسیدن بع استانداردهای یک جامعه دانایی محور بسیار حساس تر و پر رنگ تر می نماید. نگاه اصولی و سیستماتیک به روند مدیریت دانش در دانشگاهها و هدایت مناسب اطلاعات از دانشگاه به جامعه(دهکده جهانی) با استفاده از ابزارهایی تکنولوزیک که موجبات تسهیل و تسریع توسعه اطلاعات را باعث می شوند می تواند در شناساندن و تبیین چایگاه دانشگاه های آرمانی در هزاره سوم موثر باشد (آراسته، 1387؛ ص 66 - 47 .).