فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : معرفی تحقیق
چكيده8
مقدمه9
ملاحضات نظری12
پیشینه تحقیق15
روش و دادههاي تحقيق17…
طرح مسئله18
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
ازدواج22…
مشخصهٔ ازدواج22…
سیر تاریخی ازدواج23…
ایران باستان23…
ازدواج در جامعهشناسی23…
اهمیت ازدواج24……
اهداف ازدواج25…
سن ازدواج در قانون مدنی ایران26…
کاربردهای مثبت و منفی بالا رفتن سن ازدواج27…
ازدواج در سن بالا، مسأله ای جهانی28
بررسی دلایل افزایش سن ازدواج29…
طبقه بندی عوامل32…
آثار و پیامدهای افزایش سن ازدواج49…
پدیده اجتماعی وبهداشتی61
فصل سوم : روش تحقیق
روش تحقیق65
افراد نمونه در تحقیق65…
سوالات66
شاخص تشخيص شکاف نسل در الگوهای ازدواج از منظرجامعه شناختی68…
خصوصیات «زن خوب» برای ازدواج69…
خصوصیات «مرد خوب» برای ازدواج69…
آيا با معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج موافقيد72.
آيا با رضايت پدر و مادر با ازدواج موافقيد72…
آيا با اظهار نظر والدين در امور فرزندان پس از ازدواج موافقيد73…
فصل چهارم : یافته های تحقیق
نتايج و يافتههاي تحقيق79……
نگرش نسبت به تجرد و ازدواج80…
انتخاب همسر، حدود و دامنه آن83…
زمانبندي ازدواج و فرزندآوري87
ازدواج مجدد و چندهمسري90…
فصل پنجم : خلاصه ، نتیجه گیری و پیشنهادات
پیشنهادات و راهکارها95…
راهکارهای جلوگیری از بالا رفتن سن ازدواج95…
نتیجه گیری106
ضمايم
فهرست منابع112…
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره يك 78
جدول شماره دو 81
جدول شماره سه 84
جدول شماره چهار 88
جدول شماره پنج 92
چكيده
اين مقاله، تفاوتها و تغييرات بيننسلي در ارزشها و نگرشهاي مرتبط با ازدواج و تشکيل خانواده را در بين سه نسل مادر بزرگها و مادران و دختران مقايسه و تحليل ميکند. دادههاي تحقيق، از طريق پيمايش، در شهر ....جمعآوري و اطلاعات مربوط به 155 نفر از نسل مادربزرگها و 155 نفر از نسل مادران و 155 نفر از نسل دختران مورد تحليل قرار گرفته است.نتايج بيانگر اجماع و توافقنظر هر سه نسل در مورد سن مناسب ازدواج و همچنين مخالفت با چندهمسري مردان است که ثبات زياد اين ابعاد نگرشي را نشان ميدهد. از سوي ديگر، تفاوتهاي بيننسلي معناداري در ايدهها و نگرشهاي دختران و مادران و مادر بزرگها در ابعادي نظير زمان¬بندي فرزند اول، ازدواج خويشاوندي، نحوه انتخاب همسر و مجرد ماندن وجود دارد و دختران از ايدهها و نگرشهاي مدرنتري در اين ابعاد برخوردارند. چنين تفاوتهاي بين نسلي در نگرشهاي ازدواج ميتواند هم ناشي از تغييرات ايدهايي و هم ناشي از تفاوتهاي نسلي در مشخصههاي اقتصادي ـ اجتماعي از جمله آموزش، اشتغال و خاستگاه شهري باشد که بررسيهاي بيشتري را ميطلبد. هرچند دامنه تغييرات نسلي در محيط مورد مطالعه گسترده نيست، ولي نتايج بيانگر تغييراتي آرام در ويژگيهاي خانواده در ايران ميباشد.
كليد واژه
تفاوت بيننسلي، تغييرات ايدهاي، الگوهاي ازدواج، نهاد خانواده، شهر ....
مقدمه
مسائل و تغييرات نسلي در حوزههاي ازدواج، باروري و خانواده يکي از محورهاي عمده تحقيقات جمعيتشناسي در ساليان اخير بوده است. در عصر تحولات پرشتاب اجتماعي و تغييرات سريع فرهنگي، تفاوتهاي بيننسلي در نگرشها منجر به ايجاد شکاف و فاصله بين نسلها ميگردد و باعث ميشود که هر نسل فلسفه و شيوه زندگي متفاوتي پيدا کند. در گذشته، جوامع کمتر در معرض تغيير بوده و در نتيجه تمايزات و تفاوتهاي نگرشي نيز کمتر بود و پسران همانند پدران و دختران همانند مادران فكر و رفتار ميکردند؛ اما امروزه، جوامع در معرض تغييرات سريع قرار گرفتهاند و تفاوت ميان نسلها آن چنان عميق گرديده که زمينه مهمي را براي شکافهاي اجتماعي در درون جوامع فراهم آورده است. در دوره تغييرات سريع فرهنگي و اجتماعي، جامعه شاهد بيشترين واگرايي و انشعاب بين نسلهاست و موضوع تفاوتهاي بيننسلي اهميت ويژهاي يافته است. مدل کوهورتي تغيير اجتماعي (cf. Ryder, 1965)، که بر تفاوتهاي سني در رابطه با رفتارها و ارزشهاي خانواده نيز منطبق است (Thornton, 1989:P874)، بر اين مـوضوع اشـاره دارد که نـسلهاي جـوانتر با پـذيـرش عـقايد و ارزشهـاي جديد، نقش تعيين کننـدهاي را در شـکل دادن به تغـييرات اجتـماعي برعـهده مـيگيرند و حال آنکه، نسـلهاي قديميتر با پاي¬بندي بيشـتر به عقايد و ارزشهاي سنـتي جامعه، در برابر تغـييرات سـريع، مـقاومت نشـان مـيدهند. به همين خاطر، ارزشهاي خانواده حتي در مواجهه با تغييرات پرشتاب اجتماعي ـ جمعيتي نيز گرايش به تغيير تدريجي دارند. علي¬رغم شواهد در دسترس پيرامون تفاوتهاي قومي و منطقهاي موجود در الگوهاي تاريخي ازدواج و تشکيل خانواده در ايران (رك. عباسيشوازي و صادقي، 1384)، براي قرنهاي متمادي، نظام ارزشهاي اسلامي به مثابه يک نيروي همگونساز در سرتاسر جامعه ايران ايفاي نقش کرده و در تنظيم روابط و مناسبات ازدواج معيار مهمي بشمار رفته است. شريعت اسلام بر قداست نهاد خانواده و اهميت تشکيل و تحکيم آن تأکيد زيادي دارد و در مقابل، تجرد بعد از سن تکليف و نيز وقوع طـلاق را ـ به رغـم آنکه هـيچيک تـحريم نشـده ـ امـري ناپـسند ميشـمارد. سن مـناسب ازدواج، طبـق توصـيه اسلام، بعد از رسيدن به سن تکلـيف (رك. قائمي، 1364) و در ايران عموماً پايين بوده است و مردان و زنان مجرد از نظر اجتماعي تحت فشار بودند که زودتر ازدواج کنند. از آنجا که مجموعهاي از احکام مذهبي بر شيوه ارتباط زنان و مردان با يکديگر در جامعه حاکم بود، فرصت تعامل زوجين قبل از ازدواج، تحت کنترل و نظارت دقيق خانوادهها بود و مخصوصاً توسط خانواده دختر، محدود ميشد(cf. Tashakkori & Thompson, 1988). در اين شرايط، انتخاب همسر براي فرزندان عمدتاً توسط والدين و از بين خويشان صورت ميگرفت (cf. Abbasi ـ Shavazi et al, 2008 b) و پيدا کردن همسر مناسب براي فرزندانِ واقع در سن ازدواج، و ترتيب دادن يک ازدواج شايسته براي آنان وظيفه خانواده بشمار ميرفت (cf. Askari ـ Nodoushan et al, 2006; Friedl, 2003). به همين خاطر، فرصت کافي براي انتخاب آزادانه و مستقل همسر آينده وجود نداشت. پس از ازدواج نيز الگوي رايج سکونت، هم¬سکنايي با خانواده والدين شوهر يا به عبارتي پدرمکاني بود. با وجود تداوم نقش عناصر فرهنگي گذشته و تأثير پايدار ارزشهاي مذهبي بر نگرشها و رفتارهاي خانوادگي ايرانيان، طي ساليان اخير نهاد ازدواج و خانواده تغييرات محسوسي را تجربه کرده است. اگرچه اين تغييرات، ابعاد مخـتلف ساختاري، کارکردي و ايـدهايي را شامل ميشود، اما در مقاله حاضر، به¬طور مشخص، تأکيد اصلي بر تحولات ايدهايي، نگرشي و ارزشي نسبت به موضوعات مرتبط با ازدواج است. با توجه به سرعت تغييرات اجتماعي در ساليان اخير، انتظار مي¬رود که بازتاب تغييرات سريع اجتماعي دهههاي اخير، در ارزشها و نگرشهاي بيننسلي نمود پيدا کند و از اين¬رو، نگرش نسلهاي جديد و قديم از يکديگر متمايز باشد. در اين مقاله، تغييرات تدريجي در ارزشها و نگرشهاي مرتبط با ازدواج را از طريق مقايسه تشابهات و تفاوتهاي بيننسلي در نگرشها در بستر اجتماعي شهر .... بررسي ميکنيم. رويکرد ما در درک و تحليل تحولات ايدهايي موردنظر، مقايسه نگرشها و ارزشهاي مرتبط با ازدواج نسل مادر بزرگها و مادران با نسل دختران مجرد آنها ميباشد. استفاده از اين رويکرد، در مطالعه ازدواج و خانواده در ايران، اولاً، با توجه به تغييرات رفتاري و نگرشي خانواده در چند دهه اخير، حائز اهميت است؛ زيرا نسلها به¬طور متفاوتي در معرض اين تغييرات بوده و بالطبع تغييرات اجتماعي را بهگونهاي متفاوت درک، باور و عملياتي کردهاند. ثانياً، درک تفاوتهاي نسلي ميتواند به شناخت تغييرات رخ داده در خانواده و همچنين پيشبيني پتانسيل موجود براي تغييرات آينده خانواده کمک کند.
..................