موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

موضوع : صحيفه ملعونه
تحویل در محیط : word

عنوان سفارش :
صحيفه ملعونه
تعداد صفحه :
11
قیمت :
6000 تومان

امیرالمومنین علی(ع) می¬فرمایند: همانا آغاز پدید آمدن فتنه¬ها (فرقه¬ها) هوا پرستی و بدعت گذاری در احکام آسمانی است.[1] اگر کسی در تاریخ فرقه¬ها مطالعه کند می¬بیند که معمولا فرقه¬سازی¬ها با همپیمان شدن و برنامه ریزی عده¬ای منافق که به خاطر هوا و هوس¬های خود نمی¬خواستند در کنار بقیه مسلمین و زیر پرچم اسلام باشند، شروع می¬شد. مهمترین و قدیمی¬ترین این پیمانهای منافقانه مواردی بود که در صدر اسلام بوجود آمد و سرلوحه¬ای شد برای فتنه¬ها و فرقه¬سازی¬های بعدی. بعد از اعلام عمومی ولایت علی(ع) در غدیرخم، عده¬ای از منافقین که نمی¬توانستند استمرار رسالت را در ولایت علی(ع) تحمل کنند، برای پیمان شکنی و غصب خلافت هم قسم شدند. این عده که نقشه ترور رسول-الله(ص) را نتوانستند عملی کنند به ناچار به پیمان شکنی روی آوردند و برای گمراه نمودن مسلمین به سند سازی ودروغ پراکنی روی آوردند. در این مقاله به یکی از کارهای منافقانه این گروه یعنی نوشتن صحیفه اشاره ¬می¬شود.
پشت پرده صحیفه
امویان و کسانی که از ترس کشته¬شدن مسلمان شده¬ به همراه منافقانی که با ولایت امیرالمومنین علی(ع) موافق نبودند در تهیه متن این صحیفه شریک بودند مانند: ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی¬وقاص و ابو عبیده الجراح و معاویه بن ابی¬سفیان و عمرو بن عاص و سعید بن عاص و ابوموسی اشعری و مغیره بن شعبه و اوس بن حدثان و ابوهریره و ابوطلحه انصاری و سالم غلام خذیفه از جمله کسانی بودند که در این طرح شرکت داشتند. ایشان ابتدای جلسه پیمان بستند که حکومت را غصب کنند و نگذارند تا خلافت به علی(ع) برسد. به همین دلیل در این جلسه، چهار نفر (ابوبکر و عمر و ابوعبیده جراح و سالم بن حبیبه) به ترتیب برای رسیدن به مقام رهبری مسلمانان مورد تأیید واقع شدند!! سپس بعد از مشورت با یکدیگر و اتفاق نظر، متنی را به دست خط سعید بن عاص نوشته و به امانت دار خود یعنی ابوعبیده جراح سپردند،[2] او نیز این متن را به عنوان پیمان¬نامه در کعبه پنهان نمود.با توجه به تاریخ 25 ساله خانه نشینی امیرالمومنین(ع) از سقیفه تا جنگ صفین، نقش این افراد را به عنوان عناصر اصلی در مخالفت با آن حضرت می¬توان آشکار دید.
متن صحیفه
بسم الله الرحمن الرحیم
این مطلب چیزی است که تمام مهاجرین و انصار (که خداوند در کتابش ایشان را از زبان پیامبرش مدح نموده¬است) از اصحاب محمد(ص) فرستاده خداوند بر آن اتفاق نظر دارند. ایشان بعد از تلاش کردن در نظرات و همفکری نمودن با هم به این اتفاق نظر دست یافتند و این صحیفه را نوشتند؛ چرا که نیت ما بر این کار توجه به اسلام و مسلمین تا نهایت دوران و باقی روزگاران بود تا اینکه مسلمانان بعدی به ایشان اقتداء کنند. اما بعد، خداوند به منت و کرم خویش محمد(ص) را به سوی تمام مردم فرستاد برای دینی که به آن رضایت داده بود و پیامبر(ص) آن دین را بیان نمود و اوامر الهی را ابلاغ کرد و برای ما برپا نمودن تمام آن اوامر را واجب نمود تا اینکه دین را کامل کرد و فرائض را واجب نمود و سنتها را محکم نمود. در این حال خداوند او را با احترام قبض روح نمود، در حالی که هیچ کسی را برای جانشینی خود انتخاب نکرده بود! بلکه اختیار آن را به مسلمانان وانهاد تا برای خود پیشوائی که به نظر او اطمینان دارند، برگزینند. رسول خدا(ص) الگوئی نیکو برای مسلمانان است، خداوند فرموده¬است: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ[3] رسول خدا(ص) کسی را به عنوان جانشین خویش معرفی نکرد تا اینکه مبادا حکومت بطور ارث در یک خانواده استمرار یابد و به باقی مسلمین نرسد و همچنین قدرتی برای اغنیاء انباشته نشود و اینکه جانشین نگوید این امر (خلافت) تا روز قیامت در فرزندان اوست. پس آنچه بر مسلمانان واجب است این است که بعد از در گذشت خلیفه¬ای از خلفاء، صاحبان رأی و مصلحت اندیشان جمع شوند و مشورت کنند تا کسی را که مستحق خلافت می¬دانند، ولی امر قرار دهند و او را صاحب اختیار امورشان قرار دهند؛ چرا که برای اهل تمام زمانها کسی از ایشان که صلاحیت خلافت را دارد، مخفی نیست.
پس اگر کسی از مردم ادعی کند که رسول¬الله(ص) شخصی را بطور مشخص برای مردم معین نمود و اسم و نسب او را یاد کرده¬است، کلام باطلی را گفته و بر خلاف آنچه اصحاب محمد(ص) و جماعت مسلمین آن را می¬دانند، عمل نموده!اگر کسی ادعی کند که خلافت وراثتی است و رسول¬الله(ص) ارث برده می¬شود، کلام محالی را گفته؛ زیرا رسول خدا(ص) فرمود: ما گروه انبیاء ارث نمی¬گذاریم و آنچه از ما باقی می¬ماند صدقه است.اگر کسی ادعی کند که خلافت فقط در یک فرد معینی از مردم است و آن شخص خود اوست و برای دیگران چنین صلاحیتی نیست، به این عنوان که او بعد از نبوت جای دارد، دروغ گفته؛ زیرا پیامبر(ص) فرمود: اصحاب من مانند ستارگان هستند، به هر کدام از ایشان که اقتداء کنید هدایت می¬شوید. اگر کسی ادعی کند که مستحق خلافت و امامت است، به دلیل اینکه با رسول¬الله(ص) نسبت فامیلی نزدیک دارد پس نتیجه بگیرد که خلافت مختص او و نسل اوست که به ارث می¬برند و در هر زمانی خودشان را مستحق بدانند و صلاحیت دیگران را به خاطر نداشتن قرب به رسول¬الله(ص) رد کنند (این نیز کلام نادرستی است) و امامت به سبب قرابت به او و فرزندانش نمی¬رسد حتی از نظر نسب به پیامبر(ص) نزدیک باشد؛ چرا که خداوند می¬فرماید (و قول خداوند حاکم و دلیل برای همه است): إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ[4] و پیامبر(ص) فرمودند: عهد مسلمانان برابر است و کسانی که نزدیکترند به آن می¬رسند و تمامی مسلمانان یک دست هستند در برابر دیگران.پس کسی که به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) اعتراف دارد پس باید همان فرمایشات را برپا دارد و انابه کند و به راه صحیح در آید و کسی که این عملکرد مسلمین را دوست ندارد، مخالفت با حقیقت و مخالفت با کتاب خدا نموده و از جماعت مسلمانان دوری نموده، پس باید او را به خاطر مصلحت امت اسلامی، بکشید! چرا که رسول-الله(ص) فرمودند: کسی که به اجتماع مسلمانان ملحق نشود پس موجب تفرقه باشد، او را بکشید. پس باید آن فرد را کشت، هر که می¬خواهد باشد؛ چرا که اتحاد رحمت است و تفرقه عذاب، و امت من هرگز بر گمراهی اجتماع نمی¬کنند و تمامی مسلمانان یک دست هستند در برابر دیگران. کسی از جماعت مسلمانان جز تفرقه افکن و دشمن، خارج نمی¬شود. پس خدا و پیامبر(ص) خونش را مباح نموده و کشتنش را حلال کردند.سعید بن العاص این صحیفه را از سوی کسانی که اسم و گواهی ایشان در آخر آن درج شده، در تاریخ محرم سال دهم هجرت، نوشت.[5]
..................

تحقیقهای مشابه
  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007