موضوع : یوگا تحویل در محیط : word

عنوان سفارش : ? R?????? تعداد صفحه : 7 قیمت : 1500 تومان جهت سفارش اینجا کلیک کنید <-- نمایش تحقیق بعدی ..... نمایش تحقیق قبلی -->

یوگا
یوگا بر یک انضباط جسمی و روحی اشاره دارد که از هندوستان آغاز شده است. این واژه در ارتباط با فعالیتهایی است که به آیین هندو، آیین بودایی و آیین برهما بودایی مرتبطند. شاخه های اصلی یوگا در فلسفه ی هندو ، شامل راجا یوگا، کارما یوگا، جنانا یوگا، باکتی یوگا و هاتا یوگا می باشد.در آیین برهما بودایی، یوگا مجموعه ای از فعالیتهای ذهنی ، لفظی و جسمی می باشد. واژه ی سانسکریت یوگا، معنای زیادی دارد و از ریشه ی سانسکریت «یوج» به معنای کنترل کردن ، وصل کردن یا متحد کردن می باشد. ریشه ی دیگری که ممکن است یوگا از آن استخراج شده باشد «yujir samadhau » است که به معنای «تفکر» یا «جذب» می باشد.
در خارج از هندوستان ، اصطلاح یوگا عموماً با هاتا یوگا یا نوعی از ترینات تداعی می شود. به کسی که در سطح پیشرفته ، یوگا کار می کند، یا از فلسفه ی یوگا پیروی می نماید، یوگی یا یوگینی می گویند.
  تاریخچه
نشانه های متعددی که در تمدن کوهپایه ای هندو کشف شد، اشکالی را نشان می دهند که به یوگا یا حالت های مدیتیشن شباهت دارند. نوعی ارتباط بین نشانه های کوهپایه ای هندوها و فعالیتهای یوگا و مدیتیشن اخیر توسط بسیاری از پژوهشگران عنوان شده است هر چند که هیچ مدرک قطعی وجود ندارد.
تکنیک هایی برای تجربه ی سطوح بالاتری از هوشیاری در مدیتیشن ، توسط سنت های شرامانیک و آپانیشادیک، گسترش یافتند.
هرچند که مدرک روشنی در اثبات مدیتیشن، قبل از آیین بودایی وجود ندارد، وینه بیان می دارد که مدیتیشن از آیین های برهمایی ناشی شده است. متون بودایی احتمالاً اولین متونی هستند که روش های مدیتیشن را شرح می دهند. آنها به شرح فعالیتها و حالات فکری می پردازند که قبل از بودا وجود داشته اند و برای اولین بار در آیین بودایی توسعه یافته اند. در ادبیات هندی اصطلاح یوگا به کنترل حواس و توقف فعالیتهای ذهنی اشاره دارد که منجر به یک حالت متعالی می گردد. احکام یوگا در آیین پتانجالی
در فلسفه هندی، یوگا نام شش مکتب فلسفی ارتدکس می باشد. سیستم فلسفی یوگا، ارتباط نزدیکی با مکتب samkhya دارد. مکتب یوگا همانطور که توسط عارف پتانجالی شرح داده شد، فلسفه حکمت و رهنمودهای samkhya را می پذیرد اما این مکتب نسبت به samkhya دارای ابعاد خداپرستانه ی بیشتری است.
به دلیل اینکه اثبات شده است، یک موجودیت خدایی به 25 رکن samkhya افزوده شده است. شباهت های بین یوگا و samkhya، بسیار زیاد است بطوریکه ماکز میلر می گوید «این دو فلسفه تنها به طور لفظی از یکدیگر قابل تشخیص اند» معنای ارتباط بین samkhya و یوگا توسط هنریچ زیمر ، به این صورت شرح داده شده است : «این دو فلسفه در هندوستان، به عنوان دو مکتب بسیار مشابه یاد می شوند یا به عبارتی به عنوان دو منظر مختلف از یک موضوع» samkhya، یک نمایش مفهومی پایه ای از طبیعت انسانی را ارائه می دهد و به برشماری و تألیف اجزای آن، تحلیل روشهای ایجاد هماهنگی در حالات بندگی و توصیف حالات رهایی می پردازد. در حالیکه یوگا، به مجموعه ای از فرآیندها که موجب ایجاد حس رهایی می گردند و همچنین روشهای تمرینی کلی برای کسب احساس آزادی درونی یا انسجام عضلانی می پردازد. ..................