موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

موضوع : تصور احتمالات جدید
تحویل در محیط : word

عنوان سفارش :
تصور احتمالات جدید
تعداد صفحه :
24
قیمت :
7500 تومان

گام برداشتن به سوی تصور احتمالات جدید
خلاصه اجرایی
رهبران دانش برای تصور فرصتهای جدید برای سازمانشان باید به عقب بازگردند تا بتوانند محدودیتهای ادراکی خود را شناخته و مشخص نمایند. محدودیتهای ادراکی زمانی روی می دهد که باورهای ما تعیین می کنند چه چیزی باید برای ادراک انتخاب شود و همچنین چگونه مفهوم چیزی را که ادراک نموده ایم، تفسیر نماییم. سازمانها و افراد اگر می خواهند دانش واقع بینانة جدیدی خلق کنند باید راحت طلبی را کنار بگذارند. پرسشگری (جستجوی راه حلهای جایگزین) زمانی ایجاد می شود که شک و تردید در مورد باورهایمان برانگیخته شود به دلیل اینکه اقداماتمان نتایج مورد انتظارمان را تولید نمی کنند. یک مرتاض و یک کمیسر هر دو دارای خودبینی معرفتی هستند- یک ناتوانی معرفتی که باورهای خود را با «حقیقت» اشتباه می گیرند و استاد تفکر دفاعی و «ناآگاهی تخصصی» می گردند. یک مرتاض و یک کمیسر فرایند ادراکی و یادگیری کاملاً متفاوتی دارند- با این حال هر یک صراحتاً چیزهایی دارند که دیگران فاقد آن هستند. به طور مشابه، هر کدام به نیمی از چرخه یادگیری- عمل که ما از طریق تجربیاتمان قادر به فراگیری آن هستیم، توجه دارند (کمیسرها تجربه و عمل را ترجیح می دهند، مرتاض ها تفکر و ایجاد مفاهیم جدید را می پسندند) معرفت اعجاب انگیز در کمیسرها از طریق فعالیتهای برون گرا و در مرتاض ها از طریق ترجیح فعالیتهای درون گرا نتیجه می شود.
رهبران دانش برای تصور فرصتهای جدید برای سازمانهایشان باید به عقب بازگردند تا بتوانند به طور آشکارتری محدویدتهای خود را در یادگیری بشناسند. این محدودیت های ادارکی اغلب ظریفند- از ترجیحات افراد در فکر کردن و آموختن شکل می گیرند. ما آنها را از آن جهت محدودیت می خوانیم که آزادی عمل و میزان انعطاف پذیری را در فعالیتهایمان محدود می کنند. دام های ادراکی زمانی ایجاد می شوند که ما بر باورهایی تأکید می ورزیم که ما را از بهره گیری کامل از فرصتهای پیش رویمان باز می دارند. متأسفانه گرایش به راحت طلبی در تفکر عادی و ادارک خطای بزرگی در ایجاد مشکلاتی است که ما تجربه می نماییم. توسعة الگوهای عادتی و روشهای معمول یادگیری که از تعصبات ادراکی و ترجیحات سبک یادگیری ما ناشی می شود، امری عادی است. همة ما زمانی که نمی توانیم دریابیم الگوهای ادراکی موجودمان چگونه حوزة دیمان را محدود می سازند، ممکن است با مشکل مواجه شویم. نکتة جالب این است که این باورها نه تنها چیزهایی را که ما برای ادراک انتخاب می کنیم، تعیین می نمایند بلکه چگونگی تفسیر ما از مفاهیم موارد انتخابی برای ادراک را نیز مشخص می کنند. زمانی که باورهای محدود کننده تفسیرهای ما را تغییر می دهند، اغلب چرخة تقویت کننده نامطلوبی نتیجه می شود. این امر به نوبة خود ماهیت محدود کنندگی طبیعی باورها را از طریق قطع هرگونه بازخوری از اعمال، تقویت می نماید.
Arthur Koestler زمانی که عنوان نمود که تحت فشار، یک مرتاض، مرتاض تر و یک کمیسر بیشتر شبیه به کمیسر می گردد، به این نکته توجه داشت. این یادگیری تک حلقه ای به روحیه ی خود محدودکنندگی منجر می شود و می تواند معرفت های جدیدی را تولید نماید که بدون اجبار برخی محرکهای بیرونی قابل دستیابی نمی باشند. این امر تا حدودی به یک خلسه ی هیپنوتیسمی شباهت دارد. اگر ما تجربیات خود را با یک فرایند پایه ای یا دقیقاً تعریف شده، مجسم کنیم به طور ناخودآگاه در حال تنظیم محدودیت های ناآگاهانه در میزان اطلاعاتی که در مورد جهان قادریم دستیابیم، برای خود می باشیم. این نوع دام های ادراکی توسط توماس کوهن در کتاب معروفش تحت عنوان ساختار تکامل علمی توصیف شده است. کوهن مشاهده نمود که حتی صادق ترین پژوهشگران علمی نیز با نادیده گرفتن همة یافته هایی که با باورهایشان در تضاد بود و یا جزئی شمردن آنها در معرض تحریف مشاهدات قرار داشتند. این گفتة قدیمی که «هر آنچه که یک شخص می بیند به چیزی بستگی دارد که به آن معتقد است» به نظر درست می رسد. فیلسوف امریکایی چارلز سندرس پیرس نیز عنوان نموده است که دانشمندان اغلب به علت تعصبات ادراکی ناشی از باورهای ناکامل خود، به شیوه هایی کاملاً غیرعلمی رفتار می کنند. برای بسیاری از ما روشی که برای زندگی و کار خود انتخاب نموده ایم با محدودیتهای ادراکی موجودمان مطابقت دارد.
ما در قلمرو آسودگی خود قرار داریم- و اکثر ما ایستادن در این قلمرو را ترجیح می دهیم. اما Mary Lou Retton، قهرمان سابق المپیک امریکا توصیه می نماید که ما باید از این قلمرو خارج شویم :
«ما همگی زندگی خود را در یک قلمرو آسودگی بنا نهاده ایم، از موقعیتهای مخاطره آمیز اجتناب می کنیم، و از احتمال شکست گریزانیم. اما برای پیش افتادن در رقابت باید از قلمرو آسودگی بیرون بیاییم. قلمرو آسودگی چیزی است که تمام طول روز و تمام زندگی تان را در آن قرار می دهید. شما سرکار می روید و همه کارهایی را که برای جلوگیری از شکست لازم است انجام می دهید. شما باید بیشتر از این سعی می کنید. در راه چیزهای جدید و شیوه های متفاوت تلاش کنید. از قلمرو آسودگی خود بیرون بیایید و آن را تجربه کنید. شاید بشود، شاید هم نشود. اما اگر سعی نکنید هیچ وقت چیزهای جدید را نخواهید شناخت».
محدودیتهای ادراکی همیشه مشکل به وجود نمی آورند. در واقع آنها می توانند کارکردی باشند و ما را قادر می سازند که وظایف روزمره خود را بدون پریشان شدن و یا گیج شدن توسط اطلاعات جدید، انجام دهیم. اما برای رهبران یا وظایفی که بقای آنها به قابلیتشان در تولید و بکارگیری دانش بستگی دارد، ضروری است که این محدودیتهای ادراکی به طور مشخصی تعیین گردند. همة روشهای شناخت دنیا می توانند در توسعة کاملترین شکل ممکن ادراک و تجربه واقعیات، سهیم باشند. ما هر چه بیشتر نسبت به جهت گیری های ادراکی خود آگاهی داشته باشیم شانسمان در نزدیک شدن به ایده آلی که مورخی به نام متیو آرنولد در فیلسوفی به نام Sophocles یافت بیشتر خواهد بود. این فیلسوف این گونه بود: «او زندگی را آشکارا و کامل می دید» همة ما برای نفوذ در محدودیتهای ادراکی تحمیلی مان نیازمند توسعة دامنه و عمق تجربیات معرفتی خود می باشیم. مسیرهای متفاوت برای گشوده شدن پنجره های جدید به روی دنیا نیازمند افراد متفاوتی می باشند. به عنوان مثال دانشمندان ممکن است کشف کنند که موسیقی می تواند به آنها در فائق آمدن بر موانع یادگیری کمک کند.
هنرمندان ممکن است نیاز به یک شم تجاری داشته باشند تا به آنها در گسترش دیدگاهشان نسبت به دنیا کمک کند. شیوه های مؤثر دیگری برای ایجاد نفوذ در ادراک عبارتند از: استنباط منطقی، استدلال، پرس و جوی علمی، بازی، تفکر سیستمی، پیروی از بصیرت، خواندن کتاب مقدس، نواختن یا گوش دادن به موسیقی، سرودن یا خواند شعر، مطالعة یک موضوع جدید، استفاده از روشهای ذهنی- تفسیری، و یادگیری شطرنج، یک زبان جدید یا رقصیدن. هر یک از این شروط می تواند دیدگاه تازه ای را به وجود آورد که از طریق آن می توانیم یاد بگیریم که چگونه به دنیا به شکل جدیدی نگاه کنیم. زمانی که مایلیم صافی های ادراکی خود را که با دیدگاه ما از جهان در ارتباطند، بررسی کنیم احتمالاً مایلیم کشف نماییم که برخی از راسخترین اعتقاداتمان واقعاً مورد قبول اعضای خانواده مان، معلمان سابقمان، رؤسای قدیمیمان یا سایر اشخاص بانفوذ میباشد. چنین اعتقاداتی فی نفسه هیچ مشکلی ندارند.
اما ممکن است آنها با تغییر زمان قدیمی و منسوخ شوند- به عبارت دیگر ممکن است آنها از لحاظ گوناگون، ناقص یا ناکامل باشند. به عنوان مثال پژوهش در زمینة نظریة کوانتوم به طور چشمگیری فیزیک مدرن را دگرگون ساخته است و به نظریه هایی منجر شده که نظریات گذشته را تحت الشعاع قرار داده، احاطه کرده و تغییر داده اند. باورهای ما ابزارهایی هستند که (کم و بیش) در تشریح چرایی و چگونگی عملکرد موقعیتها مؤثرند. خوشبختانه بیشتر باورهایی که ما در زندنگی روزمره خود به کار می بریم نیاز به اعتبارسنجی دقیق ندارد. اما زمانی که می خواهیم تصمیمات مهمی بگیریم که مخاطرات بسیار یا فرصتهای برجسته ای را در پی دارند، قابل پیش بینی است که باورهای خود را مورد بررسی قرار دهیم، آنها را تحت کنترل در آوریم و بر ارزش آنها تمرکز نماییم. این بدان معنا نیست که بسیاری از باورهایی که از گذشتگانمان به ما رسیده فاقد ارزشند. بر عکس، بسیاری از این باورها از آزمایش زمان و اطمینان گذر کرده اند و قوی بودن و انعطاف پذیر بودن خود را به اثبات رسانده اند. ..................

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007