فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه :
مدلهاي گوناگون از مراحل و فرايندهاي آموزش
نياز سنجي آموزشي:
تعيين اهداف :
محتواي برنامه درسي آموزش كاركنان :
اصول سازماندهي محتواي آموزشي:
روش هاي آموزش كاركنان :
اجراي برنامه هاي آموزش كاركنان :
شرايط امكانات اجرايي دوره:
ارزشيابي آموزش :
نتايج برنامه ريزي آموزشي :
منابع :
فرآيند برنامه ريزي آموزش كاركنان
مقدمه :
هر يك از سازمان ها با توجه به اهميت آموزش تلاش مي كنند فرصت هايي را براي رشد و بالندگي اعضاي خود به وجود آورند . پيشرفت و تحولات سريع علم وتكنولوژي همراه با تحولات وسيع فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ايجاب مي كند كه نيروي انساني شاغل در سازمان ها به عنوان مهمترين عامل توسعه يك سازمان ، به منظور همگامي و همراهي با تحولات مذكور ، اكتفاي چنداني به آموزش هاي قبل و بدو خدمت خود ننمايند و با استفاده از فرصت ها و شركت در دوره هاي آموزشي ضمن خدمت بتوانند به عنوان عنصري فعال و موثر در جهت تحقق اهداف خود وسازمان ، نقش لازم را ایفا نمایند.
امروزه آموزش ضمن خدمت نه تنها در سازمان هاي آموزشي ، بلكه در در تمام سازمان هايي كه به طورمستمر در صدد ارتقاي كيفي و كمي علمي و حرفه اي خود هستند، در سطح وسيعي به كار گرفته مي شود . برنامه هاي آموزش ضمن خدمت وقتي موثر است كه بر اساس نيازهاي واقعي كاركنان باشد و آنها داوطلبانه درآموزش شركت نمايند . نوع نيازها و انتظارات شركت كنندگان عامل مهمي در تعيين اهداف آموزشي ، محتواي درسي دوره ها ، روش هاي آموزشي ، نحوه اجراي برنامه ، و همچنين نحوه ارزشيابي آموزشي است .
مدلهاي گوناگون از مراحل و فرايندهاي آموزش
صاحبنظران آموزشي از ديدگاههاي مختلف به مدلسازي درباره آن پرداخته اند . اهميت آن رويكردها ازآن جهت است كه هر كدام اولا مبتني بر مفروضات خاصي هستند و براي شرايط مناسب با آن مفيد هستند و ثانيا اينكه پذيرش و اعمال يك رويكرد خاص ويا تركيبي از چند رويكرد كليت اجزا فرايندها و روشهاي آموزش وتبعا نتايج وپيامدهاي آن را به نوعي جهت داده و در مسير خاصي قرار ميدهد . در زير به چند مدل مهم اشاره ميشود :
1- مدلهاي ساده وخطي
رالف تايلر در كتاب خود تحت عنوان اصول اساسي برنامه آموزشي و درسي براي برنامه ريزي چهار مرحله قائل است.
1- تعيين اهداف
2- انتخاب تجارب يادگيري
3- گسترش فرآيندتدريس
4- ارزشيابي برنامه آموزش ( تايلر , 1376 , ص 8 )
درتعريفي ديگر فرآيند نظام برنامه ريزي آموزشي شامل موارد زير است :
1- تدوين برنامه
2- تلفيق برنامه
3- تصويب برنامه
4- نحوه اجرا و چگونگي ارزشيابي برنامه ( تقي پور ظهير , 1372 , ص 17)
ونتلينگ (1996) نيز فرآيند آموزش را متشكل از سه جزء اصلي :
1- برنامه ريزي : تعيين اهداف و چگونگي دستيابي به آنها ,
2- اجرا: انجام عمليات ضروري جهت دستبابي به اهداف ,
3- ارزشيابي بررسي ميزان موفقيت برنامه در دستيابي به اهداف ميداند . او در اين مدل نياز سنجي را جزئي از برنامه ريزي تلقي مي نمايد . ( ونتلينگ , 1995 , ص 24 )
ساني استوت (1993) و مارتاريوس (1996 ) و جاكوبي بامروف مراحل كاركرد آموزش را به شرح زير بيان كرده اند .
1- تعيين نيازهاي آموزشي : ريشه مشكلات چيست ؟ آيا مشكلات آموزشي است ؟
2- برنامه ريزي آموزشي : طراحي نحوه حل مساله و يا مشكل به وسيله كارآموزان .
3- اجرا : ايجاد دانش , مهارت ويا نوع رفتار لازم دركاركنان .
4- ارزشيابي : ارزشيابي اثرات دوره و عملكرد كارآموزان به ويژه در محيط واقعي كار ( به نقل از عباس زادگان وترك زاده , 1379 , ص 43 )
2- مدل T. D. L. B (( training and developmet lead body
هيات هادي آموزش و بهسازي انگلستان (1992) كه يك سازمان سياست گذار دولتي در زمينه هاي فعاليتهاي آموزش و بهسازي است ، مدل استانداردي براي آموزش و بهسازي كاركنان ارائه نموده است .
در اين مدل مراحل چرخه آموزش وبهسازي بيانگر حوزه هاي فرعي و فعاليت هاي هر يك مطرح شده كه به زعم حوزه هاي T. D. L. B شايستگی و مهارتي است كه آموزش وآموزشگران بايد از آن برخوردار باشند .
اين الگو يك مرحله مهم را به مراحل اصلي آموزش و بهسازي افزوده است ., اين مرحله پشتيباني هاي اطلاعاتي وعملياتي است كه نقش بسيار مهمي در پيشرفت روال كار و سطح آموزش و بهسازي در سازمان دارد .
..................