موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

موضوع : گذراندن اوقات فراغت
تحویل در محیط : word

عنوان سفارش :
گذراندن اوقات فراغت
تعداد صفحه :
11
قیمت :
1500 تومان

پيش‌گفتار
جوانان به عنوان نیروی اجتماعی، زمینه¬ساز و پاسخگوی تغییرات اجتماعی هستند و اگر چه موضوعی جذاب در نظری¬پردازی، سیاست¬گذاری و برنامه¬ریزی اجتماعی به شمار می¬روند اما شناخت علمی و دقیق ویژگی¬های آنان بر نوع نگرش اتخاذ شده به آنها اثرگذار است. با توجه به اینکه جوانان از ظرفیت¬های جدی بالقوه و بالفعل فراوانی همانند تربیت پذیری، مسئولیت¬پذیری، ایثارگری، وجدان کاری، انظباط، سازگاری اجتماعی، مشارکت¬پذیری فعال، مولد علم و دانش و فنآوری و... برخوردارند لذا سهم بالایی در شکل¬دهی سرمایه انسانی، علمی و دانایی دارند.
واقعيت آن است كه ايران اسلامي، جامعه‌اي جوان مي‌باشد؛ چنان كه طبق آخرين سرشماري در سال 1375 ميانگين سني جامعه ما 4/19 سال بوده است و در سال 1383، 68 درصد از جمعيت جامعه‌ زير30 سال و 34 درصد از آنان در گروه سني 29-15 سال يا به عبارتي «سن جواني» قرار دارند. جوان بودن جامعه فرصتی را براي جامعه و نظام مديريت كشور فراهم نمود تا بتوانند با استفاده از اين ظرفيت استثنايي، زمينه رشد و اعتلاي همه جانبه‌ جوانان و توانمندسازي آنان براي پيشرفت و تعالي كشور را فراهم نمایند. البته چنانچه تأمين و تحقق نيا‌زهاي مادي و معنوي جوانان با غفلت رو‌به‌رو شود و بستر لازم براي توانمندسازي و استفاده بهينه از قابليت‌ها و شايستگي‌هاي آنان مهيا نگردد، بيم آن مي‌رود كه جوان بودن جامعه نه تنها مايه از دست رفتن فرصت‌هاي موجود، بلكه سبب بروز نگراني‌ها و در صورت بي‌توجهي، تهديداتي را متوجه جوانان و جامعه نمايد بديهي است كه بهره‌گيري از فرصت ‌بي‌بديل جواني، بيش از آنكه بر عهده جوانان و يا خانواده‌ آنان باشد بر دوش دولت و حكومت است؛ زيرا جوانان به عنوان «سرمايه انساني و اجتماعي جامعه‌اند،‌ حفظ و ارتقاي آن يك «وظيفه حاكميتي» است و اهتمام به امور جوانان در زمره مهمترين وظايف حكومت و دولت مي‌باشد.
تلاش براي اعتلا و رشد جوانان از دهه 1370 با تشكيل «شوراي عالي جوانان» در كشور آغاز شده است، اما اهتمام اساسي براي ساماندهي امور جوانان از «برنامه سوم توسعه» و از سال 1379 با تأسيس و فعاليت «سازمان ملي جوانان» نهادينه شده است. از سوي ديگر، دولت با استناد به قانون 157 «برنامه سوم توسعه» موظف گرديد كه برنامه ساماندهي امور جوانان را تدوين و اجرا نمايد؛ چنانكه در طول برنامه سوم توسعه امور جوانان از حالت «توصيه‌اي» به امور «برنامه‌اي»، از امور «حاشيه‌اي» به امور «زير بنايي» و «حاكميتي» و از امور «صرفاً فرهنگي» به امور «همه جانبه فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي» هدايت شده است. بر اين اساس مي‌توان گفت كه «نهادسازي» در حوزه جوانان، «ظرفيت‌سازي» به نفع جوانان و «توانمندسازي» و قادرسازي جوانان مشاركت و مسؤوليت‌پذيري در زمره مهمترين راهبردها و اقدامات دولت طي سالهاي اجراي برنامه بوده است.
مقدمه
اوقات فراغت نزدیک‌ترین پیوند را با زندگی معنوی و فرهنگی افراد دارد و و ارتباط آن با حیات معنوی و فرهنگی جامعه نیز تنگاتنگ است چون فرد می‌تواند در اوقات فراغت همان چیزی را که می‌پسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند. بنابراین قابلیت های فرد غالباً در عرصه اوقات فراغت جلوه گر می‌شود.از طرف دیگر، فعالیتهای اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه فرهنگ جامعه یاد می‌کنند.در نتیجه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف خصوصیات فرهنگی آن جامعه است. در جوامع اولیه‌ بین کار و اوقات فراغت مرز مشخصی وجود نداشت. در این گونه جوامع و حتی در بسیاری از بخشهای جهان امروز، مردمانی وجود دارند که برای تامین مایحتاج اولیه خود و خانواده‌شان چنان سخت و طولانی کار می‌کنند که زندگیشان عاری از چیزی است که ما اوقات فراغت می‌نامیم.دومازیه معتقد است که حتی در جوامع کشاورزی که دارای کتابت هم بوده‌اند نمی‌توان از فراغت به معنی امروزی آن سخن گفت. از نظر دومازدیه فراغت دارای دو شرط ویژه است و نبود آن در تمدنهای باستانی و کشاورزی به سبب نبود ‌این دو شرط است. شرط اول آن این است که فراغت تحت تأثیر مراسم اجباری و الزامات و تعهدات فرهنگی، اجتماعی جامعه قرار نداشته باشد بلکه با انتخاب و اختیار فرد سپری گردد و شرط دوم این که فراغت از سایر فعالیتهای انسان چون کار جدا باشد (انصاری و فکوهی،82 13؛63)
مردم نگاری های مارگارت مید از زندگی در ساموا نشان می‌دهد در زندگی این مردم تمایزی میان کار و فراغت وجود نداشته و فرصتهای فراغت در اثر جشنها و بزرگداشتها ، اعیاد ، ‌مراسم ازدواج، و بوسیلة اساطیر مذهبی فرهنگ بدوی به صورت اجباری بدست می‌آمده و افراد ناگزیر از شرکت در آن بوده اند به گفته گادبی در این جوامع اوقات فراغت حساب شده و یا چیزی که از انتخاب فردی نتیجه شده باشد وجود نداشته و در واقع فراغت مردم پیرامون چرخه‌ای از وظایف ضروری و روزمرة زندگی بنا شده بود که بیشتر با الگوی زندگی روزمره و فصل آمیخته بود به جای آنکه از آن جدا باشد. (تورکیلدسن، 1382: 94)
تمایز کار- اوقات فراغت ممکن است توسط فلاسفه یونان آغاز شده باشد از جانب این فلاسفه اوقات فراغت به منزله آن لحظات زندگی که در آنها انسان دربارة حقایق جاودانی تعمق کرده یا در موسیقی و تئاتر شرکت می‌کرد ارزش گذاری می شد. ارسطو در این زمینه می‌گوید: ما آسایش را از خودمان می‌گیریم تا به فراغت دست یابیم.از دیدگاه فلاسفة یونان سلسلة فعالیتهایی که به عنوان فراغت تلقی می‌شدند بشدت محدود شده بودند از دیدگاه افلاطون موسیقی، شعر و فلسفه به زیبایی و حقایق جاودان منجر می‌شدند و از دیدگاه ارسطو تنها موسیقی و تفکر ارزش داشتند که به عنوان فراغت نام برده شوند. علاوه بر این سبک زندگی و فراغت برای انسان آزاد در نظر گرفته می شد و در واقع متعلق به طبقه ممتاز بود اما آنچه که عملاً‌در یونان باستان اتفاق می‌افتاد با این نظریات منطبق نیست. مسابقات المپیک، استادیوم، باغهای گسترده، سالنهای روباز ‌تئاتر برای جشنواره‌ها همگی سلسله فعالیتهای تفریحی و تدارک امکانات برای عموم را نشان می‌دهد.بررسیها نشان می‌دهد در روم باستان فراغت گروهی پدیدة تازه‌ای نبود و برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت توده در این دوران جزو وظایف سردمداران ، به شمار می‌رفته است. سقوط امپراطوری روم و گسترش مسیحیت روی اوقات فراغت و تفریح، تأثیرات عمیق و ماندگاری گذاشت،‌کلیسا اکثر فعالیتهای تفریحی را به جز آنها که به عبادت و آیین مذهبی مربوط بودند قدغن کرد.کار مورد تمجید قرار گرفت و بیکاری امری اهریمنی قلمداد شد.اما در اواخر قرون وسطا با افول قدرت کلیسای کاتولیک و تجدید حیات انواع هنر و رشد اومانیسم، نگرش مساعد تری به فراغت ایجاد شد.
طبق بررسي پرونده هاي قضايي و گزارشات پليس مي توان گفت ، بيشترين جرم و جنايات و ده ها تخلف متعلق به دانش آموزان ، همواره در طول سه ماه تعطيلي رخ مي دهد. تحليل اين مسائل نشان مي دهد ، در حال حاضر براي غني سازي اوقات فراغت، برنامه ريزي مناسبي صورت نمي گيرد. به عبارت ديگر ، ما در اين عرصه دچار فقر تغذيه ي نحوه ي گذران اوقات فراغت هستيم. تاگور، شاعر هندي مي گويد: « تمدن هاي انساني سرمايه هاي جاوداني هستند که از کاشت، داشت و برداشت صحيح اوقات فراغت متجلي گشته اند. »
اختلاف سنی
مرد باید 10 تا 15سال از زن بزرگتر باشد
این مطلب را در همین ابتدای متن نوشتم تا کسانی که حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند از همین ابتدا نظر عمده مرا در مورد اختلاف سنی مرد و زن بدانند . البته اگر کمی حوصله به خرج دهید و بقیه مطلب را هم بخوانید به شما خواهم گفت که نظر شخصی من این است که :
مرد بهتر است 15 تا 20 سال از زن اش بزرگتر باشد ! موضوع خیلی ساده است از نظر فیزیولوژی یک زن 20 ساله و یک مرد 30 ساله در واقع با هم هم سن هستند چون زنها همین طوری هم بین 5 تا 10 سال از مردان بزرگتر هستند .

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007