موضوع :
حقوق زن در اسلام و غرب
تحویل در محیط : word
|
عنوان سفارش :
Øقوق زن در اسلام Ùˆ غرب
تعداد صفحه :
20
قیمت :
9000 تومان
|
مقدمه:
زن, به عنوان نیمی از بشریت و عضوی جدّی و غیرقابل چشم پوشی در کانون بزرگ جامعه انسانی و نیز به عنوان یکی از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده, در طول تاریخ, داوری های گوناگونی را نسبت به خود دیده است و شرایط بسیار ناهمگون و نامساعدی را پشت سر نهاده است.
نگاهی گذرا به تاریخ چنین می نماید که زن در بیشتر مقاطع و در بیشتر جوامع از نوعی محرومیّت رنج برده است و حقوق انسانی او تحت سلطه و سیطره مردان و فرهنگ مردسالاری تضییع شده است.
این برداشت, اگر همه جانبه و دقیق نباشد, امّا با آنچه رخ داده است یکسره ناسازگار نیست. چنان که مانند این تضییع حقوق را در مورد کودکان و نیز طبقات ضعیف اجتماعی نیز می توان مشاهده کرد. و چه بسا بتوان ادّعا کرد, ستمی که بر صالحان و مصلحان و پیامبران و دادخواهان حقوق انسان در تاریخ بشر رفته است, بیشترین و طاقت فرساترین بوده است, امّا نمی توان از نظر دور داشت که هرکدام از این ستمدیدگی ها دلایل خاص خود را داشته است.
اگر بخواهیم عوامل تأثیرگذار بر حقوق زنان در جوامع بشری را به اجمال مورد توجّه قرار دهیم, بخشی از آنها در زمره عوامل طبیعی و برخی در قلمرو شرایط اجتماعی و کارکردی جای می گیرد و بعضی به باورها و انگاره های فرهنگی باز می گردد.
تحقیق درباره این عوامل و سهم هریک در شکل گیری حقوق انسانی و اجتماعی زنان, خود نیاز به پژوهشی جداگانه دارد و ما در این نوشته تنها درصدد این هستیم که موضوع حقوق زن را در آثار استاد مطهری(ره) مورد بررسی قرار دهیم, آن هم از زاویه استنادهای ایشان به قرآن و باورهای وحیانی, چرا که آیات قرآن و نظریه های اسلامی در زمینه شخصیت و حقوق زن, خود تشکیل دهنده فرهنگ یا بخش مهمّی از فرهنگ جوامع اسلامی است.
چنان که اشاره شد, شرایط اجتماعی و فرهنگی از جمله عوامل مهمّ رویکرد به حقوق زن و نوع نگرش و پردازش به آن است, و این امر سبب شده است تا موضوع (حقوق زن) در عصر حاضر با توجّه به دگرگونی های مهمّ اجتماعی و فرهنگی با شدّت و جدّیت بیشتری مطرح شود, و گاه با (فمنیسم) به نگرش ها و اظهارنظرهای افراطی بینجامد!
در این فضای پرتحوّل که بیشتر ابعاد زندگی و فرهنگی و روابط انسانی و اجتماعی دستخوش تغییرات و تجدیدنظرهای بنیادی قرار گرفته است, بی تردید نگاه عطشناک و تحوّل طلب و انتقادگر نسل حاضر متوجّه آموزه های دینی و قرآنی نیز شده است این بحث ها در زمان مرحوم شهید مطهری مطرح بوده است, امّا نه به اندازه امروز که گروه های فمنیست تلاش های جدّی دارند و تشکل هایی را پدید آورده اند که زنان را به گزینش صفات مردانه تشویق می کنند, و سعی در جایگزینی زن به جای مرد در همه عرصه ها دارند, و برای دست یابی به برابری زن و مرد خواستار تجدید ساختار جامعه شده اند, زیرا نظام کنونی جامعه به گمان آنها حاصل قرن ها تسلط مردانه است. اینان خواستار نابودی گرایش ها و پندارهای سنّتی هستند و راه حلی که برای احقاق حقوق زن پیشنهاد می کنند, یک نوع راه حل ضدّدینی است که باید هرگونه توصیه ای که دین, طبیعت, سنّت یا خانواده ارائه می دهد در آن نادیده گرفته شود.
بدون شک همان گونه که در گذشته دیدگاه های مردسالاری و تحقیرآمیز نسبت به زنان, به زیان هم مردان و هم زنان انجامیده است, باورهای افراطی فمنیسم با ایده زن سالاری و زن مداری نیز بیش از پیش به زیان زن و مرد خواهد بود. نگرش متعادل قرآن, نه آن تفریط را برمی تابد و نه این افراط را, از نظر قرآن زن و مرد در انسانیّت برابرند, ولی از دو گونه خصلت برخوردارند. این دوگانگی از ساختار جسمانی و عاطفی آن دو سرچشمه گرفته است, همان گونه که آزادی و برابری انسان ها از طبیعت آنها الهام گرفته, دوگانگی کارآیی و وظایف آنها نیز از ساختمان وجودی آن دو ریشه یافته است و به تعبیر استاد مطهری:
(زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف, هرکدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت کند… شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری, این است که دو جنس هریک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند. آزادی و برابری آن گاه سود می بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در آن جامعه ناراحتی آفریده قیام برضدّ فرمان فطرت و طبیعت است نه چیز دیگر.)
..................
|