موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

تحویل در محیط ورد : word
عنوان :

عنوان سفارش :
تعداد صفحه :
قیمت :
تومان
  • مقدمه
  • در ایالات متحده، اکثر مردم انتظار دارند که در زندگی زناشویی خود دارای یک همسر باشند (Widerman & Allgeier, 1996) و با روابط جنسی خارج از زناشویی مخالفند (Johnson, et al., 2002) درنتیجه مشاوران زوجین با مشکل خیانت در مشاوره های بالینی خود مواجهند؛ خیانت می تواند برای تمامی کسانی که در آن درگیر هستند اعم از درمانگرانی که خودشان در این زمینه دچار هراسند، مضطرب کننده و دردناک باشد (Shackelford et. Al, 2008).

    علاوه بر این، خیانت یکی از دلایل اصلی طلاق و از هم پاشیدن زندگی زناشویی است (Shackelford et. Al, 2008؛ Amato & Previti, 2003). بسیاری از متخصصان ادعا می کنند که سبک دلبستگی نا ایمن می تواند برای توضیح خیانت ذکر شود (Jeanfreau, 2009) و افرادی با سبک دلبستگی ایمن احتمالاً مخالف خیانت هستند و کمتر جذب آن می شوند. دلیل می تواند این باشد که این افراد در روابط زناشویی خود احساس آرامش بیشتری می کنند که می تواند مانع مناسبی آغاز روابط خارج از ازدواج باشد (Geanfreau, 2009). از طرف دیگر، برخی از پژوهشگران نشان دادند که افرادی با سبک دلبستگی نا ایمن با احتمال بیشتری به جدایی خواهند رسید و روبط کوتاه مدتی خواهند داشت (Campbell, 2009).

    سبک دلبستگی یک پیوند عاطفی و احساسی پایدار است که بین فرزند و مادر یا شخص مسئول مراقبت از کودک شکل می گیرد (Paplia, 2002). افرادی با نسبت به خودشان (اضطراب پایین) و درک مثبت از سایرین (اجتناب کم) دارای روابط امن هستند و اعتماد به نفس بیشتری در جامعه دارند و در زندگیشان موفق ترند (Cann, A; Norman, Welbourne, and Calhoun, 2008). این بزرگسالان نگاه مثبت تری به همسرشان و خودشان دارند. این افراد زمانیکه به شخص دیگری تعلق دارند نسبت به زمانی که مستقل هستند احساس راحتی بیشتری می کنند (Bogaerts, Dallder, Knnap, Kunst, & Buschman, 2008). بزرگسالانی با سبک های دلبستگی اجتنابی خود را بی نیاز می بینند. آن ها همچنین حساسیت خود را نادیده می گیرند و ادعا می کنند که به روابط نزدیک نیازی ندارند و احتمالاً از صمیمت اجتناب می کنند (Wearden et. Al, 2008)؛ مشخص شده است که این افراد در روابط عاشقانه خود تردید دارند و پایین ترین میزان تعهد زناشویی را دارند (Morgan, Shaver, 1990). دلبستگی اضطرابی مشخص کننده سطح راحتی شخص در صمیمت با سایر افراد بر مبنای یک ارزش فردی است (Cann et. Al, 2008). این بزرگسالان تصور مثبت کمتری نسبت به خود دارند. آن ها اغلب در مورد خودشان به عنوان یک همسر تردید دارند و پایین ترین میزان تعهد زناشویی را دارند (Morgan, Shaver, 1990). دلبستگی اضطرابی سطح راحتی فرد در صمیمت با سایر افراد را بر مبنای یک ارزش فردی منعکس می کند (Cann et.al, 2008). این بزرگسالان تمایل دارند تا تصویری از خودشان داشته باشند. آن ها اغلب در مورد خودشان به عنوان همسر تردید دارند و خودشان را برای به اندازه کافی مسئول نمی دانند (Bogaerts et.al, 2008).

    هرچند که تمام افراد نوعی سبک دلبستگی دارند اما این اعتقاد وجود دارد که تفاوت های فردی در سبک های دلبستگی مستقیماً با رفتارهار وابستگی فرد در ارتباط است (Barnett, 2004 Clements,). پورحسین (2000) عنوان نموده است که سبک دلبستگی شخص و ایمن و ناایمن بودن آن با برخی از عوامل در ارتباط است که یکی از آن ها سبک فرزند پروری است. Bowlby (1969، 1973، 1980) بر حساسیت و پاسخگویی در سبک فرزندپروری در کودکی و مطالعات مرتبط تأکید نمود (Karavasilis, L. ; Doyle, A. B. and Markiewicz, D.,2003) و نشان داد که دلبستگی نتیجه مهمی بر امنیت و سازگاری روانشناسی در زمان بزرگسالی دارد (Steiger, 2008). سه دهه پژوهش اثبات نموده است که نخستین نشانه های دلبستگی ها که اغلب به مادرایجاد می شود مبنایی برای تعیین سبک دلبستگی کودک در سال های نخست زندگی او می باشد (et.al,2003 Karavasilis). مشخص شده است که سبک های فرزندپروری با کیفیت بالا پیش بینی کننده سبک دلبستگی ایمن در کودکان با زمینه های مختلف و حتی کودکانی با وضعیت بیماری مزمن است(2004 Clements and Barnet,). مطالعات بسیاری یک رابطه نظری را بین سبک های نگهداری والدین و سبک های دلبستگی کودکان نشان داده اند (Wearden et.al, 2008). مادران کودکان 1 ساله با سبک دلبستگی ایمن، مهربان تر، مسئولیت پذیرتر و احساسی تر هستند (Karavasilis et.al,2003) بنابرین، سبک دلبستگی خود گزارش شده در بزگسالان با نحوه مراقبت والدین آن ها در ارتباط است (Wearden et.al.,2008).

    Darling و Steinberg (1993) سبک فرزند پروری را به صورت یک گرایش و رفتار تعریف نموده اند که جو عاطفی گسترده ای را ایجد می کند که تعیین کننده ماهیت ارتباط کودک و والدین است. Baumrind سه نوع از سبک فرزند پروری را پیشنهاد نموده است: مقتدرانه، مستبدانه و آسان گیرانه (Hillstrom,2009). والدینی با سبک های فرزند پروری مقتدرانه با این ویژگی ها شناخته می شوند: کنترل، سختگیری، ملایمت، عقلانیت و قوه درک (Babiarz, 2009). این والدین کودکان خود را با مهربانی و روابط نزدیک پشتیبانی می کنند و انتظارات آن ها مطابق با توانایی های کودکان آن هاست. والدین مستند بر پیگیری و کنترل تأکید دارند درحالیکه ارتباط زبانی و خودمختری و استقلال جلوگیری می کنند (Goplan,2009). والدین آسان گیر با کودکانشان گرم، پذیرنده رفتار می کنند و از حداقل تنبه استفاده می نمایند (Hillstrom, 2009). این والدین صبور، شنونده و گرم هستند اما انتظاری برای خودانضباطی کودکان خود ندارند (Goplan,2009).

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007