

بحث در مورد صادرات غیر نفتی ،باید بطور جامع از سه زاویه مورد مطالعه قرار گیرد .از یک سو مسایل مربوط به صادرات به طور اخص از قبیل :از بین بردن موانع صادرات،تشویق صادرکنندگان فدادن خدمات لازم و مواردی از این دست مورد بررسی قرار میگرد که به این امور به شکلی گسترده پرداخته شده اسـت و از سوی دیگر، باید موقعیت تجاری کشور در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد و تغییر و تحولات سریع بین المللی با نگرش سامانه ای و جهانی دنبال شود و برنامه ریزی های اقتصادی و تجاری داخلی هماهنگ بـا شرایط تجارت جهانی سازمان دهی و بـه اجرا در آید. در بعد سوم، صادرات غیرنفتی را بـه عنوان بخشی متأثر از سایر متغیرهای کلان اقتصادی (از قبیل تورم، سرمایه گذاری و غیره) باید مد نظر قرار داد. در حال حاضر کشور ما در حقیقت وارث اقتصاد بی نظمی است که ابتدا زیرساخت های لازم بــرای اشاعه ی فرهنگ و فناوری و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی را فراهم نساخته و برنامه ریزیها و هماهنگی های لازم در بخش های مختلف آن برای این مهم صورت نگرفته است که همین امر، مشکلات متعدد و پیچیده ای را در زمینه های مختلف به صورت آشکار و نهان پدید آورده است. مشکلات صادرات غیرنفتی را نمی توان جدا از مسایل اقتصادی کشور دانست. گره های ناگشوده ی اقتصادی و اجتماعی در ایران ناشی از عوامل متعددی است که می توان آنها را به موانع درونی و بیرونی تقسیم کرد. تنگناهای درونی صادرات غیرنفتی را می توان تحت عناوین موانع فرهنگی، موانع اقتصادی و موانع ساختاری مورد بررسی قــرار داد و به عنوان مشکلات بیرونی می توان از مسایل سیاسی و تحریم های اقتصادی، افزایش همکاری منطقه ای و شکل گیری سازمان تجارت جهانی (WTO) نام برد.
از بین عوامل تولید، نیروی انسانی بــه عنوان مهم ترین عامل سازنده، مطرح است. انسان به عنوان نیروی کار سازنده، خالق، منطقی، مسؤول و منظم می تواند به صورت عضو با ارزشی در افزایش تولید و بهره وری بالا سهیم و شریک باشد. انسـان اقتصادی و منطقی، از اسراف پرهیز میکند و برای منابع محدود ارزش قایل است.
یکی از مشکلات فرهنگی، ناتوانی در انجام کار گروهی است. کار گروهی نیـز در ادبیات فارسی نشـان و سمبل قدرت و شکست ناپذیری شناخته شده است، در حالی که عملکرد نیروی انسانی، ما در این زمینه، بسیار ضعیف است. از دیگر موانع فرهنگی، اهمیت قایل نشدن و بی توجهی به زمان و وقت ناشناسی است که بـه دلیل نهادینه شدن،علیرغم مشاهده ی مکرر آن در موارد مختلف به آن توجهــی نمی شود. زندگی روزانه، اصولاً در حال حاضر با توجه به پیشرفت سریع علم و فناوری، زمان، عامل بسیار مهم و تأثیرگذاری است که جایگاه ویژه ای دارد. برای توسعه ی اقتصادی و جهش صادرات غیرنفتی، نظم، وقت شناسی و بهره جویی از لحظات، عامل تعیین کننده است. با توجه به از بین رفتن مرزهای اقتصادی و اشاعه و انتقال سریع اطلاعات، در اوایل قرن بیست و یکم هزینه ی فرصت زمان بسیار زیاد است.
اقتصاد ایران با موانع و مشکلات متعددی روبرو است که بررسی آن ها مجال مفصلی را می طلبد. از مشکلات اقتصادی غیرنفتی به طور اخص می توان از نوسانات نرخ ارز، موانع سرمایه گذاری و نبود امنیت اقتصادی نام برد. از آن جا که تولیدات داخلی بــه میزان قابل توجهی نیاز به واردات دارد، نوسانات نرخ ارز مانعی برای تولیدات داخلی و در نتیجه صادرات به حساب می آید و جو مساعد و آرام مورد نیاز برای تجارت خارجی را مختل می کند. دیگر مشکل اساسی، تورم است که از دهه ی1350در اقتصاد ایران همچون مانعی برای رقابت در بازارهای جهانی بروز کرده است. در سال های 1353 و 1354 افزایش درآمد نفت و تقاضا از یک سو و ناتوانی از افزایش عرضه ی مورد نیاز حتی بــا افزایش واردات، که ناشی از مشکلات ساختاری در زمینه های مختلف از جمله تخلیه، ترخیص، حمل و توزیع کالا بوده است، باعث افزایش سریع قیمتها حتی در سال های بعدی شد. چنین زمینه ی تورم زایی در کنار مشکلات اقتصادی پس از پیروزی انقالب اسلامی و جنگ تحمیلی که تورم را اجتناب ناپذیر می ساخت، باعث تشدید هر چه بیشتر سطح عمومی قیمت ها شد. البته اینک که حدود سی و پنج ســال از انقلاب می گذرد، قاعدتاً می بایست با سیاست های پولی و مالی مناسب،تورم مهار شده یا حداقل با چنین شتابی در این مدت افزایش نیافته باشد.