

در مديريت اسلامي، بهترين مرجع براي يافتن معيارهاي مناسب سنجش افراد، قطعاً سخن معصومين(ع) ميباشد. سخنان اميرالمومنين(ع)، منبع ارزشمندي براي اين منظور است زيرا سخن آن حضرت به دليل معصوم بودن ايشان خالي از خطا و لغزش است. همچنين آن حضرت خود تجارب گرانقدري در زمينه خلافت مسلمين و همچنين فرماندهي در جنگها داشتهاند و بر سرزمين گسترده اسلامي آن زمان حکومت نمودهاند. اما آنچه از اهميت بيشتري برخوردار است علم لدني آن حضرت ميباشد که از امتيازهاي خاص ائمه معصومين(ع) ميباشد. در اين مقاله سعي شده است معيارهاي مديران جامعه اسلامي از نظر حضرت علي(ع) که از کتاب شريف نهجالبلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معيارهاي به دست آمده، در سه دستة معيارهاي تخصصي، ارزشي و مکتبي دستهبندي شده است. گرچه اين تلاش ناچيز، قطرهاي از اقيانوس بيانتهاي معارف اهل بيت(ع) ميباشد.اهميت تبيين صفات و خصوصيات مديران از ديدگاه حضرت علي(ع) را ميتوان به اين صورت توضيح داد که در انديشه حضرت علي(ع) هيچ خطري براي جامعة اسلامي، همچون خطر بر سر كار آمدن افراد فاقد اهليت يا كمصلاحيت نيست. آن حضرت در نامهاي به مصريان كه با مالك اشتر فرستاد، هنگامي كه او را حكومت آن سرزمين گمارد، چنين هشدار داده است: «من بيم آن دارم كه نابخردان و نابكاران زمام امور اين ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گيرند و با صالحان به دشمني برخيزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهجالبلاغه: نامه 62).اگر حساسيت مردم نسبت به صفات و شروط لازم براي زمامداران كاسته شود يا بيرنگ گردد، آنگاه هر بيصلاحيت و فاقد اهليتي ميتواند در ردههاي مديريتي قرار گيرد و تباهيها به بار آورد. امام علي(ع) چنين هشدار دادهاند: «بيگمان مردمان هلاك شدند آنگاه كه پيشوايان هدايت و پيشوايان كفر را يكسان شمردند و گفتند: هر كه به جاي پيامبر(ص) نشست، چه نيكوكار باشد و چه بدكار اطاعت او واجب است پس بدين سبب هلاك شدند» (دلشاد تهراني، 1377، صص 99-100).
الف) معيارهاي تخصصي: اين دسته از معيارها، براي انجام موفقيتآميز شغل لازم است. اين معيارها معمولاً بين مديريت اسلامي و مديريت غربي مشترک است. معيارهايي نظير تحصيلات، تجربه، سابقه كاري،...
ب) معيارهاي ارزشي: اين دسته از معيارها شامل مجموعهاي از رفتارهاي قابل قبول جوامع انساني ميباشد كه در اكثر جوامع ممكن است قابل قبول باشد و به نام ارزشهاي جهاني نيز شناخته ميشوند. مانند رعايت حقوق ديگران، گشادهرويي و ....
ج) معيارهاي مکتبي: معيارهاي مکتبي ريشه در مکتب اسلام و مديريت اسلامي دارد. جايگاه و مفهوم انسان در دو مكتب الهي و مادي، معيارها و ملاكهاي انتخاب افراد در مناصب و مديريتها را نيز شکل ميدهد به طوري كه در مكتب تيلوريسم به انسان به عنوان (گوريل باهوش) و در مكتب اسلامي به عنوان (خليفه اﷲ) نگريسته ميشود. در مديريت اسلامي هدف صرف توليد نيست و غايت، تعالي انسان ميباشد. همان تفاوتهايي كه بين مديريت اسلامي و مديريت علمي وجود دارد، به تفاوتهايي در معيارهاي انتخاب و انتصاب افراد منجر ميشود لذا در اسلام معيارهاي ارزشي و مکتبي اهميت و گستردگي فراواني پيدا ميكند.
در احاديث اسلامي همواره تأكيد شده است كه در انتخاب افراد به صلاحيت علمي و توانايي آنها دقت و توجه بيشتري شود و هرگز كساني را كه از نظر علمي ضعيفند و آگاهيهاي لازم را ندارند بر كاري نگمارند زيرا كه چنين كاري بزرگترين خيانت به جامعه اسلامي است. حضرت علي(ع) در نهجالبلاغه، خطبه 172 ميفرمايند: «اي مردم همانا سزاوارترين مردم به اين امر (خلافت و زمامداري) كسي است كه تواناترين آنها بر اجراي امور و داناترين به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد» (خسروي، 1378، صص 39-40).
يكي از مؤثرترين عوامل موفقيت كارگزار و مدير در تشكيلات و سازمان، تجربه و سابقه كاري وي ميباشد. مدير و مسئول باتجربه، بسياري از نابسامانيهاي سازمان خود را سامان ميدهد و بالعكس مدير و مسئول بيتجربه و بدون سابقه، تشكيلات سازمان يافته را متلاشي و پراكنده خواهد نمود. امام علي(ع) در نامه به مالك اشتر ميفرمايد: «افراد با تجربه را به عنوان كارگزار انتخاب نما» (قوچاني، 1374، ص82).
حسن تدبير معياري ضروري براي زمامداران و مديران ميباشد. هيچ مديريتي نميتواند بدون تدبير درست راه به جايي ببرد و هر جا كه نابساماني و تباهي مشاهده ميشود بايد در جستجوي نوعي بيتدبيري در آنجا برآمد و اساساً از مهمترين عوامل فروپاشي سازمانها و دولتها سوءتدبير است. به بيان اميرالمومنين(ع): «چهار چيز دليل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولتها و حكومتهاست)، بدي تدبير و زشتي تبذير و كمي عبرت گرفتن و بسياري مغرور شدن» (غررالحكم).همچنين آن حضرت فرمودهاند: «صلاح و سازمان زندگي تدبير است» (دلشاد تهراني، 1377، صص 255-256).
از ويژگيهاي مهم مسئولان و مديران سعةصدر است، كسي داراي سعه صدر است كه از گشادگي روح و همتي عالي و انديشهاي بلند برخوردار باشد. سعة صدر موجب دورانديشي و واقعنگري مسئولان و مديران ميشود و اگر دولتمردان فاقد اين خصلت باشند از عهدة بسياري از مشكلات و نارساييها برنخواهند آمد. يك مدير اسلامي بايد بداند كه در مصدر امور با فراز و نشيبهاي گوناگوني مواجه بوده و براي دستيابي به اهداف تشكيلات، سختيهاي فراوان در پيش دارد و اگر حوصله، بردباري و بلندهمتي را سلاح خود نسازد در اثر فشارهاي جانبي و پيشامدهاي ناگوار حركات غيرمترقبهاي از خود نشان ميدهد كه بعضاً اعتبار مديريت و مسئوليت او را زير سئوال ميبرد. سعةصدر آنقدر مهم است كه حضرت علي(ع) آن را ابزار حكومت ميدانند: ﴿آله الرئاسه سِعَهُ الصَدر﴾ (احمدخاني، 1379، صص 127-132).
در آئين اسلام مسند مديريت شايسته كسي است كه قدرت استفاده از ايمان و تخصص را در مقام اجرا داشته باشد. اميرالمؤمنين در نامه به مالك اشتر، يكي از شرايط واگذاري مسئوليتها را «كفايت» ميداند و ميفرمايد:
«اي مالك در به كارگيري كارمندان و كارگزاراني كه بايد زير نظر تو كار كنند هيچگونه واسطه و شفاعتي را نپذير مگر شفاعت «كفايت» و امانت را» (خسروي، 1378، صص 41-42).
نظم، برنامهريزي و زمانبندي يكي از عوامل مؤثر در موفقيت مدير است، چرا كه مدير سازمان از سويي كارها و وظايف متعددي برعهده دارد و از سوي ديگر وقت او محدود است. امام علي(ع) در بخشي از عهدنامه خود به مالك اشتر ميفرمايد: «كار هر روز را همان روز انجام بده، زيرا هر روز كاري مخصوص به خود دارد» (خدمتي، 1381، ص 33).همچنين آن حضرت در وصيت خود قبل از شهادتشان ميفرمايند: «سفارش ميكنم شما را به تقوي و نظم در امور».
امام علي(ع) سوابق كاري افراد را در گزينش مديران دقيقاً مورد توجه قرار ميداد. همچنين آن حضرت، كساني را كه قبلاً در حكومت ظلم و طاغوت داراي منصبي بودهاند و در گناهكاري شريك بودهاند، جهت تصدي جايگاههاي مديريتي شايسته نميدانند و در نامه 53 به مالك اشتر فرمودهاند:
«بدترين وزيران تو كسانياند كه وزيران واليان بدكار پيش از تو بودهاند و با آنان در گناهان همكاري كردهاند مبادا اينان صاحبان اسرار تو باشند زيرا كه ياران گنهكاران و برادران ستمكارانند، تو ميتواني به جاي آنان بهتر از آنها را بيابي، كساني كه نظريات و نفوذ آنها را دارند ولي وزر و وبال آنها را ندارند و با ستمكاران و گنهكاران همكاري نكردهاند. اين مردان پاكدامن هزينه كمتري بر تو تحميل ميكنند و نسبت به تو مهربانترند و با بيگانه كم الفتترند، آنها را مخصوصان جلسههاي سري و انجمنهاي علني خود قرار ده».