بی تردید توانمندی و توسعه و استقلال واقعی كشورها نسبت مستقیم با توانایی آن ها در تولید علم و توسعهٔ علمی-تحقیقاتی دارد. در عصر كنونی تولید علم و تحرك علمی با رونق و پیشرفت تكنولوژی نیز كاملاً مرتبط است.
حقیقت این است كه تولید و بسط و گسترش علم تاثیر بسیار عمیقی در تمام حوزه های اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی كشور دارد. به تعبیر دیگر تولید علم و توسعه علمی به عنوان موتور محركه ی توسعه همه جانبه و پایدار كشورها نقش عمده ایفا می كند. تمام كشورها در تلاش برای نیل به خود كفایی علمی و توسعهٔ علم و تحقیقات می باشند.
تفكر علمی بنیان تولید و توسعهٔ علمی را فراهم می سازد و فضا را از كم توجهی به علم متحول می گرداند. تفكر علمی تامل و تدقیق در ضرورت وجود و حضور علم در عرصه ها و حوزه های گوناگون حیات بشری است ، از این طریق می توان به علل موجده و علل مقومه و مبقیه و غاییدی آن توجه نمود. بحث از تفكر علمی در واقع بحث از هستی شناسی و شناخت شناسی علمی می باشد و بیشتر در حوزه فلسفه علم محل بحث و بررسی دارد.
از سوی دیگر تدوین سیاست علمی كارآمد و اثر بخش ، مستلزم شناخت ، آگاهی از وضعیّت علمی كشور، میزان تولید آن، ساز و كارهای لازم برای بهبود و ارتقای تولید، توسعه علمی و عوامل و معیارهای موثر از قبیل بالا بردن سطح تكنولوژی آموزشی در بهره گیری از علم است .
چند دهه ای بیش نیست كه اصطلاح تكنولوژی آموزشی جایی برای خود در فرهنگ تعلیم و تربیت جهان اختصاص داده است. قبل از آن كه كاربرد تكنولوژی آموزشی با مفهوم جدید و مترقی آن مطرح شود، برنامه ریزان و معلمان در راه بهبود امر تدریس و محصول نتایج بهتر آموزش از مواد و وسایل آموزشی با مفهوم« سمعی و بصری» آن كمك می گرفتند.
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت كه كمك های این شاخه از تعلیم و تربیّت به كاربرد صرف مواد و وسایل آموزشی خلاصه می شد . ولی امروزه اصطلاح « تكنولوژی آموزشی» مفهومی مترقی و تكامل یافته را به همراه دارد و زمینهٔ بهره گیری از آن صرفاً به كاربرد مواد و وسایل آموزشی خلاصه نمی شود ؛ بلكه مفهومی وسیع تر و جدیدتر به همراه دارد.
جیمز براون و همكاران او تكنولوژی آموزشی را چنین تعریف كرده اند:تكنولوژی آموزشی فراتر از كاربرد و ابزار وسایل است. بدین ترتیب تكنولوژی آموزشی بیشتر از مجموعه ی قسمت های مختلف تشكیل دهندهٔ آن است و آن عبارت است از روش منظم طراحی،اجرا و ارزیابی كل فرایند تدریس و یادگیری با استفاده از هدفهای بخصوص و بهره گیری از یافته های پژوهشی در روان شناسی و ارتباط انسانی و غیرانسانی به منظور ایجاد یادگیری موثرتر، عمیق تر و پایدارتر.
با توجه به تعریف فوق دقیقاً روشن می شود كه كاربرد تكنولوژی آموزشی با استفاده از وسایل صرف آموزشی مترادف نیست بلكه در برگیرنده زمینه ای بسیار وسیع است. علاوه بر آن ماهیّت و طبیعت آن چیزی در حد« روش و راه » تلقی می شود كه منظم نیز هست یعنی روشی است كه مبتنی و متكی بر كاربرد « نظریه عمومی سیستم ها » است.
با تغییرات روز افزونی كه در آموزش رخ می دهد ، چه آموزش پلیه چه عالی ، چه تكمیلی و ضمن خدمت ، كلیّه اقدامات و فعالیّت های آموزشی به سوی تغییر الگو و هم پایی با روند نوین تدریس و یادگیری پیش می روند . در دوره فعلی یعنی همان عصر اطلاعات و ارتباطات ، معلمان و فراگیران و مدیران با انبوهی از اطلاعات و رویه ها مواجه می باشند. كامپیوترها موجب تسهیل دسترسی به اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات شده اند .
بنابراین آموزش و تكنولوژی آموزشی به سمت تغییر الگو و گرایشات زیر پیش می رود: