

مسکن مهر روش و سياست خانه دار شدن دولت هاي نهم و دهم براي آن دسته از شهرونداني که فاقد مسکن بودند است. با ملاحظه نحوه ساخت مسکن مهر مشاهده مي شود که بيشترين پروژه هاي مسکن مهر در مناطقي ايجاد شده است که از بافت اجتماعي خاصي برخوردار نبوده اند. از سوي ديگر ساخت مسکن مهر بدون توجه به بافت اجتماعي ساکنان آن و آسيب هاي اجتماعي فراروي آن ايجاد شده و فاقد هويت شهري بوده است؛ هويتي که معيار رشد براي شهر محسوب مي شود. ظاهرا هدف تصميم گيران مسکن مهر صرفا ساخت آپارتمان هاي با متراژ هاي معين بوده و از برنامه ريزي هاي شهري، اجتماعي فرهنگي، حقوقي و... در تشکيل و ساخت آن خبري نيست و معمولابه ندرت از ديدگاه آسيب شناسان شهري، اجتماعي و جرم شناسان استفاده شده است. اين در حالي است که کارشناسان معتقدند اين عدم توجه باعث پديداري بحران هاي اجتماعي و حقوقي در آينده خواهد شد و بر اين باورند که مفهوم مسکن علاوه بر مکان فيزيکي، کل محيط مسکوني را نيز در برمي گيرد که شامل تمامي خدمات و تسهيلات ضروري موردنياز براي بهزيستن خانواده، آموزش و بهداشت و ساير پارامترهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي افراد است.
یکی از مبانی مهم طرح مسکن مهر، کم کردن قیمت زمین از هزینهی مسکن است. از این رو، مکانیابی برای مسکن مهر به یکی از دشواریهای این طرح مبدل شده است. بر این مبنا، عموماً زمینهایی که برای طرح مسکن مهر فراهم شدهاند خارج از شهرها یا در حاشیهی شهرها قرار دارند که به نوعی به حاشیهنشینی شیک تبدیل شدهاند.در تعالیم اسلامی محل قرارگیری خانه حائز اهمیت و مورد توجه است تا جایی که علاوه بر آبوهوای مکان، توصیه شده است تا در جاهای پرت و دور از شهر و جامعه خانهسازی نشود.نتایج پژوهش میانرشتهای صورتگرفته در طرح ساختارشناسی هویت محلهای تهران نیز نشان میدهد که مقیاس حد فاصل خانه تا شهر، در وضعیت کلانشهری تهرانِ امروز، بر کیفیت زندگی ساکنان این شهر اثرگذار است. این پژوهشها نشان میدهند که مقیاس «نزدیکی به محل سکونت»، نقش سازندهای در ارتقای کیفیت زندگی دارد و بر احساس تعلق ساکنان به مکان سکونتشان میافزاید. این مقیاس در هویتیابی آنها از طریق سکونتشان در شهر و ایجاد روابط اجتماعی میان آنها نیز مؤثر است
زیست شهری ایرانیان در سه لایهی متقاطع صورت میگیرد: خانهی مسکونی، محلهی شهری، شهر.
محله یکی از عناصر بسیار مهم شهری در شهرسازی گذشتهی ایران بوده است که غفلت از آن در سالهای اخیر مشکلات فراوانی را در همهی عرصهها (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) ایجاد کرده است.محله در قانون تقسیمات کشوری، به مجموعهی ساختمانهای مسکونی و خدماتی گفته شده است که ساکنان آن، از لحاظ بافت اجتماعی، خود را اهل آن محل میدانند؛ لیکن در مفهوم عام، محله عبارت است از منطقهای قراردادی با تجمع گروهی از مردم با روابط اجتماعی مستقیم و نزدیک که امکانات رفاهی و گذران اوقات فراغت در آن تنها برای رفع نیاز ساکنین تهیه و تدارک میشود.به طور خلاصه، محله مکانی است که مردم در آن احساس راحتی میکنند و جامعهی محلی یا اجتماع به گروهی از مردم اطلاق میشود که در مکان معینی ساکن هستند و میان آنها روابط مستقیم بر اساس تعلقات سرنوشت و هویت مشترک وجود دارد. به طور کلی، تلاشهای متعددی برای تعریف محله و مفهوم آن صورت گرفته است. محله ممکن است به محل یا مکان جغرافیایی خاص یا به انواعی از ساکنین با علایق مشترک اطلاق شود. با وجود تعاریف فراوان، تأکید زیادی بر روی انعطافپذیری محله، ایجاد بصیرت و آگاهی از مکان محلی صورت گرفته است.[3] چندین خصوصیت برای محله در گذشته، به خصوص در یک شهر اسلامی، میتوان قائل شد که عبارتاند از: