

بهرهوری مقولهای است که با استفاده بهینه و بهکارگیری کارامد منابع برای تولید کالاها و خدمات مربوط میشود. سادهترین و در عین حال کلیترین تعریف بهرهوری، آن را بهعنوان نسبت محصولات تولیدشده به عوامل تولید بهکار رفته مطرح میکند که در واقع نسبت تقسیم ستانده به دادهها است.در تعیین عوامل مؤثر بر بهرهوری نظرهای متفاوتی وجود دارد و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را بهعنوان عامل مؤثر مشخص کردهاند. بهطور کوتاه، عواملی چون آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقای انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینههای مناسب ظهور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی، تحول در سیستم و روشهایی که نقش حساس و اصلی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، و صرفهجویی، بهعنوان عوامل موثر در بهرهوری شناخته شده است. ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاقنظر دارند که برای افزایش سطح بهرهوری و بهویژه بهرهوری نیروی انسانی، تنها یک علت خاص را نمیتوان در نظر گرفت؛ بلکه عنوان میکنند که ارتقای بهرهوری را باید معلول ترکیبی از عوامل گوناگون با توجه به شرایط محیطی و ویژگیهای سازمانها دانست
آنچه درسالهاي اخيردركشورما به آن توجه قابل ملاحظه اي شده است وبه صورت جدي بهآن پرداخته مي شود وازبعد استراتژيك بدان نگاه مي شود وتوسعه وپيشرفت هرسازمان را درآن مي بيند بحث بهره وري وعوامل موثر برآن مي باشد.انسان ازديرباز درانديشه استفاده مفيد وكارا وثمربخش ازتوانائيها ، امكانات ومنابع دردسترس خود بوده است . مطالعات نشان داده است كه بشر ازبدو خلقت تاكنون همواره وبطور مستمر بدنبال كسب حداكثر بازده ازحداقل منابع محدود خود بوده است وتمامي تلاشها و ابداعات بشر نيز بيانگر تمايل واشتياق او براي افزايش بهره وري شغلي كاركنان ارائه شده وهر صاحبنظرنيز از ديدگاه خاص خود نسبت به بعضي ازراهبردها ، تأكيد بيشتري داشته است .
یکی از مهمترین هدفها در هر سازمان ارتقای سطح بهرهوری است و انسان در ایجاد بهرهوری نقشی محوری دارد. بهرهوری نیروی انسانی یعنی به حداکثر رساندن استفاده از منابع نیروی انسانی به طریق علمی بهمنظور کاهش هزینهها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرفکنندگان و نیز یعنی حداکثر استفاده مناسب از نیروی انسانی بهمنظور حرکت در جهت هدفهای سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه. بدون تردید فرایند بهرهوری نیروی انسانی متاثر از عامل خاصی نیست و نتیجه تعامل و ترکیب عوامل گوناگونی است. از آنجایی که بهرهوری مقولهای انتزاعی نبوده و لزوماً جنبه کاربردی باید داشته باشد، مدیریت سازمان و نظارت آنها نقش بسزایی در فراهم آوردن زمینه مناسب جهت نهادینه کردن و ارتقای آن خواهد داشت و از این منظر، مشارکت کارکنان دارای اهمیت ویژهای است؛ چرا که توجه و تاکید به کرامت انسان بهعنوان یک عامل استراتژیک در جنبههای گوناگون سازمان است که سرنوشت بهرهوری را رقم میزند و توجه هرچه افزونتر به این عامل، هدایت و جهتدهی مناسب به فعالیتها و فراهمآوردن زمینههای ضروری برای رشد و شکوفایی توانائیهای بالقوه وی باید در راس برنامههای سازمان قرار گیرد.