برای اتخاذ یک تصميم مساعد بايد بتوان، ارزش هر يک از نتايج احتمالي را که پس از انجام تصميم او حاصل خواهد شد، پيش بيني کرده و به طور ضمني اين ارزش ها را با نوعي مقياس کمي مقايسه، و احتمال موفقيت را بررسي نمايد، که اين کار هميشه ساده نخواهد بود. تصمیم گیری ازاجزای جدایی ناپذیر مدیریت به شمار میآید و در هر وظیفه مدیریت به نحوی جلوه گر است؛ در تعیین خط مش های سازمان، در تدوین هدفها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی و در تمامی اعمال مدیریت. تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است.
با توجه به مسأله تصميم گيري، ارزيابي صحيح روشها و فن آوريها و انتخاب مناسبترين پروژه ها، جهت اجرا، با توجه شرايط مختلف حفاظتي، اقتصادي، تكنولوژيكي، محيطي، اجتماعي و فرهنگي به منظور سازگار نمودن آنها با شرايط معاصر يكي از مسائل مهمي است كه پيش روي تصميم گيران، مديران، سياستگذاران، معماران و 000 كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ميباشد.
با توجه به محدودیت عقلایی، که هر انسان به تنهایی دچار آن است، شاید همکاری و تشریک مساعی گروهی تنها راه دستیابی به یک سیستم تصمیم گیری منطقی ،منظم، جامع و کامل باشد.سازمانهای مدرن امروزی چنان وسیع و پیچیده شده اند که مدیریت آنها از عهده یک فرد به تنهایی بر نمی آید و مجبور است در تصمیم گیریها و اداره امور سازمان ، از دیگران کمک بگیرد.پیچیدگی تصمیمات مدیریت باعث خواهد شد که مدیر برای تصمیم گیری بهتر، از افراد متعدد و با موقعیتهای شغلی مختلف و تخصصهای گوناگون دعوت به عمل آورد.
از یک مقاله انگلیسی به همراه ترجمه آن استفاده شده است.
فرایند تصمیم گیری در تعریفی بسیار ساده تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راههای مختلف. فرآيند تصميم گيري يا حل مشکل را مي توان از مرحله احساس مشکل تا فائق آمدن بر آن که در مجموع 10 مرحله را تشکيل مي دهد، به سه بخش عمده نسبتاً مشخص طبقه بندي کرد:
•مراحل 1 تا 5 که اجزاي تصميم ساخته مي شود و به هم پيوند مي يابند.
•مرحله 6 که در حقيقت مرحله اتخاذ تصميم است.
•مراحل 7 به بعد که بخش اجراء نظارت و کنترل را شامل مي شود.