

دوران مشروطیت ، نقطه عطفی در تاریخ و ادب ایران بود . تغییراتی که در این زمان ، در اوضاع کشور پدید آمد مستقیما بر ادبیات تاثیر گذاشت . گر چه از سال ها پیش ، جرقه های ساده نویسی زده شد اما در تغییر اساسی در محتوا ، از این زمان آغاز شد ، تا پیش از این شعرا در دربارها مدح پادشاه می گفتند و از صلات و جوایز برخوردار می شدند . این کار دو حسن داشت اول اینکه شاعر از این راه زندگی می گذراند و دوم اینکه آثار او توسط او توسط دربار ، حفظ و منتشر می شد .
ادبیات مشروطه در جریان جدال با ادبیات کهنه سکل و جان می گیرد و به همین دلیل هم از نظر شکل و هم محتوا نو و سنت شکن است . متفکرین مشروطه اصرار دارند که کلام را از قصر های باشکوه اشرافی بیرون بیاورند و به خدمت مردم کوچه و بازار بگمارند .« هدف اشعار در این دوره بیداری مردم و انگیختن احساسات ملی و میهنی و ترویج آزادی های فردی و اجتماعی و طرد خرافات و اندیشه های سست و ناروا پیکار با بیگانه و بیگانه خواهی انتقاد سخت و بی رحم از نابسامانی ها و آشنا کردن مردم به حدود و حقوق انسانی آنهاست .»( عبد الکریم ذاکر حسن ص 41)
1. سادگی زبان و دوری ازصنایع ادبی در نظم ونثر : ازنمونه های زیبای نثر این دوره باید ازچرند وپرند دهخدانام ببریم که با مقاله های طنز آمیز که همراه با نقد سیاسی واجتماعی است صفحاتی نو، در روزنامه نگاری ایران گشوده است . دهخدا اولین کسی است که لحن رادر فارسی به کار گرفت وحرف همه ی شخصیت های اجتماعی رابا زبان خودشان روی کاغذ آورد نه با زبان نویسنده .
2.کاربرد واژه های عامیانه وکوچه بازاری : در این ویژگی نیز دهخدا وسید اشرف الدین پرچمدار هستند ودر آ ثار دیگران کمتر ازاین نوع واژه هایی چون « بچه مچه » ، « طهرون » ، « عقل ومقل » ، « گوش بزنگ » ، « ننه جون » ، « گشنه » ، « صلات ظهر » ، « خاص وعوم » ،« پیرزنه » ، « لات ولوت » و.....در اشعار نسیم شمال شاهدی براین مدعاست .
3- آمیختگی واژه های قدیم وجدید : با ورود واژه های سیا سی جدید ، شعرای سبک قدیم ، این دورا در هم آمیخته واشعاری نووطنزوار ساختند در شعر عارف بیشتر نمود این ویژگی رامی بینیم.