در طليعه ي قرن جديد كه سازمان ها با محيط رقابت جهاني مواجه اند، تغييرات ريشه اي و خلاقيت هاي كاري نياز اساسي آن ها تلقي مي شود. عوامل رقابتي جهاني، سازمان هاي امروزي را مجبور كرده بعد از ده ها سال پيگيري روش ها و رويه هاي كاري ثابت خود، روش هاي كاري جديد را در پيش گيرند، به گونه اي كه سازمان ها داراي ثبات كاري دائمي نيستند بلكه از نوعي ثبات نسبي برخوردارند( جيجسال و همكاران ، 2003:228 )و براي اين كه از غافله عقب نيفتند، اكثر اين سازمان ها توجه خود را به رهبران سازماني معطوف كرده اند و با شجاعت و جسارت خاصي در ايجاد تغييرات بنيادي درون سازمان سعي دارند؛ چرا كه رهبري با ايجاد تغيير سروكار دارد.
در سالهاي اخير واژه معنويت در سازمان به موضوع قابل اهميتي در ادبيات مديريت و رفتار سازماني تبديل شده است و بسياري از محققان به دليل تاثير معنويت بر بهره وري سازمان به آن پرداخته اند. آنچه امروزه تحت عنوان رهبري مطرح است، جايگاه ويژه اي فراتر از كاربرد سياسي آن در امور دولتي، بازرگاني، صنعتي و از همه مهمتر مديريت علمي را به خود اختصاص داده است. در زمينه مديريت، رهبري، اصلي تفكيك ناپذير از مديريت است؛ زيرا اگر بپذيريم كه رسالت مدير اسلامي بر اساس تعالي و توليد است، تعالي انسانها جز با برخورداري از صفات رهبري ميسر نيست و به عبارت ديگر، افزايش توليد و تكامل كمي و كيفي آن جز با حضور يك رهبر امكان پذير نيست.
سازمان ها براي دستيابي به موفقيت و رقابت با ديگر سازمان ها نيازمند منابع انساني متعهد و داراي انگيزه هستند. نيروهايي كه افزون بر انجام وظايف محوله، خود را وقف سازمان كرده و براي تحقق اهداف آن از هيچ تلاشي دريغ نمي ورزند. اين نوع رفتار در تحقيقات امروز مديريت رفتار شهروندي سازماني ناميده مي شود. عوامل متعددي در شكل گيري اين نوع رفتارها و پرورش چنين نيروهايي تاثيرگذار هستند.
سازمان ها براي دستيابي به موفقيت و رقابت با ديگر سازمان ها نيازمند منابع انساني متعهد و داراي انگيزه هستند. نيروهايي كه افزون بر انجام وظايف محوله، خود را وقف سازمان كرده و براي تحقق اهداف آن از هيچ تلاشي دريغ نمي ورزند. اين نوع رفتار در تحقيقات امروز مديريت رفتار شهروندي سازماني ناميده مي شود. عوامل متعددي در شكل گيري اين نوع رفتارها و پرورش چنين نيروهايي تاثيرگذار هستند.