حضور اعراب در ایران و دوام این حضور تا حدود سه قرن در این سرزمین، تأثیرات فوقالعادهای بر زبان و ادبیات ایرانیان و اعراب گذاشته است که اغلب پژوهشگران این امر را از زاویهای منفی بازکاوی کردهاند؛ اما در این مقاله سعی بر آن است با دلایل کافی و از زاویهای مثبت نشان داده شود که اگرچه شعر و ادبیات فارسی نمود بارزی در این دوران (قرون نخستین هجری) ندارد، نمیتوان این مسئله را دلیلی بر سکوت و خاموشی مطلق ادبیات ایران در نظر گرفت؛ چرا که در این دوران زبان و ادبیات ایران بهتدریج و در حرکتی پویا و بهظاهر ناپیدا روندی رو به رشد را طی کرده است؛ بهگونهای که زمینه شکوفایی شعر و ادبیات فارسی در قرنهای بعد در همین زمان پایهریزی میشود. در این دوران اگرچه خط و زبان پهلوی بهتدریج جایگاه خود را از دست داد، با گذر زمان و به موازات بروز توانمندیهای ایرانیان، زبان فارسی متولد شد و با استفاده گسترده از خط عربی بهعنوان ابزاری بسیار کارآ و آسان (نسبت به سایر خطوط) که در سایة پذیرش دین مبین اسلام و استقبال شدید مردم از این آیین الهی، در بخشهای زیادی از ایران رواج یافته بود، با حمایت سردمداران حکومتهای نیمهمستقل، به زبان ملی ایرانیان تبدیل گردید. در واقع در این دوران ارتباط ایرانیان با اعراب با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای بسیار، از یکسو باعث وحدت زبانی میان ایرانیان و تمسّک آنها به زبانی نو و گسترش فراگیر آن شد و از سوی دیگر با حضور طبقة خاصی از ایرانیان در گسترة شعر عرب، خدمات ارزندهای به زبان و فرهنگ عربی عرضه شده و زبان عربی دورانی از رشد و شکوفایی را تجربه کرد.
تاریخ و ادب هر قومی را که بررسی کنیم، شعر مهم ترین جایگاه را میتواند داشته باشد، چراکه از یک طرف وزن و قافیه باعث موزون بودن و گوشنواز بودن آن میشود، و از طرفی در گذشت زمان مفاهیمی را انتقال داده که حرف دل مردم است.حتی اروپاییان هم با تحقیقاتی که انجام دادهاند بهاین نتیجه رسیدهاند که شاید کمال شعر به دست اعراب انجام شده است. برخلاف باور عموم که می گویند ایرانیان خوش بیان و خوش گفتار شعر را آغاز کردهاند، اولین و بهترین شاعران دنیا، اعراب بودهاند؛ شاید به جرات بشود گفت که بالغ بر ۹۰ درصد از مفاهیمی که در ادب پارسی به دست افرادی مثل مولانا، حافظ و سعدی خلق و جاودانه شده است، تاثیر گرفته از ادبیات عربی است؛ خیلی پیشتر از اینکه شعر در ادب پارسی بهاین پختگی و کمال برسد، در محدوده جغرافیایی عربستان، شعری به نام شعر جاهلی مرسوم بود که مربوط به قبل از بعثت و حتی تولد پیامبر اسلام بوده است.
در تاریخ شعر فارسی دری به کجکوعه خصوصیاتی اطلاق میشود که در آثار بیشتر شاعران از نیمه ی دوم قرن ششم تا اواخر قرن نهم به وجود آمد.حوزه ی رشد و گسترش این سبک،اصفهان،همدان،ری،فارس و آذربایجان است و از آنجا که در اصطلاح جغرافیای قدیم نواحی مرکزی و غربی ایران،عراق نامیده میشد،این سبک به عراقی معروف شده است.مقدمات بروز سبک عراقی ،از اوایل قرن ششم به وجود آمد. در این دوره به علت انتقال مراکز قدرت ،از خراسان به نواحی مرکزی و شمالی ایران رایج شدن زبان فارسی دری در ان نواحی ،تغیراتی در زبان و شیوه ی بیان شاعران به وجود آمد. این تغیرات در طول قرن ششم به تدریج آشکارتر و پس از حمله ی مغول (615 ق) در شعر شاعرانی که در اصفهان و شیراز و در نواحی غربی ایران گرد آمده بودند ،مشخص تر شد