

جهانگردي يكي ازصنايع درحال رشد جهان بوده و عموما كشور ها در تمام مراحل توسعه به طور فزاينده اي به آن وابسته هستند. سوال اساسي كه در مورد بخش جهانگردي مطرح است آن است كه دولت ها چه نقشي براي خود در مسئوليتهاي خاص خويش نسبت به جهانگردي قائل بوده وچگونه ارتباط اين بخش را بامديريت ساير بخشها درنظر ميگيرند.صنعت جهانگردي كشور به عنوان يك صنعت فرا بخشي، فعاليتهاي مختلفي را در برگرفته وبا كليه بخشهاي اقتصادي، اجتماعي وفرهنگي به طور مستقيم وغير مستقيم تعامل دارد.به طوري كه با توسعه صنعت جهانگردي ،بخشهاي صنعت وكشاورزي باافزايش تقاضا براي صنايع مصرفي وصنايع دستي وبخش ساختمان با افزايش سرمايه گذاري درگسترش تاسيسات اقامتي،راه ها وجاده هاي مناسب .... ،و بخش خدمات با افزايش تقاضا براي بهره برداري ازامكانات سنتي ومدرن،وخدمات پذيرايي، خدمات حمل ونقل و ارتباطات، انواع خدمات مالي وخدمات آموزشي وفرهنگي وغيره روبرو ميشود.
قبرس: این کشور از دوبخش قبرس شمالی ( ترک نشین ) و قبرس جنوبی ( یونان نشین ) تشکیل شده است. یافته های مصاحبه های نیمه سازمان یافته از افراد سازمانهای دولتی و خصوصی این دو بخش ( قبرس شمالی و جنوبی ) اظهار می دارند که دو جامعه متمایل به داشتن مجموعه های اهداف و انتظارات مختلف می باشند که از لحاظ سیاسی مشکلاتی را برای این کشور فراهم آورده است.
صنعت توریسم جزیره ی قبرس از پیامدهای بی ثباتی سیاسی بر جزیره در حال زیان دیدن است. نا آرامی سیاسی همراه با مجادله ی مداوم میان دو جامعه بر بازاریابی و ترقی، سرمایه گذاری و استخدام و سایر عناصر توریسم، بویژه در شمال جزیره تاثیر گذاشته است. از دهه 1970 بین دو منطقه گفتگوهایی مشترک برای حل این مشکل در جریان بوده است. دبیر کل سازمان ممل در سال 2002 طرح راه حل فدرال را با دو ایالت متشکله برابر پیشنهاد داد که این طرح طی یک رفراندم همگانی در قبرس جنونی رد شد اگر چه قبرس شمالی آن را قبول کرد. مقایسه این دو منطقه مزیت قابل توجه ای برای قبرس جنوبی بر قبرس شمالی را نشان می دهد به طوری که در سلا 2003 GNP تقریبا 10 بار بالاتر و سرانه GNP 3 بار بالاتر را نشان می دهد. فدرالیسم ( اصل دولت ائتلافی ) به شکلی از دولت اشاره می کند که قدرت، مطابق قانونِ اساسی میان مراجع قدرت متفاوت تقسیم می شود.
هر چند كشورها درمراحل مختلف توسعه اقتصادي بوده وداراي نظام هاي مختلف سياسي واجرايي مي باشند با اين حال داراي تجربيات و مسائل مشابه درجهانگردي هستند اينكه چطور جهانگردي اداره ميشود بستگي به فرهنگ سياسي كشور و ايدئولوژي حكومت آن دارد:
ايالات متحده: بزرگترين كسب كننده در آمد جهان از جهانگردي است اين كشور داراي نوع حكومت فدرال است وشكل غير دخالتي درمديريت جهانگردي، به ويژه درسطح فدرال مي باشد ليكن چندين حكومت ايالتي و شهري درمديريت جهانگردي آن فعال هستند.استراليا: داراي نظام فدرال است در سالهاي اخير تعهد زيادي براي رشد جهانگردي داشته است حكومت هاي ايالتي عميقا درترويج جهانگردي دخالت ميكنند .بريتانيا: يك نظام متحد با قدرت متمركز در لندن است اين كشور از جمله كشورهاي جهانگردي باستاني موفق بوده كه داراي جاذبه هاي تاريخي وفرهنگي است اين كشور جهانگردي تقريبا درآمدهاي خدمات صادراتي راتشكيل ميدهد و صنعت بزرگ قابل توجهي نسبت به بخشهاي توليدي مانند غذا، وسايل نقليه وحمل ونقل هوايي است.
دربخش توريسم با توجه به اينكه اين صنعت در دنيا جزو سه صنعت درآمد زاست و از طرفي با توجه به قابليتهاي بالقوه و بالفعل ايران و قرار گرفتن كشورمان درفهرست 10 كشور اول كه داراي جلوه هاي گردشگري و جزء 5 كشور داراي تاريخ وتمدن كهن است، متاسفانه ميزان سهم ما از اين صنعت از 750 ميليون گردشگر در سال دركل دنيا به جاي حداقل 10 ميليون نفر درسال فعلا درحدود700 هزار نفر در سال است كه دراين راستا اقدامات اساسي مي بايست از سوي دولت اتخاذ گردد
1-تضمين امنيت فراگير: گام اول در راستاي بهبود صنعت توريسم در ايران، برقراري وتضمين امنيت فراگير،هم دربُعد خارجي وهم در ابعاد داخلي وملي است.
گردشگري بعنوان يك سيستم جهاني بخش قابل توجهي از توليد ناخالص داخلي جهان را به خود اختصاص داده است. موسسه اطلاعات گردشگري ومسافرتي فوكاس رايت گزارشي را در خصوص گردشگري بر خط اروپاييان منتشر كرد. در اين گزارش آمده است كه درآمد حاصل از بازار گردشگري برخط اروپاييان از 9/2 ميليارد دلار در سال2000به9/10 ميليارد دلار در سال2002 بوده است و درطي دوسال تقريبا 300 درصد رشد داشته است.