

تركيب سهامداران شركت هاي مختلف ، متفاوت است . بخشي از مالكيت شركت ها در اختيار سهامداران جزء و اشخاص حقيقي قرار دارد . اين گروه براي نظارت بر عملكرد مديران شركت عمدتاً به اطلاعات در دسترس عموم ، همانند صورت هاي مالي منتشره اتكاء مي كنند. اين در حالي است كه بخش ديگري از مالكيت شركت ها در اختيار سهامداران حرفه اي عمده قرار دارد كه بر خلاف گروه سهامداران نوع اول، اطلاعات داخلي با ارزش
درباره چشم اندازهاي آتي و راهبردها ي تجاري و سرمايه گذاري هاي بلند مدت شركت ، از طريق ارتباط مستقيم با مديران شركت در اختيار ايشان قرار مي گيرد . سرما يه گذاران نهادي، سرمايه گذاران بزرگ نظ ير بان ك ها، شركت هاي بيمه و شركت هاي سرمايه گذاري هستند. عموماً اين گونه تصور مي شود كه حضور سرما يه گذاران نهاد ي ممكن است به تغيير رفتار شركت ها منجر شود . اين امر از فعا ليت هاي نظارت ي كه ا ين سرما يه گذاران انجام مي دهند، نشأت مي گيرد.تأثير سرما يه گذاران نهاد ي بر تصم يمات مد يريت در قبال
سود از جمله مد يريت سود ، از اهميت به سزا يي برخوردار است . اغلب مطالعات گذشته در حوزه ي مديريت سود به طور كلي تأثير عوامل حاكميت شركتي كه ممكن است توانايي مديران را براي انجام مديريت سود محدود نمايد، ناديده گرفته اند كه اين موضوع خود ، انگيزه اي براي انجام مطالعه ي حاضر مي باشد. در اين تحقيق، تأثير مالكيت نهادي سهام را بر فعاليت مديريت سود، مورد آزمون قرار مي گيرد.
با توجه به نقش سرمايه گذاران نهادي در حاكميت شركتي و تأثير آن بر فعاليت ها ي مديريتي يك شركت، سؤال زير مطرح مي شود كه آيا مالكيت نهادي سهام با شيوه ي مديريت سود (بعد از كنترل انگيزه هاي سنتي مديريت سود از قبيل اندازه، قرارداد بدهي، و غيره) در ارتباط است؟
مالكيت نهاد ي سهام به عنوان يك عامل حاكميتي مهم و مؤثر در شركتها ي بورس ي، مطرح است . دو انگ يزه مهم سرما يه گذاران نهاد ي بر اي مد يريت بدره سهام خو يش، عبارت است از1- مسئوليت هاي امانتي و 2- عملكرد سرمايه گذاري بالاتر. با توجه به اين دو انگيزه سرمايه گذاران نهاد ي در نظارت مؤثرتر بر مدیریت، این تحقیق به دنبال بررسی تاثیر نظارت اعمال شده از سوي سرمايه گذاران نهادي بر مديريت سود ميباشد.
یکی از مسائل مهمی که برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس بسیار اهمیت دارد سود این شرکتها می باشد.در واقع موجودیت و بقای این شرکتها به سود آوری آنها وابسته می باشد. این شرکتها باید بتوانند با سیاست گذاری های صحیح و عملکرد های منطقی زمینه های رشد و شکوفایی خود را فراهم آورده و زمینه لازم برای سرمایه گذاری را فراهم آورند. این پژوهش با بررسی مقوله ساختار مالکیت نهادی شرکتها به مطالعه در خصوص علل و عوامل تاثیر گذار ساختار مالکیت بر سود آوری این شرکتها می پردازد.این پژوهش با توجه به نگاهی که به مساله ساختار مالکیت و سود شرکتها دارد میتواند راهنمای بسیار مناسبی برای شرکتها ، مدیران و همه افرادی که می خواهند در رابطه به مطالعه بپردازند باشد. بنابرآنچه گفته شد این پژوهش می تواند از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار باشد.
سود آوری شرکتها یکی از اهداف عمده مدیران و سهامداران هر شرکتی می باشد.در واقع پیشرفتهای علمی که در را بطه با علم اقتصاد و حسابداری صورت می گیرند در انتها موجب می شوند شرکتها بتوانند سود آوری بیشتری داشته باشند. در واقع بدون سود آوری شرکت دلیلی برای ادامه کار و صرف هزینه شرکت وجود نخواهد داشت.
بررسی ویژگیهای شرکت و سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس
سئوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین ویژگیهای شرکت و سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اراق بهادار رابطه معنا داری وجود دارد یا خیر؟
بین ویژگیهای شرکت و سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه معنا داری وجود دارد.
در این پژوهش ویژگیهای شرکت متغیر مستقل و سود شرکت متغیر وابسته می باشد.
سود یکی از اساسی ترین عناصر صورت های مالی است که همواره مورد توجه قرار گرفته است و از آن به عنوان معیاری برای ارزیابی تداوم فعالیت، کارآیی و بازنگری ساختار قراردادهای نمایندگان واحد اقتصادی یاد می شود. شواهد نشان داده است که سود حسابداری شاخص خوبی برای بازده های سهام و پیش بینی جریان های نقدی آینده است، اما به دلیل استفاده از محدودیت-های محافظه کاری و اهمیت در تعیین سود حسابداری، برخی از تحلیل گران به این نتیجه رسیدند که سود اقتصادی نسبت به سود حسابداری، شاخص بهتری برای پیش بینی جریان های نقدی آینده است. سود اقتصادی نیز اولین بار توسط آدام اسمیت تعریف شد و سپس این تعریف توسط هیکس (1939) بسط داده شد. او سود را مبلغی تعریف کرد که شخص می تواند طی یک دوره مصرف کند و در آخر دوره دارای همان رفاهی باشد که در اول دوره داشته است.
مالکیت نهادی، مالکیت سهام توسط نهادهای مالی مانند شرکتهای بیمه، بانکها، صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایه گذاری و بانکهای سرمایه گذار می باشند. مالکیت عمده سرمایه-گذاران نهادی آنها را به نظارت موثر بر فعالیت مدیریت ترغیب می کند، به علاوه قدرت حق رای به آنها اجازه می دهد تاثیر عمده ای بر مدیریت داشته باشند. سرمایه گذاران نهادی به احتمال بیشتری با طرحهای پیشنهادی مدیران که به نظر می رسد به منافع مالکان صدمه می زند، مخالفت می نمایند.