تبلیغات متحرک محیطی حوزهای است که به شناساندن کالاها اختصاص پیدا میکند. گرافیک محیطی بخش وسیعتری از تبلیغات است و صاحبان سرمایه هیچگاه برای گرافیک محیطی سرمایه گذاری نمیکنند. در واقع گرافیک محیطی مقولهای است که با حمایت سازمانهای دولتی و دولت انجام شود و شرکت خصوصی نمیتوانند چنین فعالیتی را در بخش محیطی انجام دهد. مردم در معرض رسانه ها ی مختلفی نظیر رادیو، تلوزیون واینترنت و ابزارهای مرتبط با آن هستند. در عین حال دائماً از مکانهای عمومیعبور میکنند. خاصیت تبلیغات محیطی آن است که افراد آگهیهایی را که یک بار در رسانههای مختلف تماشا کردند، دوباره آن آگهی را در محیط مرور کنند.در نهایت تبلیغات متحرک ابزار مناسبی است که کار رسانههای قبلی را تکمیل میکند. اگر تبلیغات محیطی ما تبلیغاتی باشد که در محیط تکرار نشده باشد کاملاً نامرتبط خواهد بود. در اینجا سئوالات مهمیمطرح میشود که مشخص کننده چارچوب های تبلیغات تجاری محیطی است؛ مثلاً تبلیغ موجود در بیلبورد را چه بخشی از مردم میبینند؟ هدف آن تبلیغ چه کسانی است؟ مشتریان آن عموم مردم یا خواص هستند؟حمایت رسانه ها در زمینه تبلیغات از یکدیگر بهاین خاطر است که تمام افراد با همه رسانهها درگیر نیستند و از تمام رسانه ها به یک میزان استفاده نمیکنند. جوانان از اینترنت بیشتر از رسانههایی نظیر روزنامه و کتاب استفاده میکنند. افراد مسن روزنامه میخرند و آن را مطالعه میکنند. صاحبان سرمایه با هزینه خود بیلبورد تبلیغ کالا را در مکان مشخصی نصب میکنند، بدون آنکه شناختی از رسانه ها و تأثیر ات آن داشته باشند. تبلیغات بدون شناخت رسانه نوعی هدر دادن سرمایه خواهد بود.
رسانههای تبلیغاتی از دو جنبهی مهم و اصلی اقتصادی قابل بررسی هستند. اول نقش و تاثیرات اقتصادی آن که به اقتصاد کلان کشور و مردم مربوط میشود، و دوم جنبهی اقتصادی است که بر کسب و کار مالک رسانه اثر میگذارد. در حال حاضر رسانههای ممتاز و پر مخاطب که تلویزیون و بیلبوردها هستند، در اختیار سازمانها و نهادهای دولتیاند. طبیعیست که مدیریتی که بر این رسانهها اعمال میشود، اگر چه در حد بالای علم مدیریت است، ولی مدیریت تخصصی و حرفهای اقتصادی و تبلیغاتی نیست.
استراتژی و اهداف اصلی آنها در «درآمد محوری» خلاصه شده. گرانتر فروختن به هر قیمتی!! و این واقعیت تلخیست که اگر چه درآمدهای سرشاری را عاید مالکین هر دو رسانه میکند، ولی بازخوردها، نتایج و پیامدهای نهایی این نوع مدیریت به اقتصاد کلان مملکت ضربه های جبرانناپذیری میزند. پولی که صاحبان آگهی برای تبلیغات خود تخصیص میدهند از نوع هزینه های سرمایهای است که به قیمت تمام شده کالا و خدمات آنها اضافه میشود. نهایتا این خریداران کالا و خدمات هستند که هزینههای تبلیغات را از جیب خود به صاحبان رسانهها میپردازند. علم اقتصاد میگوید بالا رفتن بیرویه و روز به روز قیمتها باعث ایجاد تورم در کل جامعه میشود. یعنی حتی کسانیکه مخاطبین اصلی تبلیغات نبوده و مثلا در دور افتادهترین نقاط مملکت زندگی میکنند نیز بایستی تاوان تورم ایجاد شده توسط این نوع مدیریت را بپردازند.
یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در کسب و کار، تبلیغات است. موفقیت یا عدم شکست بسیاری از سازمانها و شرکتها نیز در گرو فعالیتهای تبلیغاتی آنهاست.بانكها به عنوان بزرگترين مؤسسات پولي دركشور، اولين و مهمترين وظيفه خود را تلاش در جهت جمعآوري سپردههاي خُرد و كلان و به جريان انداختن اينگونه سپردهها قرار دادهاند و نسبت به انتقال سرمايه از گروههاي غيرفعال به گروههاي فعال جامعه اقدام مينمايند. بنابراين جمعآوري اندوختههاي مردم، جلبنظر و اعتماد آنان و تضمين عمليات بانكي، از مهمترين اهداف بانكها است. يكي از اين فعاليتها، استفاده از فنون بازاريابي، تبليغات و پيشبرد فروش است. بانكها سالانه براي تبليغات و فعاليتهاي پيشبردي خود (مراسم قرعهكشي و اهداي جوايز) هزينههاي زيادي ميپردازند. بنابراين براي بانكها اهميت دارد تا از نقش تبليغات و سيستم پيشبرد فروش خود در جذب سپردهها آگاه شوند. در اين پژوهش، تبليغات متحرک به عنوان يك عامل مهم و مؤثر بر ميزان جذب سپرده مورد بررسي قرار ميگيردبانك كشاورزي هر ساله مبالغ كلاني را بر روي فعاليتهاي تبليغاتي خود هزينه ميكند.
انواع تبليغاتي كه بانك كشاورزي از آنها استفاده ميكند را ميتوان به دستههاي زير تقسيمبندي نمود :در اين بين، بانك كشاورزي بر روي استفاده از تبليغات تلويزيوني در مورد حسابهاي قرضالحسنه، تمركز و تاكيد بيشتري دارد و در واقع تبليغات تلويزيوني بانك كشاورزي براي اين بانك بيشترين هزينه را هم از نظر طراحي تيزرهاي تبليغاتي به وسيله آژانسهاي تبليغاتي طرف قرارداد اين بانك و هم از نظر هزينههاي پخش در سيماي جمهوري اسلامي ايران، در بر دارد. همچنين هدف اصلي آگهيهاي بازرگاني بانك كشاورزي، آگاهيدادن و متقاعدسازي مخاطبان به سپردهگذاري در حسابهاي قرضالحسنه بوده است