

نظريه جنبشي توسط رابرت بويل (۱۶۲۷ – ۱۶۹۱ )، دانيل بونولي (۱۷۰۰ – ۱۷۸۲) ، جيمز ژول (۱۸۱۸ – ۱۸۸۹) ، کرونيگ (۱۸۲۲ – ۱۸۷۴) ، رودولف کلاوسيوس (۱۸۲۲ – ۱۸۸۸) و کلرک ماکسول ( ۱۸۳۱ – ۱۸۷۹ ) و عده اي ديگر تکوين يافته است. در اينجا نظريه جنبشي را فقط در مورد گازها بکار مي بريم، زيرا برهم کنش هاي بين اتمها ، در گازها به مراتب متغيرترند تا در مايعات. و اين امر مشکلات رياضي را خيلي آسانتر مي کند.
در سطح ديگر مي توان قوانين مکانيک را بطور آماري و با استفاده از روشهايي که صوري تر و انتزاعي تر از روشهاي نظريه جنبشي هستند بکار برد. اين رهيافت که توسط جي ويلارد گيبس و لودويگ بولتز ماني (۱۸۴۴ – ۱۹۰۶) و ديگران تکامل يافته است، مکانيک آماري ناميده مي شود، که نظريه جنبشي را به عنوان يکي از شاخه هاي فرعي در بر مي گيرد. با استفاده از اين روشها مي توان قوانين ترموديناميک را به دست آورد. بدين ترتيب معلوم مي شود که ترموديناميک شاخه اي از علم مکانيک است.فشار يک گاز ايده آل را با استفاده از نظريه جنبشي محاسبه مي کنند. براي ساده کردن مطلب ، گازي را در يک ظرف مکعب شکل با ديواره هاي کاملا کشسان در نظر مي گيريم. فرض مي کنيم طول هر ضلع مکعب L باشد. سطحهاي عمود بر محور X را که مساحت هر کدام e۲ است. A۱ و A۲ مي ناميم. مولکولي را در نظر مي گيريم که داراي سرعت V باشد. سرعت V را مي توان در راستاي يالهاي مولفه هاي Vx و Vy و Vz تجزيه کرد. اگر اين ذره با A۱ برخورد کند در بازگشت مولفه X سرعت آن معکوس مي شود. اين برخورد اثري رو ي مولفه Vy و يا Vy ندارد در نتيجه متغير اندازه حرکت عبارت خواهد بود :
زمان لازم براي طي کردن مکعب برابر خواهد بود با Vx/L. در A۲ دوباره مولفه y سرعت معکوس مي شود و ذره به طرف A۱ باز مي گردد. با اين فرض که در اين ميان برخوردي صورت نمي گيرد مدت رفت و برگشت برابر با ۲ e Vx خواهد بود. به طوري که آهنگ انتقال اندازه حرکت از ذره به A۱ عبارت است: mVx۲/e = Vx/۲e . ۲ mVx ، براي به دست آوردن نيروي کل وارد بر سطح A۱ ، يعني آهنگ انتقال اندازه حرکتي از طرف تمام مولکولهاي گاز به A۱ داده مي شود.