

فشار روانی، تـَنیدگی یا اِستـِرس در روانشناسی به معنی فشار و نیرو است و هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند، استرس زا یا عامل تنیدگی نامیده میشود. استرس یک فشار روانی و احساسی بیش از حد تحمل فرد است. درواقع استرس زمانی ایجاد میشود که ما نتوانیم با فشارهای کوچک کنار بیاییم. استرس در افراد مختلف متفاوت است، ممکن است عاملی برای فردی ایجاد استرس کند ولی در فرد دیگر، به هیچ عنوان استرس ایجاد نکند هر چیزی میتواند جزو این فشار کوچک باشد مثلاً پول، کار، درس و ... .
استرس میتواند روی رفتار شما تأثیر بگذارد یا روی عملکرد بدن شما حتی برخی میگویند میتواند روی اندام و زیبایی صورت شما تأثیر بگذارد. علائم استرس تفکر نگران کننده، شامل اضطراب، مشکلات خواب، عرق کردن، از بین رفتن اشتها و مشکل در تمرکز حافظه است. تنش ایجاد شده در بدن و واکنش بدن را تنیدگی میگوییم به عبارتی هر عاملی موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، تنیدگیزا است. هنگام وارد شدن استرس بدن واکنشهایی از خود نشان میدهد تا تعادل از دست رفته را بازگرداند که این عمل استرس است. تنیدگی واکنشی است که در فرد در اثر حضور عامل دیگری به وجود میآید و قوای فرد را برای روبهرو شدن با آن بسیج میکند و ارگانیزم (یا موجود زنده) حالت آماده باش پیدا میکند. تغییر شغل، نقل مکان به یک شهر جدید، ازدواج، مرگ نزدیکان، و وجود یک بیماری بااهمیت در خانواده از جمله عوامل بیرونی رهاسازی فشارعصبی هستند. جالب آنکه حوادث شادیآور نیز میتوانند به همان اندازه وقایع غمبار برای انسان فشارزا باشند.[۱] از عوامل درونی میتوان به ناراحتیهای جسمانی و یا روانی اشاره کرد. برخی از ویژگیهای شخصیتی، مانند نیاز بهدست آوردن رضایت دیگران نیز میتوانند فشارزا باشند یکی از علل شایع فشار روانی خصوصا پس از اتفاق یک حادثه و یا یک واقعه ناگوار، بروز شوک می باشد. در این مقاله سعی داریم تا در خصوص شوک و اختلال استرسی شوک به مطالعه بپردازیم.
دستگاه گردش خون شامل قلب به عنوان پمپکننده شبکه عروق خونی و خون میباشدکه وظیفه آن رساندن خون حاوی اکسیژن و مواد غذایی به سلولهای بدن میباشد. کاهش علائم حیاتی بدن به دلایل مختلف بلافاصله بعد از آسیب و یا با تأخیر که بر اثر ناتوانی دستگاه گردش خون در رساندن کافی به اعضای بدن، ایجاد ميشود را شوک گویند که از یک ضعف تا یک وضعیت کشنده بر اثر آسیب شدید، متغیر است. در این حالت چون خون کافی به اعضای بدن نميرسد، بدن شروع به مقابله با وضع موجود (کاهش خونرسانی) ميکند. دفاع بدن در این حالت به صورتی است که باید حداکثر خون به اعضاء حیاتی مثل مغز و قلب رسیده و در مقابل به اعضاء کم اهمیتتر مثل پوست، روده و عضلات خون کمتری برسد زیرا که سلامت قلب و مغز ضروریتر است و در حقیقت شوک دفاع بدن در برابر کاهش خونرسانی است.
۶۰% وزن بدن انسان را مایعات تشکیل ميدهد. از بین رفتن ۱۰% این حجم با مکانیسمهای جبرانی، جبران ميشود ولی اگر حجم خون در گردش، ۲۵-۲۰ درصد کاهش یابد، مکانیسمهای جبرانی قادر به جبران نبوده و شوک هیپوولمیک رخ ميدهد. این نوع شوک از شایعترین علل شوک ميباشد که ميتواند به عللی مثل اسهال، استفراغ، تعریق شدید، کم آبی، خونریزی داخلی و خارجی، سوختگی وسیع و وقايع حاد داخل شکم مثل پاره شدن آپاندیس ایجاد شود.
شایعترین علت آن بیماریهایی نظیر سکته قلبی، صدمات قلبی، پرفشاری عروقی در ریه، تنگی دریچه آئورت ميباشد که ۱۰۰- ۹۰ درصد بیماران دارای شوک قلبی ميمیرند.
در این شوک، جریان خون بافتهای بدن طبیعی بوده ولی به دلیل ترشح واسطههای شیمیایی که منجر به اختلال در نفوذپذیری و انقباض عروق ميشود، حجم خون در گردش کم به نظر ميرسد. این نوع شوک بر اثر عوامل زیر ممکن است بروز کند:
بر اثر آسیبهای نخاعی، ضربه محکم به ستون فقرات یا سر و ایجاد درد و درک آن توسط سیستم عصبی و نهایتاً گشاد شدن ناگهانی عروق و سقوط شدید فشارخون، ایجاد ميشود.
به علت اختلال موقت و گذرای خونرسانی به مغز برای چند لحظه ایجاد ميشود مثل شنیدن خبر ناگهانی، خستگی مفرط، ایستادن طولانی و … .
شایعترین و مهمترین نوع شوک وازوژنیک است که ارگانیسمهای بیماریزا با آزاد کردن سم در تمام بافتهای بدن از طریق افزایش نفوذپذیری عروق و اتساع آنها و اختلال در کارکرد قلب، موجب بروز این شوک ميشوند. مرگ و میر در شوک عفونی پیشرفته زیاد است(حدود ۵۰ درصد) که اکثراً به دلیل کاهش شدید فشارخون و نارسایی چند عضو اتفاق ميافتد.
ناراحتی روحی پس از وارد شدن یک رویداد تلخ، ژنتیک، سابقه اضطراب و سابقه ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در مبتلا شدن به این اختلال موثر است، اما بیشترین تأثیر را شخصیت، استرس و تفسیر آن دارد. هر عاملی که وضعیت فعلی و تعادل فرد را بر هم بزند استراس تلقی میشود که میتواند خوشایند یا ناخوشایند، درونی یا بیرونی و مثبت یا منفی باشند. پس از برخی اتفاقات اختلافات استرس پس از سانحه رخ میدهد، اما همه اتفاقات لزوماً این اختلال را در پی ندارد و سوانحی که در بیش از ۵۰ درصد مردم استرس شدید ایجاد کند اختلال استرس پس از سانحه محسوب میشود.
برخی افراد صحنههای دلخراشی را مشاهده میکنند و پس از آن صحنه دچار استرس میشوند بنابراین استرسهای ناشی از برخی وقایع مانند نزاعها و تصادفات که بار کمتری دارند فرد را مستعد ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه نمیکند. شواهد نشان میدهد اختلال استرس پس از سانحه در افرادی که به لحاظ مذهبی معتقدتر هستند کمتر است. این اختلال همچنین به سن ارتباط دارد و کودکان در ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه آسیبپذیرتر هستند.
کودکان، زنان و سالمندان ۳ گروه آسیبپذیر در ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه هستند، ژنتیک، سابقه اضطراب و سابقه ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در مبتلا شدن به این اختلال موثر است، اما بیشترین تاثیر را شخصیت، استرس و تفسیر آن دارد.
اولین علامت فرد در مواجهه با حادثه شوک است که برای چند دقیقه تا نیم ساعت با حالت گیجی، عدم درک موقعیت، عدم قدرت تصمیمگیری و از دست دادن توان تفکر و حافظه همراه است، پس از آن نیز علائم اضطراب مانند تپش قلب شدید، خشکی دهان و ترس ناشی از اتفاقی که برای فرد یا یکی از اطرافیانش رخ داده است، دیده میشود. همچنین مبتلایان با کابوسهای شبانه بیدار میشوند و محتوای خوابهای آنها مربوط به استرسی است که سبب ایجاد ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه شده است، در واقع تجربه مجدد حادثه در خواب یا بیداری رخ میدهد. این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: فرد مبتلا با قرار گرفتن در موقعیت استرسزا یا موقعیتهای مشابه دچار علائمی می شود که موقع استرس آنها را تجربه کرده است.
مبتلایان با صدای زنگ تلفن، بوق خودروها و برخی صداهای مهیب که آنها را به هم ریخته و در شرایط مشابه استرس قرار میدهد به شدت می ترسند و علائم فیزیولوژیک اختلال را نشان میدهند. شواهد نشان داده است یک توده هوای شرجی وارد ایالتی از آمریکا شد و برخی افراد دچار علائم اختلال استرس پس از سانحه شدند، پس از بررسی معلوم شد که این افراد سربازان جنگ ویتنام بودند که در هوای شرجی قرار گرفته بودند.