مقدمه
شغل اهمیت و ضرورت ویژهای در زندگی انسان دارد و در واقع یکی از تصمیم گیریهای اساسی و سرنوشتساز برای وی میباشد. در گذشته که تنوع مشاغل تا به حد امروزی نبوده است، اغلب انتخاب شغل برای فرزندان به صورت موروثی انجام میگرفته است. به عبارتی فرزندان همان شغل پدر را انتخاب کرده و آنرا ادامه میدادند. نياز به كار از قرون باستان وجود داشته است و هرچه مى گذرد، بر اهميت آن افزوده مى گردد. یکی از تصمیم گیریهای اساسی و سرنوشتساز برای افراد انتخاب شغل است. در گذشته که تنوع مشاغل تا به حد امروزی نبوده است، اغلب انتخاب شغل برای فرزندان به صورت موروثی انجام میگرفته است. به عبارتی فرزندان همان شغل پدر را انتخاب کرده و آن را ادامه میدادند. امروزه بنا به دلایل مختلفی کمتر از گذشته این اتفاق میافتد و اغلب جوانان در شرایطی قرار میگیرند که ناچار به انتخاب شرایط شغلی هستند. با این حال پایههای انتخاب شغل و مراحل لازم برای رسیدن به شغل مورد نظر اغلب در سنین پائینتر گذاشته میشود. افراد با در نظر داشتن عوامل موثر در پایهریزی این مراحل و عوامل دیگر مسیر شغلی خود را هدایت میکنند.
تعریف شغل، کار و حرفه
• کار: فعالیتی دائمی که به تولید کالا و یا خدمات منتهی میشود و فرد دستمزد دریافت میکند. دائمی بودن، تولید و دریافت دستمزد از ویژگیهای اساسی کار است.
• حرفه: مجموعه کارهایی که فرد در طول زندگی خود به آن مشغول است.
• شغل: به موقعیتهای شبیه به هم در یک موسسه، اداره یا کارگاه اطلاق میشود.
• از نظر لغوى كار به معناى فعل و عمل و كردار انسان است و در اصطلاح، كار فعاليتى است نسبتا دائمى كه به توليد كالا يا خدمات مىانجامد و به آن دستمزدى تعلق مىگيرد.
• سرچشمه انباشت ثروت و سرمايه و نهايتا رشد و شكوفايى جوامع است.
• استفاده اى كه انسان از نيروهاى مادى و معنوى خود در راه توليد ثروت يا ايجاد خدمات مى كند .
• كار به طور عمده از طريق هدف ها و ارزش محصولى كه توليد شده معين مى گردد، به عبارت ديگر كار زمينه را براى توليد و افزايش خدمات ايجاد مى كند.
• مجموعه عملياتى كه انسان با استفاده از مغز، دست ها، ابزار و ماشين ها براى استفاده عملى از ماده روى آن انجام مى دهد و اين اعمال نيز متقابلا بر انسان اثر مى گذارد و او را تغيير مى دهد.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب شغل
عوامل مؤثر در انتخاب شغل را به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی میتوان تفکیک کرد. با توجه به این تقسیمبندی، در اینجا پیرامون هر یک از عوامل مشخص شده توضیح مختصری ارائه میگردد:
عوامل فردی
انگیزه
انگیزه به عاملی تعبیر میشود که اساس رفتار آگاهانه افراد را تشکیل میدهد. معمولاً فراهم آمدن مجموعههایی از شرایط و مقتضیات که موجب انگیزش فرد برای وصول به هدفی میشود، مبنای شکلگیری و ایجاد این عامل، یعنی انگیزه میگردد.
بررسی علائق
علاقه و تمایل انسان در بسیاری از امور زندگی انسان سایهگستر است. افراد دوست ندارند به کارها و اموری بپردازند که علاقه و گرایشی به آن ها ندارند، چه در مورد کارهای روزمره و چه در مورد شغل و سایر فعالیتها. در واقع علاقه و گرایش در انسان فعال کننده سیستم انگیزش فرد به شمار میرود. ممکن است برخی افراد تصور کنند زمانی که شروع به فعالیت کردند کمکم احساس علاقه و تمایل نیز در آنها به وجود خواهد آمد اما در واقع چنین مساله ابدا قابل پیشبینی است. فقدان علاقه اولیه ممکن است افزایش نارضایتی از فعالیت مورد نظر و ناراحتیهای جانبی آن را موجب شود.
استعداد
استعداد، عامل مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت افراد در مشاغل است. بدون داشتن استعداد لازم در یک زمینه یا پیشرفتی حاصل نخواهد شد یا روند آن بسیار کند خواهد بود. بر این اساس آگاهی از میزان و نوع استعداد افراد، کمک شایان توجهی به آن ها خواهد کرد تا پیشبینی خوبی از آینده انتخاب شغل خود داشته باشند. امروزه برای این منظور آزمونهای استعداد سنجی وجود دارد که میتوانند به فرد کمک کنند استعدادهای واقعی خود را شناسایی کنند. برخی اوقات دیده میشود که استعداد افراد و شناختهای آنها در مورد استعدادهای خود تحت تاثیر احساسات و علائق آنها قرار میگیرد. فرد که به زمینه موسیقی علاقمندی شدیدی دارد ممکن است این علاقه را به حساب استعداد خود در زمینه موسیقی قلمداد کند. شناخت استعدادها از ملزومات اساسی انتخاب شغل است.
عوامل اجتماعی
فرصتهای شغلی
در برخی جوامع و از جمله جامعه ما تمامی رشتههای شغلی از فرصتهای برابری برخوردار نیستند و در عین حال که بطور کلی فرصت شغلی برای کلیه مشاغل پائین است. اما تفاوتهایی بین مشاغل مختلف از این لحاظ وجود دارد. آشنایی با فرصتهای شغلی شغل انتخابی، عامل مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد. کسی که در زمینه خاصی مهارت میبیند و پایهها و مراحل رسیدن به آن شغل را طرحریزی و طی میکند، میبایست مساله فرصتهای شغلی را نیز در نظر بگیرید تا از اتلاف وقت و نیروی خود جلوگیری کند.
عوامل اقتصادی
میزان بازده و کارآیی یک شغل حائز اهمیت فراوانی است و در واقع هدف عمده انتخاب شغل دستیابی به درآمد حاصل از آن است. بالا بردن بازده و کارآیی اقتصادی برخی مشاغل توجه افراد را به خود جلب میکند و موجب گرایش افراد به آن زمینهها میگردد.
جایگاه اجتماعی
تقریبا تمام افراد تمایل دارند شغلی داشته باشند که از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشند. هر چند در عمل بنا به تاثیر عوامل متعدد دیگر ممکن است این تمایل به واقعیت نرسد. اما افرادی که این مساله الویت بیشتری برای آنها دارد منتظر چنین موقعیتهایی بوده و با توجه به شرایط فردی خود تلاش میکنند چنین شرایطی را برای خود مهیا کنند. توجه و تاکید زیاد به آن عامل ، گاه مشکل بیکاری را برای افراد افزایش میدهد. هر چند وقت یکبار رشتهها و مشاغلی در جایگاه اجتماعی بالاتری قرار میگیرند و موجب جاری شدن خیلی زیادی از افراد به سمت این رشته و مشاغل میگردند.
ملاک های انتخاب شغل در اسلام
در دین اسلام، تلاش برای تکفل امور خانواده مانند جهاد قلمداد شده و بسیار مورد ستایش است اما در این تلاش برای رفع حوایج خود و افراد تحت تکفل نمی توان هر شغل و مسلکی را پذیرا شد. دین اسلام تاکید و توجه بسیاری به امور تولیدی دارد که به سود بشر باشد و از خرید و فروش اموال و کالاها و اموری که فسادآور و ضد بشری بوده و به روش باطل و نادرست کسب درآمد می کند امر به اجتناب کرده است.از منظر اسلام کسب و کار و روزی حلالی که موجب خسارت به دیگران نشود و تقویت بنیان جامعه، خانواده و رونق تولید و اشتغال کشور و رشد و توسعه اقتصاد را به دنبال داشته باشد مورد احترام است.در هر حال برای انتخاب یک شغل مناسب باید مجموعهای از عوامل پیش گفته را در نظر گرفت و تنها یک عامل و ملاک را محور انتخاب و تصمیمگیری مهم در زندگی و شغل آینده قرار نداد.
فرایند انتخاب شغل
• ابتدا علایق، توانمندی ها، ارزش ها و اولویت های خود را شناسایی کنید. این پرسش ها را در ذهن داشته باشید: من چگونه می خواهم زندگی کنم؟ چه علایقی دارم؟ دوست دارم کجا زندگی کنم و چگونه محیطی را برای انجام کار ترجیح می دهم؟
• دامنه انتخاب های خود را محدود نکنید، مشاغل دیگری را در نظر بگیرید که می توانید آنها را انجام دهید و به علایق و ارزش های خود توجه کنید .
• اطلاعاتی درباره مشاغل دیگر جمع آوری و آنها را هم ارزیابی کنید. از خود بپرسید در چه کاری می توانید موفق تر ظاهر شوید؟ کدام شغل بیشتر با خصوصیات شما همخوانی دارد؟ باید شغلی انتخاب کنید که با استعدادها، ارزش ها و علایق شما تناسب داشته باشد. بررسی کنید چه نیازهای آموزشی را می خواهد و جنبه های مثبت و منفی آن چیست؟ با کسانی که در این مشاغل اشتغال دارند گفت وگو کنید.
• بعد از ارزیابی و تهیه فهرست وقت کافی برای اولویت بندی آنها صرف کنید.
• به نتیجه انتخاب خود توجه کنید ، تصمیم بگیرید و برنامه ای بریزید و اقدام به عملی کردن آن کنید.
نظریه های « انتخاب شغل» و «رضایت شغلی»
نظریه گینز برگ
گینز برگ معتقد است که انتخاب حرفه، مرحله ای تکاملی است که متأثر از تجربه های گذشته، ارزش ها، علایق، توانایی ها و دانایی های فرد است و برای انتخاب شغل ، سه مرحله را باید برشمرد:
۱. مرحله رویایی: این مرحله تا سن یازده سالگی ادامه دارد و مربوط به آرزوها و رؤیاهای این دوران است. در این مرحله، کودک، نقش بزرگسالان را تقلید می کند، به گونه ای که این نقش ها در بازی های وی منعکس است.
۲. مرحله آزمایشی: این مرحله از یازده سالگی تا هفده سالگی ادامه دارد. انسان در این مرحله از زندگی، سعی می کند آرزوها و تمایلاتش را به مرحله آزمایش بگذارد، و بدین ترتیب با مشکلات، موانع و واقعیت های شغل مورد نظر خود، کم و بیش آشنا می شود.
۳. مرحله واقع بینی: این مرحله از سن هفده سالگی به بعد است. فرد بر اساس مراحل قبلی و تجربه های پیشین، علایق واقعی خود را کشف می کند و به انتخاب شغل می پردازد.
نظریه رو
رو، معتقد است که ارضای نیازها، محرک مهمی در انتخاب حرفه به شمار می رود، به طوری که تا نیازهای اولیه ارضا نشوند، نیازهای عالی تر، ظاهر نمی شوند و در نتیجه، حرکت و جنبشی هم برای ارضای آن، صورت نمی گیرد. وی معتقد است که شرایط تربیت خانوادگی و چگونگی رابطه کودک با والدین، نقش عمده ای در رشد نیازها و در آینده، در انتخاب شغل، بازی می کند و از این نظر، افراد را به دو دسته تقسیم می کند: گروهی که به مردم علاقه مندند و گروهی که به اشیا علاقه مندند.
نظریه سوپر
اساس نظریه سوپر در مورد انتخاب شغل، برچگونگی «خودپنداری» مبتنی است. او معتقد است شخص، شغلی را انتخاب می کند که بازگو کننده و منعکس کننده تصور و پندار وی از خود (خودپنداره) باشد. ویژگی خاص دیگر این نظریه، توجه به مبانی فرهنگی و توانایی های فردی است. وی برای رشد حرفه ای، مراحلی به شرح زیر قائل است:
۱. مرحله همانندسازی: در این مرحله که بین پنج تا ده سالگی قرار دارد ـ کودک، خود را با مشاغل کسانی که با آن ها در تماس مستقیم بوده و برای او مهم و قابل احترام قلمداد می شوند، همانندسازی می کند، مانند: پزشکان و معلمان. اگرچه این همانندسازی ها واقعی نیستند، اما می توانند زمینه انتخاب شغل افراد را در آینده پی ریزی کنند. در این مرحله، خانواده و وسائل ارتباط جمعی (بخصوص تلویزیون) با ارائه الگوهایی به صورت «قهرمان»، نقش قابل توجهی ایفا می نمایند.
۲. مرحله کسب عادات کار: این مرحله بین ده تا پانزده سالگی واقع شده و شخص می کوشد کارهایی را که به او ارجاع می شود، به خوبی انجام دهد.
۳. در این صورت، نوجوان سعی می کند به بهترین وجه، وظیفه اش را انجام دهد و بدین ترتیب می فهمد که کار، یکی از راه های «اظهار وجود» و یکی از وسائل بهتر زیستن است. مرحله کسب تجربه: در این مرحله، فرد، خود را به عنوان کسی که شاغل است و مسئولیتی به عهده دارد، کاری را تجربه می کند. این مرحله در جوامع شهری کشور ما از سال های پایین تری شروع می شود، بخصوص در خانواده های کم در آمد، دانش آموزان در طول تابستان مجبور هستند از راه های گوناگونی، پول توجیبی و شهریه سال تحصیلی آینده خود را به دست آورند. فرد در این مرحله تا حدی از استقلال مادی برخوردار می شود و می کوشد کارهای گوناگون را سبک و سنگین کرده، تقلید و آزمایش کند.
۴. مرحله کسب مهارت های لازم و احساس مفید بودن: شخص در این مرحله، مهارت های لازم را می آموزد و احساس مفید بودن می کند. این مرحله بین سنین ۲۵ تا ۴۰ سالگی واقع شده است و در آن، فرد با همکاران خود به رقابت می پردازد و می کوشد بهترین و بیشترین مهارت های لازم را کسب کند تا به بالاترین مرحله شغلی خود برسد.
۵. مرحله ابقای یک زندگی سودمند: زندگی شغلی فرد در سنین ۴۰ تا ۷۰ سالگی، سیری کم و بیش ثابت را نشان می دهد و از امیال او برای انجام دادن خدمات اجتماعی داوطلبانه و نیکوکارانه حکایت می کند. فرد در این مرحله، کم تر خود را به مخاطره می اندازد و بیشتر در جهت حفظ وضع موجودش اهتمام می ورزد.
۶. مرحله بازنشستگی: پس از سال های ۶۰ تا ۷۰ سالگی و نایل شدن به مرحله بازنشستگی، فرد به طور ناخودآگاه، کار خود را تمام شده تلقی می کند و به فکر مرگ و دوران پس از مرگ می افتد.