محیط زیست در برگیرنده محیط طبیعی، محیط اجتماعی و محیط مصنوع است. محیط طبیعی ساخته دست بشرنیست، همواره مورد دخل و تصرف انسان قرار گرفته اما همچنان ماهیت اصلی خود را حفظ نموده است. محیط اجتماعی شامل کلیه افراد، سازمان ها و نهادهای اجتماعی که انسان در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده و بر زندگی او تاثیر گذارند، محیط مصنوع نیز محیطی ساخته دست بشر است. تاریخچه محیط زیست به گذشته های بسیار دور و در واقع به تاریخچه زندگی انسان بر روی کره زمین بر می گردد. رابطه انسان با محیط زیست اززمان آفرینش انسان شروع شده و به مرور زمان دست خوش تغییرات شده است. در گذشته ،بشرمواهب طبیعی را منابع پایان ناپذیر می دانست، انسان های اولیه قادر به دخل و تصرفی چندانی در طبیعت نبودند به عبارتی انسان ها تحت تاثیر کامل عوامل محیطی بودند و دخالت های آنها در آن زمان توسط طبیعت ،ترمیم و بازسازی شده ومحیط زیست به صورت بکر و دست نخورده بود. با گذشت زمان انسان با اکتشافات و اختراعات جدید راه های مهار طبیعت و غلبه بر آن را آموخت وخود را مالک زمین دانست و این شیوه زندگی، بشر را به سمت هجوم بر طبیعت و تخریب محیط زیست سوق داد. شدت این تخریب و آلودگی زیست محیطی برای طبیعت غیر قابل تحمل، غیر قابل جبران و غیر قابل بازسازی بود. به این ترتیب که با تصرفات بی رویه، تعادل اکولوژیک طبیعت را برهم زده موجب ایجاد زیستگاه های نامناسب و آلوده، همچنین مختل شدن الگوی پراکنش طبیعی شد. لذا، تمام این موارد باعث ناپایداری اکوسیستم ها و تخریب محیط زیست شد. عوامل اصلی تخریب و آلودگی محیط زیست به ترتیب تأثیرگذاری ؛ افزایش نفوس، تخریب جنگل و نابودی پوشش گیاهی، مصرف انرژی و افزایش درجه حرارت می باشد.
محیط زیست با مفهوم رایج و متداول آن در عصر حاضر، بحثی کاملاً نو و تازه است. وضعیت فعلی محیط زیست، نشان دهنده این موضوع است که انسان با بهرهبرداری بی رویه از محیط زیست آن را با بحران عظیمی مواجه کرده است. برای مثال توسعه صنعتی و پیشرفت تكنولوژی، دستاوردهای متنوعی را برای زندگی انسان به همراه داشته است اما یكی از رهآوردهای توسعه صنعتی كه با افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی و مصرف بیشتر سوختهای فسیلی، روز به روز بر شدت آن افزوده میشود، رها شدن پسماندهایی به شكل تركیبات ناخواسته و اغلب زیانآور به محیط است، كه دارای اثرات منفی بسیاری بر محیط زیست است. عواملی همچون رشد شهرنشینی، ازدیاد زباله های شهری و جذب شدن برخی مواد شیمیایی در خاک، حفاری های معادن، چرای بی رویه دام ها، استفاده از سموم و آفت کش ها و مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی، موجب فرسایش و آلودگی خاک و تخریب سطح زمین می شود. تخریب جنگلها پیامدهای زیان باری برای زندگی انسانها، حیوانات و گیاهان دارد، زیرا جنگل ها و مراتع نقش تعیین كننده ای در تولید اكسیژن ،مبارزه با آلودگی هوا ،تفریح و تفرّج، حفاظت خاك، جلوگیری از سیلاب، جلوگیری از فرسایش خاك، تغذیه انسان ها و دیگر موجودات، صنایع بزرگ چوبی و ساختمان سازی و تهیه لوازم منزل، برخی فرآورده های جنگلی، تأمین ماده خام كاغذ و تهیه دارو و مصارف پزشكی دارد. در این بین، یكی از مهم ترین مسائل جوامع بشری امروزی، انرژی و نحوه تأمین نیازهای مربوط به آن است.
یکی از اثرات مهم زیست محیطی ناشی از مصرف انرژی، ایجاد ریزش های اسیدی است. میزان تأثیر ریزش های اسیدی، به میزان حساسیت اكوسیستم ها بستگی دارد. در اثر این ریزش ها بسیاری از آب های سطحی به كلی عاری از ماهی، دوزیستان و سایر موجودات می گردد، PH خاك در مناطق وسیعی كاهش خواهد یافت. ریزش های اسیدی، مواد معدنی گیاهان و تنوع زیستی پوشش های گیاهی را تحت تأثیر قرار داده واصلی ترین عامل كاهش بعضی مناطق جنگلی می باشد. افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در اتمسفر، باعث برهم خوردن توازن انرژی زمین وهمچنین گرم شدن آن شده است كه در قرن آینده نیز موجب تغییرات آب وهوایی مهمی خواهد شد. بر این اساس، موضوع آلودگی محیط زیست یکی از مهمترین معضلاتی است که انسان معاصر را با چالش های جدی روبهرو کرده است. تخریب و نابودی روز افزون جنگلها و مراتع، نابودی گونههای نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا، ریزگردها، استفاده از سلاح های هستهای و شیمیایی، ورود مواد نفتی، فاضلاب کارخانه ها و مجتمع های صنعتی به رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روزافزون سوختهای فسیلی، استفاده بیرویه از سموم دفع آفات نباتی و ده ها عامل آلوده کننده دیگر گویای این واقعیت مهم است.
انسان موجودی تأثیرپذیر است و شخصیت او علاوه بر عوامل ژنتیکی ، تحت تأثیر دو محیط قرار دارد: یکی محیط اجتماعی که شامل خانواده و مدرسه و دوستان می شود؛ و دیگری محیط جغرافیایی که شامل بلندی ها و پستی ها، کوه ها و دشت ها، چگونگی تابش نور خورشید و کیفیت آب و هواست. موقعیتهای جغرافیایی محیط زیست، هر کدام شرایط خاصی را در تن و روان آدمی فراهم می آورند. به عنوان مثال ابن سینا فیلسوف مسلمان ایرانی ، کوهستانی بودن منطقه سکونت انسان را سبب چالاکی و دلیری دانسته و بر این باور است که پستی منطقه سکونت، افسردگی و بیماری را در پی دارد. وی ساکنان مناطق مرتفع و کوهستانی را نیرومند و قوی بنیه می دانست. او همچنین مردم مناطق مرطوب را به زیبارویی توصیف کرده است و متذکر می شود که روحیه و حالات و رفتار مردم مناطق خشک کاملاً بر عکس حالات و رفتار مردم مناطق مرطوب است. مورخ مشهور ابن خلدون، نیز بر این باور است که ساکنان مناطق معتدل که از حرارت سوزان و سرمای شدید در امانند از نظر خُلق و خوی و صورت و سیرت در اعتدال قرار دارند . افراط و تفریط در زندگی آنان کمتر و آبادانی و عمران در مناطق آنان بیشتر است. تاثیرات طبیعت تا بدان حد است که با تغییر فصل های سال نیز جسم و روان انسان دچار تغییراتی می شود. به عنوان مثال تحقیقات نشان داده است که در فصل بهار کسانی که اختلالات روانی دارند، خُلق و خوی بهتر و طبیعی تری پیدا می کنند. تنوع رنگها در فصل بهار نیز بر روحیه و رفتار انسانها تاثیرگذار است. آسمان آبی، زمین سبز، گلهای رنگارنگ و شکوفههای زیبا ، هر یک به تنهایی می توانند تاثیرات مطلوبی بر روح و حتی جسم انسان بگذارند. همانطور که دیده میشود چهار رنگ مهم یعنی آبی، سبز، قرمز و زرد، در فصل بهار به وفور در اطراف ما یافت میشود که این رنگها نیز خود تاثیرات چشمگیری بر روحیه و خُلق و خوی ما دارند. رنگ آبی آسمان احساس آرامش، رضایت، ملایمت طبع و عشق و محبت را به وجود میآورد. رنگ سبز حس تعلق و عزت نفس را بالا میبرد. رنگ قرمز حس آرزومندی و امیدواری، هیجانپذیری و تمایلات خاص درونی را بر می انگیزد و بالاخره نور زرد رنگ خورشید و شکوفههای زیبا احساس سرزندگی، آیندهنگری، نشاط و نیروی ابتکار را به وجود میآورد. رنگهای موجود در طبیعت بهاری موجب ایجاد حس خشنودی و محبت ، اظهار وجود، فعالیت ، موفقیت و امید میشوند که همگی از صفات پسندیدهای است که همیشه سعی در پرورش آنها داریم.
براستی که در فصل زیبای بهار ، گوش دادن به موسیقی طبیعت که از لابهلای شاخههای درختان به گوش میرسد و یا شنیدن آواز دلنشین پرندهها و صدای موزون رودخانههای جاری در دل طبیعت، میتواند هر انسانی را به شوق آورد .شاید به همین دلیل است که خیلی از شعرا و هنرمندان با رفتن به دل طبیعت بهاری، الهامهای زیبایی از آن گرفتهاند که منشا اثرهای بسیار ارزنده بوده است. طبیعت و تاثیرات آن موضوعی است که مورد توجه آموزه های اسلامی نیز قرار داشته است. در این مورد آیات و روایات متعددی به چشم می خورد. به عنوان مثال ، آب در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است. به تعبیر قرآن ،آب مایه ی حیات همه موجودات است؛ و به تعبیر امام صادق ( ع ) طعم آب، طعم زندگی است . نگاه مسلمانان به آب، نگاهی سرشار از قداست و پاکیزگی است. آب مایعی است که زمینه ارتباط آنان با معبودشان را فراهم می سازد. در اسلام هیچ کس نمی تواند در آستان مقدس خداوند به نماز بایستد مگر این که با آب خود را شستشو دهد که به نام وضو و غسل خوانده می شود. هیچ مسلمانی نمی تواند به طواف خانه خدا بپردازد جز آن که زمینه آن را با آب فراهم آورده باشد و نیز تماس با خط کتاب آسمانی قرآن جایز نیست مگر آن که شخص قبلاً با زلال آب، پاکیزه شده باشد. آب نه تنها جسم را شستشو می دهد که حالتی معنوی در آدمی ایجاد می کند که زمینه ساز و مهیاکننده راه یافتن به حریم مقدسات دینی می شود. قرآن و روایات آب را با ویژگی «طَهور» یعنی پاک و پاکیزه توصیف می کنند .
فرض بر این است که محیط زیست در سطوح مختلف، رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. موس (1976) معتقد است شخصیت مردم یک کشور ، توسط طبیعت و نوع محیطی که برای مدتی طولانی در آن زندگی می کنند، شکل می گیرد. تفاوت های نژادی شخصیت، تا حد زیادی، به تفاوت های محیط هایی بستگی دارد که مردم نژادهای مختلف برای چندین نسل در آن زیسته اند. برای مثال، فرض بر این است که آب و هوا بر روی خلق و خوی انسان تاثیر می گذارد؛ آب و هوای سرد مردم را سخت کوش و فعال می کند، احتمال انجماد، باعث ایجاد حس ناامنی می شود و در یک محیط سرد، فرد باید، به طور مداوم، کار کند تابدنش را گرم نگه دارد. مردمی که در نواحی سردسیر زندگی می کنند باید برای زندگی شان از قبل برنامه ریزی کنند، غذا و وسایل گرمایی ذخیره کنند و ... این محیط نامساعد و دشوار مردم را پرخاشگر ، جسور، عمل گرا و رقابت جو بار می آورد. در نقطه مقابل، مردمی که در آب و هوای گرم زندگی می کنند، معمولاً آدم هایی غیرفعال و کم توجه هستند. ویژگی این نوع خلق و خو، تنبلی و رخوت، سستی ،گرایش به تسلیم شدن و پذیرش شرایط است. ویژگی خلق و خوی معتدل، کل گرا شهودی بودن و متوازن بودن نیز از خصوصیات مردمی است که در اب و هوای معتدل زندگی می کنند. همچنین زندگی در محیط شهری نسبت به محیط روستایی باعث ایجاد تغییرات متفاوتی در روان انسان می شود، برای مثال شیوع اسکیزوفرنی در محیط های شهری بیشتر از محیط های روستایی است. مثال هایی از این قبیل نشان از تاثیر محیط زیست بر انسان دارد.
رابطه انسان با محیط زیست وپدیده هایی كه در این باره دخالت دارند، مدام مورد كنجكاوی دانشمندان زیست شناس بوده و تجربه ثابت كرده است كه تأثیرات محیط زیست در عوامل زیستی مانند قد انسان انكارناپذیر بوده است. پروفسور «ژان هیرنو» (Jean Hiernaux) انسان شناس معروف فرانسوی در مطالعات خود دقیقاً به محیط و رشد و تكامل انسان اشاره كرده و عقیده دارد كه محیط زیست یكی از بهترین عوامل مؤثر در میزان رشد قد انسان است. نمونه جالب و فوق العاده ای از آن به نمونه هایی از مردان بالغ، سالم و تندرست مربوط می شود كه در آن پیگمه های (Mbuti) مربوط به جنگل استوایی زئیر (كنگوی سابق) بین ۱۲۶ تا ۱۵۹ سانتیمتر می شود. در صورتی كه این اندازه قد در نزد «نوئر»های مربوط به دره نیل علیا در «سودان» از ۱۶۷ تا ۲۰۵ سانتیمتر است كه حد متوسط آن به ۱۸۵ سانتیمتر می رسد.