

علمای مدیریت در ارائه تعریفی فراگیر از مدیریت اتفاق نظر ندارند . به همین دلیل برای مدیریت از دیدگاه های مختلف تعاریف متعددی را ارئه داده اند . گروهی مدیریت را هنر انجام امور به وسیله دیگران توصیف کرده اند و عده ای مدیریت را هنر و علم اداره کردن ، تلاش و کوشش و استفاده از منابع سازمانی برای اهداف معین بر شمرده اند . بیشترین تکیه ای که در تعریف از مدیریت تا کنون ارائه شده ، تعریف مدیریت از دیدگاه وظایف اصلی مدیران می باشد که در ذیل به یک نمونه از آن اشاره می شود .
(( مدیریت یعنی هماهنگی همه امکانات و منابع از طریق برنامه ریزی ، سازمان دهی ، کنترل و نظارت ، تصمیم گیری و هدایت و رهبری ))
بنابراین مدیریت انبار که خود شاخه ای از درخت تنومند سطوح مدیریتی در یک سازمان به شمار می رود ، می بایست در قالب وظایف اصلی مدیران و در چارچوب اختیارات و مسئولیت های تفویض شده نسبت به اداره انبار ، اقدام کند . لذا چنان چه بخواهیم مدیریت انبار را تعریف کنیم لازم است این تعریف را در چارچوب وظایف انبار داری و مراحل تعمیم دهیم تا از جامعیت بیشتری برخوردار گردد . به طوری که می توان گفت :
(( مدیریت انبار ، فرآیندی است که به وسیله آن فعالیت های فردی و گروهی به منظور تحویل گرفتن ، نگهداری و تحویل دادن هر گونه کالا و اجناس و کنترل موجودی های انبار را در جهت اهداف مشترک سازمانی ، همسو و هماهنگ و هدایت می نماید )) .
لذا لازم است مدیریت انبار صرف نظر از انجام وظایف و تکالیف اداره انبار ها که ناشی از انجام مراحل و اصول انبار داری می باشد به عنوان یکی از مدیران در سطوح مدیریتی سازمان وظیفه یک مدیر را در اداره ام رانبار انجام دهد که از آن جمله :
در تعاریف گوناگونی که از برنامه ریزی شده است ، برنامه ریزی را چنین تعریف کرده اند :
(( برنامه ریزی عبارت است از پیش بینی و دور نگری درباره این که برای رسیدن به هدف معینی ، چه کاری ، چگونه ، چه مدت و به وسیله چه افرادی می باید انجام گیرد )) و یا این که (( برنامه ریزی عبارت است از تعیین هدف ، وضع خط مشی ، تبدیل هدف به صورت برنامه عملیات و پیش بینی چگونگی اجرای آن ها )) . به طوری که از تعاریف فوق ملاحظه می شود دو عنصر هدف یا اهداف و پیش بینی ، ارکان و اجزای اصلی برنامه ریزی ها را تشکیل می دهند و مدیریت انبار نیز می بایست در طراحی و برنامه ریزی این دو عنصر اصلی را مد نظر قرار دهد .
ب – پیش بینی در برنامه ریزی
عموما پیش بینی به مفهوم برآورد آینده با حداقل خطا به کار برده می شود . مدیریت انبار باید قدرت و توانایی پیش بینی را با حداقل خطا برای آینده داشته باشد و از پیش بینی های نظری و قضاوتی اجتناب نماید تا خطای پیش بینی خود را در برنامه ریزی عملیاتی انبار به حداقل برساند . استفاده از اطلاعات و آمار مربوط به مقادیر موجودی های انبار ، خرید و مصرف و توزیع و فروش انواع موجودی ها در سال های گذشته در روند پیش بینی جهت برنامه ریزی عملیاتی انبار نیز می تاوند تا حدودی مدیریت انبار را به نتایج صحیح و منطقی تری برساند . ولی مدیریت انبار باید از این مسئله غافل نباشد که همواره روند گذشته نمی تواند در آینده درست از کار درآید . روش استفاده علت و معلولی یکی دیگر از روش های پیش بینی است که مدیریت انبار می تواند در پیش بینی های خود به منظور برنامه ریزی عملیاتی انبار از آن استفاده کند .
مدیریت انبار برای برنامه ریزی عملیات انبار می بایست ، ضمن توجه به تأثیر گذاری عوامل داخلی و خارجی سازمان خود ، نیاز اطلاعاتی خود را بر طرف کند . زیرا مدیریت انبار به اطلاعات متعددی نیاز دارد که بتواند او را در تهیه و تنظیم و برنامه های یاری دهد . اهم اطلاعات مورد نیاز مدیریت انبار برای برنامه ریزی عبارتند از :
در تعریف از سازماندهی آمده است :
(( سازماندهی عبارت است از کنار یکدیگر قرار دادن وظایف و اختیارات ، مسئولیت های واحد ها و پست ها و نحوه هماهنگی ارتباط بین آن ها به طوری که بیشترین بهره وری حاصل گردد )) .
مدیریت انبار برای سر و سامان دادن واحد خود و دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده سازمان می بایست همواره و به طور مستمر فعالیت های مختلف انبار را سازماندهی نماید . به عبارت دیگر ، دائما در اصلاح و بهبود آن با توجه به متغیر های درونی و بیرونی سازمان خود اقدام کند . البته مدیریت انبار باید به عنوان یک جزء از اجزاء یک سیستم باز در درون یک سازمان از ساختار سازمانی مناسب برخوردار باشد . به طوری که ساختار سازمانی انبار باید با توجه به عوامل مختلف از قبیل نوع ساختار سازمانی ، نوع فعالیت و محیط سازمان ، تعداد پرسنل و انبار ها و نظایر آن در نظر گرفته شده و طراحی گردد .
مدیریت انبار ممکن است در سازماندهی واحد خود ، فعالیت های ذیل را ضروری تشخیص دهد و آن ها را مد نظر قرار دهد :
همواره یک مدیر برای اجرای هر کاری به دنبال به دست آوردن بهترین روش های اجرایی آن کار می باشد تا به نتایج مطلوب برسد . پس از حصول به نتیجه ، آن را ارزیابی می کند . چنان چه نتایج مطلوب باشد ، مسئله از نظر آن مدیر حل شده تلقی می گردد ، ولی چنان چه نتیجه مطلوب نباشد می بایست روش اجراء را اصلاح کند و در صورت عدم دسترسی به روش اجرای مطلوب می بایست هدف را اصلاح و بازنگری نماید . موضوع این است که این فرآیند چگونه انجام می شود . آیا بدون اعمال کنترل و نظارت امکان ارزیابی در هر مرحله وجود دارد ؟ مطمئنا پاسخ منفی است . کنترل ، ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمانی تلقی می گردد و عموما از طریق مقایسه کار انجام شده با برنامه های مصوب انجام می شود . به همین دلیل مهم ترین ابزاری که مدیریت انبار می تواند پیش بینی ها وبرنامه های عملیاتی انجام شده انبار را در سازمان خود مورد ارزیابی قرار دهد و خطای پیش بینی در برنامه ریزی عملیاتی انبار را به حداقل برساند ، انجام کنترل و نظارت از سوی مدیریت انبار می باشد . مدیریت انبار با ابزار کنترل و نظارت قادر خواهد بود تا نسبت به موارد ذیل اطمینان حاصل کند که آیا عملیات انجام شده در راستای اهداف سازمان و برنامه عملیاتی انبار بوده است یا خیر ؟ آن ها عبارتند از :
بنابراین ملاحظه می شود که مدیریت انبار با کنترل و نظارت مستمر خود بر انبار ها و عملیات مرتبط با آن قادر است اقدامات پیش بینی شده را با عملیات انجام شده مقایسه کند و در صورت وجود اختلاف و انحراف نسبت به آن چه که باید باشد و آن چه که هست ، اصلاحات لازم را به عمل آورد . به طور کلی کنترل و نظارت مدیریت انبار می تواند در زمینه های زیر صورت گیرد که اهم آن ها عبارتند از :
در یک سیستم انبار داری ، تصمیمات اساسی مدیریت انبار باید از کیفیت بالایی برخوردار باشد تا از ناحیه آن بتواند پاسخگوی مسائل انبار و انبار داری ، نیروی انسانی مورد نیاز و وسایل و ابزار کار انبار های خود باشد . مدیریت انبار ممکن است در شرایط مختلف ، تصمیم های گوناگونی اتخاذ کند به همین دلیل میزان اطلاعاتی که در هنگام اخذ تصمیم در دسترس مدیریت انبار قرار دارد می تواند متغیر و متفاوت باشد . از آن جایی که اطلاعات مختلف انبار ، اساس تصمیم گیری مدیریت انبار را تشکیل می دهد و مدیریت انبار در زمان های مختلف با مسائلی رو به رو می شود که بعضی از آن ها غیر معمول و حتی منحصر به فرد هستند و تعدادی از آن ها بر حسب عادت و یا روش جاری و شرایط معمول پیش می آید ، لذا مدیریت انبار در این حالت با دو نوع تصمیمات برنامه ریزی شده و تصمیمات برنامه ریزی نشده رو به رو می گردد که ناچار به اخذ تصمیم در مقابل هر یک از حالات مختلف آن می باشد .
گاهی اوقات مدیریت انبار در شرایطی قرار می گیرد که در یک لحظه و بلافاصله می بایست تصمیم گیری کند و دیگر مجالی برای انجام فرآیند تصمیم گیری ندارد . به طور مثال یک کامیون با محموله ای بدون اطلاع و هماهنگی قبلی ، وارد انبار می شود و می بایست بلافاصله بار کامیون تخلیه و اجناس و کالای مزبور کنترل و تحویل انبار گردد . مدیریت انبار باید نحوه تحویل و تخلیه ، محل تخلیه ، نیروی انسانی مورد نیاز ، ابزار و تجهیزات و ماشین آلات را تدارک ببیند و دستورات صریح و روشن را جهت تحویل گرفتن کالا صادر کند . انتخاب محل ، نحوه چیدن و قرار دادن اجناس در کنار یکدیگر و یا انباشتن آن بر روی یکدیگر ، آماده سازی فضای انبار ها ، تجهیز نیروی انسانی مورد نیاز و نظایر آن از جمله تصمیم های برنامه ریزی نشده ای که در این مورد می باشد که مدیریت انبار می باید بلافاصله در این خصوص تصمیم گیری کند و آن را به موقع اجرا گذارد .
مدیریت انبار در خصوص طراحی سیستم و یا برنامه ریزی مواد باید پاسخ سوالاتی از قبیل چگونه ، کجا و چه زمان را داشته باشد و درباره لوازم و وسایل کار و تجهیزات و ماشین آلات انبار به سوالاتی از قبیل چه نوع ، کجا ، چه ظرفیتی و چه وقت پاسخ دهد و برای آن ها برنامه ریزی کند . بنابراین مدیریت انبار همواره در مقابل چالش های مختلف تصمیم گیری قرار دارد .
عموما اهدافی که در کلیه تصمیم گیری های مدیریت انبار به عنوان معیار های تصمیم گیری می بایست در نظر گرفته شود ، ممکن است در سیستم های مشابه ، متفاوت و متنوع باشد ولی مدیریت انبار صرف نظر از اهداف متعددی که می تواند در یک سازمان وجود داشته باشد ، می باید در خصوص موارد زیر تصمیم گیری کند :
مدیریت انبار همواره باید تلاش کند تا هدایتنیروی انسانی و تجهیزات و ماشین آلات تحت سر پرستی خود را به خوبی بر عهده گیرد . این تلاش برای ایجاد انگیزه و رغبت در پرسنل و کارکنان انبار به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از یک سو و اجرای عملیات طبق برنامه های عملیاتی انبار از سوی دیگر در ارتباط هستند . به طور کلی هدایت و رهبری مدیریت انبار را می توان در سه قسمت رهبری ، انگیزش و ارتباطات خلاصه کرد .
الف – رهبری
گروهی بر این اعتقاد هستند که رهبری عبارت است از نفوذ بر زیر دستان از طریق بر قراری ارتباط با آنان به منظور تحقق اهداف سازمان . نفوذ و قدرت رهبری به منابعی که قدرت و نفوذ از آن سرچشمه می گیرد ارتباط پیدا می کند ، در این ارتباط ، قدرت به منزله توانایی اعمال نفوذ بر دیگران تلقی می شود و نفوذ اعمالی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می گردد . چون قدرت و نفوذ در ارتباط با مسئله رهبری قرار دارند و نفوذ نیز از قدرت سرچمشه می گیرد . بنابراین مدیریت انبار نیز باید قدرت و نفوذ و توانایی های لازم راب رای انجام عملیات انبار و اداره امور انبار ها داشته باشد که بخشی از توانایی های مورد لزوم مدیریت انبار برای رهبری را می توان به شرح ذیل نام برد که عبارتند از :
ب – انگیزش
چون انگیزش حالتی درونی است که انسان را به انجام فعالیت ( کنش و واکنش ) وا می دارد ، بنابراین اثر بخش بودن فعالیت مدیریت انبار نیز می تواند به تمایلات کارکنان انبار به طور اخص و سایر واحد های یک سازمان به طور اعم در انجام وظایف محوله به آن ها تأثیر گذار باشد . از طرفی چون دو عامل انگیزش به عنوان نیاز و هدف به عنوان عامل محرک ، می تواند بر رفتار مدیریت انبار و کارکنان انبار تأثیر بگدارد از این رو انگیزش عاملی خواهد بود تا کارکنان انبار برای وظایف و همسویی اهداف فردی خود با اهداف سازمانی تلاش کنند و مدیریت انبار با ترغیب و ایجاد انگیزش در کارکنان انبار قادر خواهد بود نقش اساسی در موقعیت سازمانی را ایفا نماید .
ج – ارتباطات
وجود ارتباطات موثر و سیستم ارتباطی کارا قادر است ریشه بسیاری از مشکلات فردی ، سازمانی و اجتماعی و یا به طور سوء تعبیر و تفسیر های ارتباطی را حل و فصل کرده و از میان بردارد . ارتباط موثر فرآیندی است که مدیریت انبار را قادر می سازد که کلیه امور برنامه ریزی ، سازماندهی ، کنترل و نظارت ، تصمیم گیری و هدایت و رهبری خود را توسط آن انجام دهد و جهت هماهنگ کردن و متناسب کردن وقت خود را از آن بهره گیرد .
یکی از مهم ترین وظایفی که مدیریت انبار در یک سازمان دارد ایجاد و بر قراری ارتباط متقابل انبار با سایر واحد ها می باشد . مئیریت امبار باید تلاش کند که همواره ارتباط دو طرفه را به نحو صحیح و اصولی و در چارچوب نظام اداری و عملیاتی سازمان با سایر واحد ها بر قرار نماید و به طور مستمر و روشمند آن را ادامه دهد . چون ارتباط یک سویه نمی تواند در دراز مدت تداوم یابد و باعث گسیختگی و پاره شدن رشته ارتباطات می شود . بنابراین برای فعالیت ها و روابط اداری هر واحد یا قسمت سازمانی می بایست وظایف ، اختیارات ، مسئولیت ها ، مأموریت ها و راه های اجرای آن نیز تبیین گردد .هر واحد در سازمان برای انجام مأموریت ها ، فعالیت و عملیات خود ناچار است به عنوان یک جزء از اجزای یک سیستم در تعامل و کنش و واکنش با سایر واحد ها باشد ، در اثر ایجاد این تعامل سازمانی ، عامل ارتباطات سازمانی شکل می گیرد و مانند تار های تنیده شده ای به یکدیگر مرتبط می شوند .
تقسیم بندی و نام گذاری انبار ها می تواند به روش های متعدد و متفاوتی صورت گیرد . در ذیل به چند نمونه از این نوع تقسیم بندی ها و نام گذاری ها اشاره می شود :
انبار از نظر مصالح به کار رفته در ساخت آن
این گونه انبار ها بر حسب نوع مصالح عمده مصرف شده در اسکلت بندی ساختمان آن طبقه بندی می شوند .
● انبار های آجری
عمدتا در ساخت این گونه انبار ها از آجر و چوب استفاده می گردد . به همین دلیل این نوع انبار ها را (( انبار آجری )) می نامند . معمولا این نوع انبار ها در مناطقی که دارای آب و هوای گرم است ، ساخته می شوند .
● انبار های فلزی
در ساخت این گونه انبار ها ، عمدتا انواع ورق های فولادی ، گالوانیزه و آلومینیومی و نظایر آن در ابعاد و اندازه های مختلف استفاده می شود . به همین دلیل این نوع انبار را (( انبار فلزی )) می گویند . مانند سیلو های فلزی ، کانتینر ها ، مخازن نفت ، گاز ، بنزین ، روغن و آب و نظایر آن .
● انبار های چوبی
در ساخت این گونه انبار ها ، عمده مصالح به کار رفته چوب است . اکثرا این نوع انبار ها را در ابعاد بزرگ و وسیع می سازند و در نواحی جنگلی و رطوبتی مورد استفاده قرار می گیرند . به دلیل کاربرد فراوان چوب در ساخت این گونه انبار ها ، عموما به آن (( انبار چوبی )) می گویند .
● انبار های متفرقه
انبار های دیگری وجود دارد که با استفاده از مصالح و با توجه به محل و نوع کاربرد این گونه انبار ها به همان نام ، نامیده می شود . از آن جمله ، انبار هایی که از انواع چادر برزنت ، پلاستیک و نایلون و نظایر آن ساخته می شود و در سطح زمین از آن ها استفاده می گردد و به آن انبار چادر یا انبار چادری می گویند و یا در دل کوه انباری ساخته می شود و از آن استفاده می کنند و به آن زاغه گفته می شود و یا در عمق زمین انبار را به صورت سردابه و یا مخازن و انبار های زیر زمینی می سازند و آن ها مورد استفاده قرار می دهند .
این گونه انبار ها از نظر شکل سازه ، اسکلت و ظاهر آن تقسیم بندی و نام گذاری می شوند که عبارتند از :
● انبار کاملا محصور یا پوشیده
این گونه انبار ها چهار طرف دیوار کشی و محصور می باشند و سقفی متناسب با فونداسیون و نحوه ساخت بنای ( اسکلت فلزی – اسکلت بتونی و . . . . ) دارد . ورود و خروج به داخل این نوع انبار ها فقط از درب هایی که به همین منظور نصب گردیده امکان پذیر است . اکثر انبار های موسسات و سازمان های بازرگانی ، تولیدی و صنعتی فعلی نیز از این نوع انبار ها می باشد .
● انبار پوشیده
این گونه انبار ها فاقد دیوار در چارچوب آن می باشد و فقط سقفی متناسب یا وضعیت انبار دارد که به وسیله پایه های متناسب با سقف بر قرار شده است . به انبار هایی که به صورت سوله فلزی ( ستون ها و سقف فلزی ) ساخته می شوند ، بدون این چهار طرف آن دیوار کشی و محصور باشند هانگارد نیز می گویند .