

مقدمه
داراييهايي كه در روال عادي عمليات تجاري به كار مي رود و تا سالهاي متمادي خدماتي را فراهم مي كند در حسابداري به دو گروه عمده زير طبقه بندي مي شود: داراييها عملياتي مشهود (Tangible Operation Assets) . اين گروه از داراييها اقلامي نظير: زمين ساختمان، ماشين آلات و انواع تجهيزات را در بر مي گيرد و معمولاً تحت عنوان «داراييهاي ثابت» «اموال، ماشين آلات و تجهيزات» يا «زمين و داراييهاي مشهود استهلاك پذير» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. از آنجا كه اصطلاح «اموال، ماشين آلات و تجهيزات» ماهيت اين گروه از داراييها را بهتر ارائه مي كند اين عنوان در سالهاي اخير بيشتر به كار مي رود. داراييهاي عملياتي مشهود داراي ويژگيهاي عمده زير است:
در عمليات بطور موثر مورد استفاده قرار مي گيرد. داراييهايي كه در عمليات واحد تجاري كاربرد ندارد، يا انتظار مي رود طي مدت زماني معقول به كار گرفته نشود تحت عنوان «ساير داراييها» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. ه قصد سرمايه گذاري يا فروش مجدد خريداري نشده است. داراييهايي كه به قصد سرمايه گذاري يا فروش تحصيل شده است جداگانه و بنا به مورد، تحت عنوان «سرمايه گذاريها» يا «موجودي جنسي» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. براي مثال، وسايط نقليه كه در نمايشگاههاي اتومبيل براي فروش نگهداري مي شود جزو موجودي جنسي به حساب مي آيد. اما اگر اين وسايط نقليه را موسسه ديگري بخرد و در روال عادي عمليات به كاربرد جزو اموال، ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي مي شود. دراراي منافع اقتصادي آتي است. داشتن منافع آتي مشخصه اصلي تمام داراييهاست. هر يك از اقلام كه اين ويژگي را نداشته باشد دارايي به شمار نمي آيد. داراي موجوديت عيني است. داراييهايي كه وجود خارجي ندارند تحت عنوان داراييهاي نامشهود در ترازنامه طبقه بندي مي شود.
دراييهاي استهلاك پذير. نظير ساختمان و ماشين آلات كه داراي عمر اقتصادي محدود است و سرمايه گذاري در آنها از طريق فرايند استهلاك به خدمات يا داراييهاي توليد شده تخصيص مي يابد و بابه هزينه هاي دوره منظور مي شود. داراييهاي استهلاك ناپذير. نظير زمين كه معمولاً عمر اقتصادي نامحدود دارد بر خلاف ساير اموال در نتيجه استفاده يا گذشت زمان تحليل يا از بين نميرود. داراييهاي نقصان پذير. نظير جنگلها، معادن و ساير منافع و ذخاير طبيعي كه بر اثر استخراجح و بهره برداري تحليل مي رود و به موجودي مواد يا كالا تبديل مي شود. اين گونه داراييها معمولاً در گروه جداگانه اي تحت عنوان «منابع و ذخاير طبيعي» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. داراييهاي عملياتي نامشهود (Intangible Operational Assets). اين گروه از داراييها موجوديت عيني ندارند و تحت عنوان داراييهاي نامشهود در ترازنامه طبقه بندي مي شوند. مانند حقوق طبع، اختراع و امتياز.
در عمليات بطور موثر به كار مي رود.
اموال غير مصرفي: به كليه اموالي كه داراي ارزش و با اهميت بوده و بدون تغيير محسوس ظاهري و از دست دادن مشخصات اصلي بتوان، بيش از يك دوره مالي از آن استفاده نمود، اموال غير مصرفي ( سرمايهاي) گويند.
اموال در حكم مصرفي: به كليه اموال غير مصرفي كه به علت كم بها بودن ،ارزش نگهداري و حساب اموال را ندارند، اطلاق ميشود. گفتني است كه سقف اين ارزش از لحاظ ريالي در سازمانهاي مختلف و در شرايط زماني مختلف، به شكلهاي مختلف تعيين ميشود.
اموال مصرفي: به كليه اموالي كه در دو دسته قبلي طبقهبندي نشده و بر اثر استفاده جزئي و يا كلي از بين ميروند، اموال مصرفي گفته ميشود.
اموال تحصيل شده: كليه اموالي كه در جريان فعاليتهاي يك واحد اقتصادي از طريق توليد، خريد، احداث، رايگان، اماني و يا افزايش ذاتي بدست ميآيد را اموال تحصيل شده مينامند.
جمعدار اموال (امين اموال): ماموري است كه از بين مستخدمين واجد صلاحيت و امانت دار و به موجب تائيد مقامات ذيصلاح به اين سمت منصوب ميشود. بديهي است كه در دستگاههاي دولتي، اين شخص ميتواند به عنوان عامل ذيحساب در نظر گرفته شود.
ارزش متعارف: قيمت بازار هر شيء يا مال را ارزش آن شيء يا مال ميگويند.
اقلام غير مترقبه: رويدادها و عملياتي هستند كه به دو ويژگي غير عادي و عدم وقوع مكرر، مشخص ميشود.
تحصيل اموال
با توجه به تعاريف، حسابداري تحصيل اموال با فرض تدارم فعاليت و بر مبناي اصل بهاي تمام شده تاريخي و اصل وضع هزينههاي يك دوره از درآمدهاي همان دوره ( تطابق درآمد و هزينه) صورت ميگيرد و يا به عبارت ديگر، تحصيل اموال بايد در راستاي اهداف بلند مدت سازمان و ارزش متعارف تصاحب اموال در تاريخ مشخص باشد كه ارزش و زمان تحصيل اموال براي استفاده كنندگان داخلي و خارجي سازمان مشخص گردد.
يكي از مشكلات حسابداري اموال، تعيين بهاي تمام شده انواع اقلام تحصيل شده است كه بيشتر سازمانها روش بهاي تمام شده تاريخي را به عنوان مبناي ثبت در نظر ميگيرند. بهاي تمام شده تاريخي بيانگر اين مفهوم است كه كليه مخارج ضروري و عادي براي رساندن دارايي مورد نظر به مرحله بهرهبرداري بايد جزء بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده منظور گردد.
بنابراين. اقلام غير عادي و غير متقربه نبايد در بهاي تمام شده دارايي منظور شود.
تحصيل اموال به طرق مختلفي صورت ميگيرد كه اهم آن عبارتند از:
الفـ خريد بـ توليد(احداث) جـ رايگان دـ اماني
الفـ تحصيل اموال از طريق خريد
تمامي وجوه پرداختي بابت خريد و يا سرمايهگذاري شده جهت تحصيل اموال را قيمت تمام شده آن اموال ميگويند.
اين روش به چند دليل اتخاذ ميشودك
اولا: مقدار و مبلغ آن به طور دقيق مشخص است.
ثانيا: قيمت تمام شده نماينگر مبلغ واقعي پرداخت شده براي خريد و بعضا سرمايهگذاري انجام شده براي تحصيل اموال ميباشد.
بنابراين عوامل تعيين كننده قيمت تمام شده هر يك از سرفصلها به شرح ذيل ميباشد:
1ـ زمين: در تشخيص و تعيين هزينهها و مخارجي قيمت تمام شده زمين را تشكيل ميدهد بايد عوامل مختلفي را مد نظر قرار داد. به طور كلي قيمت تمام شده زمين تشكيل شده است از:
ـ قيمت خريد
ـ تمامي هزينههاي مربوط به انتقال مالكيت مانند كميسيون، هزينههاي قانوني و مانند آن
ـ هزينههاي آماده سازي و قابل بهرهبرداري نموده زمين، مانند هزينههاي بررسي، تميز كردن، تسطيح كردن و خشك كردن و ...
توضيحات: اگر زميني به منظوري خاص خريداري شود و هنگام خريد قابليت بهرهبرداري را نداشته باشد و نيازمند به انجام مخارجي باشد، مخارج لنجام شده را ميتوان به قيمت تمام شده خريد اضافه نمود. هر نوع درآمدي كه از محل فروش اجناس و درختان و امثال آن، در هنگام تميز و تسطيح كردن زمين كسب ميشود، بايد از قيمت تمام شده خريد كسر گردد. ليكن بعضي از مخارج انجام شده روي زمين مثل ايجاد پيادهرو، زهكشي و امثال آن به حساب تاسيسات زمين منظور ميگردد.
اگر زميني كه به تازگي خريداري شده است در وضعيت لازم براي استفاده مورد نظر نباشد، مخارج خاصي كه خريدار براي آمادهسازي آن انجام ميدهد بايد به عنوان بخشي از بهاي تمام شده زمين ثبت شود. همچنين؛ اگر تاسيساتي در زمين خريداري شده، وجود داشته باشد كه براي احداث بنا بايد تخريب گردد، مخارج تخريب پس از كسر عوايد حاصل از فروش مواد و مصالح اسقاط بايد به بهاي تمام شده زمين اضافه گردد.
2ـ ساختمان: تمام مخارجي كه جهت انتقال سند مالكيت ساختمان به نام خريدار صرف ميشود تا براي استفاده مورد نظر آماده گردد عموما قابل انتقال به بهاي تمام شده ساختمان است. اگر زمين و ساختمان به طور يكجا خريداري شود، بهاي تمام شده هر يك بايد جداگانه شناسايي و در حسابهاي مربوطه ثبت گردد. بديهي است زمين از انواع دارايي استهلاك ناپذير بوده و بهاي تمام شده آن بايد در حسابي جداگانه از ساختمان محاسبه گردد. تفكيك مخارج مربوط به ساختمان از زمين به جهت تاثير بالقوهاي كه ميتواند بر سود خالص داشته باشد از اهيمت خاصي برخوردار است. در اين گونه موارد، ابتدا بايد به ماهيت ارتباط بين دارايي و مخارج انجام شده توجه شود. يعني مشخص گردد كه دارايي به چه منظور فراهم شده و آيا مخارج انجام شده ه طور معقول به دارايي تحصيل شده مربوط ميشود يا خير؟ مخارج احداثات موقتي كه به عنوان كارگاه يا انبار لوازم و مواد و مصالح در خلال احداث بناي جديد انجام ميشود به عنوان بهاي تمام شده ساختمان جديد ثبت ميشود. زيرا، اين گونه مخارج براي احداث بناي جديد ضروي است . اگر يكي از ساختمانهاي قديمي بايد براي احداث بناي جديد تخريب شود مخارج تخريب قابل انتقال به حساب زمين يا ساختمان است و اين گونه مخارج ( پس از كسر عوايد حاصل از فروش مواد مصالح اسقاطي) بايد به حساب سود و زيان حاصل از تخريب ساختمان قديمي منتقل شود. مخارجي كه به عنوان بيمه حوادث در خلال دورهاحداث بناي جديد پرداخت ميشود، به عنوان بخشي از بهاي تمام شده ساختمان جديد ثبت ميشود. زيرا جزء مخارج عادي و ضروري بناي جديد است.
3ـ تاسيسات: تفكيك تاسيسات از ساختمان با توجه به ماهيت تاسيساتي كه در ساختمان يا كارخانه يا محل كارگاه نصب ميگردد، مشكل است. براي شناسايي تاسيسات و ثبت آن ميتوان آنها را در گروههاي زير طبقهبندي نمود و عوامل تشكيل دهنده يا قيمت تمام شده آنها را مشخص كرد:
الف ـ تاسيسات موجود در ساختمانهاي خريداري شده در قيمت تمام شده همان ساختمان منظور ميگردد. ساير تاسيسات موجود در كارخانه بايد از قيمت تمام شده خريد كارخانه تفكيك و به صورت مجزا در سر فصل تاسيسات ثبت گردد.
ب ـ تاسيسات ايجاد شده در ساختمان يا كارخانه يا كارگاهها: هر گاه تاسيسات جديدي در ساختمان يا كارخانه ايجاد گردد بايد كليه هزينههاي مرتبط از زمان شروع تا زمان بهرهبرداري در سرقصل تاسيسات ثبت گردد.
ج ـ تاسيسات ايجاد شده در ساختمانهاي استيجاري : تاسيسات يا مستحدثات ساختمان استيجاري: مانند ديوار كشي، محوطه سازي و اموالي كه به هزينهمستاجر احداث ميشود در صورتي كه قابل دريافت از مالك نباشد تحت سر فصل تاسيسات منظور ميگردد.
عوامل تشكيل دهنده قيمت تمام شده تاسيسات عبارتند از:
5ـ وسايل نقليه: كليه وسايل نقليه موتوري (به استثناي وسايلي كه در حوزه تعريف ماشين آلات قرار ميگيرند) مانند انواع خودرو، وانت، كاميون و كاميونت، وسايل نقليه دريايي و هوايي در اين سرفصل قرار ميگيرند.
بهاي تمام شده اين داراييها به صورت ذيل محاسبه ميگردد:
تجهيزات مخابراتي منقول، وسايل صوتي و تصويري و ... ميباشد كه بهاي تمام شده آنها شامل اجزاي زير است:
7ـ ابزار آلات و قالبها: ابزار آلات و قالبها شامل وسايل ابزاري است كه در جريان توليد يا تكميل پروژه مورد استفاده قرار گرفته و بهاي تمام شده آن شامل اجزايي زير است:
ب ـ تحصيل اموال از طريق توليد و احداث
در جريان فعاليتهاي جاري ممكن است واحد اقتصادي به دلائل ذيل نسبت به توليد يا احداث داراييهاي مورد نياز خود اقدام نمايد.
1ـ توليد يا احداث دارايي مقرون به صرفه باشد. يعني سازمان يا واحد اقتصادي بتواند با استفاده از كاركنان و امكانات خود در فرصتهاي مقتضي دارايي را به بهاي تمام شده كمتري بسازد.
2ـ واحد اقتصادي با توليد يا احداث دارايي بتواند كنترل بيشتري نسبت به كيفيت مشخصات و دوره ساخت اعمال نمايد.
به طور كلي در مورد حسابداراي داراييهايي كه به قصد استفاده ساخته ميشود موارد زير مطرح است كه به تفصيل تشريح ميشود:
1ـ نحوه محاسبه بهاي تمام شده دارايي: مبالغي كه در دوره ساخت به عنوان بهاي تمام شده به حساب دارايي منظور ميشود بايد شامل تمام مخارجي باشد كه مشخصا قابل تخصيص به دارايي و در نتيجه ساخت آن باشد. مانند مواد، دستمزد مستقيم ، دستمزد غير مستقيم، طراحي و مهندسي و ساير مخارج مانند بيمه، مخارج اخد مجوز و استهلاك تجهيزاتي كه در دوره ساخت مورد استفاده قرار گرفتهاند.
بهاي تمام شده داراييهايي كه موسسه اقدام به ساخت آن مينمايد، نيايد بيشتر ارزش متعارف بازار اين گونه داراييها ( با ظرفيت و كيفيت مشابه) در بازار باشد يا در حسابها ثبت شود. بنابراين، هر گونه مخارج اضافي ناشي از پايين بودن كارايي فعاليتها و عملياتهاي بدون بازده و كارهاي تلف شده بايد از حساب دارايي ساخته شده خارج و به حساب زيان دوره منظور شود.
2ـ س.د حاصل از احداث دارايي : طبق اصول حسابداري، سود از بكارگيري و واگذاري داراييها حاصل ميشود. لذا موسسه براي احداث يا توليد دارايي نبايد سود را شناسايي و در دفاتر ثبت كند.
3ـ هزينههاي مالي طي دوره ساخت: طي مدتي كه داراييها به قصد بهرهبرداري ساخته ميشود، وجوهي صرف خريد مواد، دستمزد و ساير هزينههاي شاخت ميگردد. كه اين وجوه ممكن است حاصل از اخذ وام و كارمزد (هزينه مالي) متعلقه باشد. هزينههاي مالي دوره ساخت بايد جزء بهاي تمام شده دارايي به شمار آيد و بعد از آن به هزينههاي دوره منظور گردد.
ج ـ تحصيل دارايي به طور رايگان (اهدائي)
به داراييهايي كه به ط.ر رايگان از طرف سازمانهاي دولتي و يا اشخاص در اختيار موسسه قرار ميگيرد، اهدائي ميگويند. اهداي اين داراييها، ممكن است بلاعوض، مشروط و يا موكول به رعايت يكسري شرايط خاص باشد. اين گونه داراييها بر مبناي ارزش متعارف (ارزش بازار) در دفاتر ثبت ميشوند. در صورتي كه اعطاء كننده محدوديتهاي خاصي را اعمال كرده باشد هر گونه كاهش ارزشي كه از شرايط مزبور ناشي شود بايد از ارزش متعارف دارايي دريافت شده كسر گردد.
در صورتي كه اهداي دارايي منوط به ايفاي تعهداتي از طرف دريافت كننده باشد تا تحقق تمامي شرايط دارايي تحصيل شده به طور رايگان بايد به عنوان دارايي احتمالي و تنها در يادداشتهاي همراه صورت مالي افشاء شود. كمكهاي بلاعوض (تحصيل داراييهاي اهدائي) مربوط به داراييهاي بلند مدت بايد در طول عمر مفيد به قرار زير ثبت گردند.