نگامي كه دو مغناطيس در مجاورت هم قرار ميگيرند، ميدانهاي مغناطيسي آنها بر يكديگر اثر ميكنند. با توجه به اين كه خطوط نيروي مغناطيسي هيچگاه يكديگر را قطع نميكنند، چگونگي تأثير متقابل اين دو ميدان را ميتوان درك كرد. اگر خطوط نيرو هر دو در يك جهت باشند، دو ميدان يكديگر را جذب ميكنند و به هم ملحق ميشوند. به همين دليل است كه قطبهاي ناهمنام يكديگر را جذب ميكنند. اگر خطوط نيرو جهتهاي مخالفي داشته باشند، نميتوانند با هم تركيب شوند و از آنجايي كه نميتوانند يكديگر را قطع كنند، نيروهاي مخالف بر يكديگر وارد كرده و به همين دليل، قطبهاي هم نام يكديگر را دفع ميكنند. اين اثر متقابل خطوط نيرو را ميتوان به وسيله برادههاي آهن نيز نشان داد.
عقربه مغناطيسي در يك ميدان مغناطيسي طوري قرار ميگيرد كه پس از چرخش، در هر نقطه از ميدان، مماس بر خطوط ميدان باشد.
مولكول مغناطيسي
عناصر آهن، نيكل، كبالت، كادميم و ديسپرنسيم، تنها انواع فلزات مغناطيسي طبيعي هستند. اما چون تمام عناصر الكترون دارند، اين پرسش پيش ميآيد كه: «چرا همهي اجسام خاصيت مغناطيسي (آهنربايي) ندارند؟» جواب اين است كه هر جفت الكترون در مدارها، داراي گردش وضعي مخالف يكديگر هستند. بنابراين ميدانهاي مخالف هم ايجاد ميكنند كه يكديگر را خنثي ميكنند. اما ممكن است اين گمان پيش آيد كه فقط اجسامي كه تعداد الكترونهايشان فرد است، خاصيت مغناطيسي دارند. در حالي كه اگر اين اتمها ميتوانستند به صورت مجزا باشند، اين گمان درست بود. اما هنگامي كه اتمها با يكديگر تركيب ميشوند تا مولكول تشكيل دهند، خود را به صورتي در ميآورند كه 8 الكترون والانس داشته باشند. در نتيجه چرخشهاي وضعي الكترونها در اغلب اجسام، ميدانهاي مغناطيسي همديگر را خنثي ميكنند. در شكل زير حركت وضعي جفت الكترونها، باعث خنثي شدن اثر مغناطيسي آنها ميشود.
بنا به دلايلي، اين حالت در فلزات ياد شده، وجود ندارد. هنگامي كه اتمهاي اين فلزات با يكديگر تركيب ميشوند، به صورت يون در ميآيند و الكترونهاي والانس خود را طوري به اشتراك ميگذارند كه بسياري از ميدانهاي مغناطيسي حاصل از چرخشهاي وضعي الكترونها، يكديگر را خنثي نميكنند، بلكه به يكديگر اضافه ميشوند. اين عمل باعث به وجود آمدن ذرات مغناطيسي در فلز ميشود. به ذرات مغناطيسي، «مولكولهاي مغناطيسي» نيز ميگويند. اين مولكولهاي مغناطيسي، طبيعي هستند.
كليهي اجسام در طبيعت از نظر خواص مغناطيسي به دو دسته تقسيم ميشوند: «اجسام مغناطيسي» و «اجسام غير مغناطيسي».
الف) اجسام مغناطيسي: اجسامي كه خاصيت آهنربايي از خود نشان ميدهند و داراي خاصيت مغناطيسي هستند. از جمله اين مواد، آهن و آلياژهاي آهن است. اجسام مغناطيسي، مولكولهاي مغناطيسي دارند، از اين رو ظاهراً بايد هميشه مانند مغناطيس عمل كنند. در حالي كه چنين نيست. اگر خاصيت مغاطيسي در يك قطعه فلزي هميشگي باشد به آن آهنرباي دائمي و اگر در اثر تماس با آهنرباي دائمي خاصيت مغناطيسي پيدا كرده و با دور شدن آن اين خاصيت را از دست بدهد به آن آهنرباي غيردائمي ميگوييم.
ب) اجسام غير مغناطيسي: برخي از اجسام تقريباً خاصيت مغناطيسي ندارند. اين اجسام را «اجسام غير مغناطيسي» مينامند. مانند روي و چوب.
وسايل و قطعات مورد نياز: قوطي محتوي پيچ و مهره، آهنربا، الكترودهاي مسي و روي و سرب.
مقداري قطعات فلزي مختلف را روي ميز بريزيد و بعد سعي كنيد آنها را با آهنربا بلند كنيد.
تمام قطعاتي كه از آهن ساخته شدهاند، جذب آهنربا ميشوند و اجسامي كه از مس، روي، قلع، سرب و غيره ساخته شده اند به آهنربا نميچسبند. بعدا خواهيم ديد كه كبالت و نيكل نيز جذب آهنربا ميشوند.
مواد به طور كلي از نظر مغناطيسي شدن به سه بخش تقسيم ميشوند. اساس اين تقسيم بندي، حركتالكترونهاست. الكترونها علاوه بر مدارهاي دايرهاي شكلي كه به دور هسته گردش ميكنند، در عين حال به دور خود نيز ميچرخند. اين مانند حركت زمين به دور خورشيد و حركت وضعي زمين است. بدين ترتيب الكترون داراي دو نوع حركت مداري و حركت چرخشي است. بطور كلي مواد به سه بخش ديامغناطيس، پارامغناطيس و فرو مغناطيس تقسيم ميشوند. پديده ديامغناطيس بدليل حركت مداري الكترونهاست و دو پديده ديگر به دليل حركت چرخشي الكترونها صورت ميگيرد.
1) مواد فرومغناطيسي: برخي از اجسام مانند نيكل و كبالت و آهن و آلياژهاي آنها (از جمله آلنيكو و تيكونال و كلنيكو كه آهنرباهاي دائمي از آنها ساخته ميشوند)، تحت تاثير يك ميدان خارجي به آساني مغناطيسي ميشوند. اتمهاي هر مادهاي مانند دو قطبيهاي نامنظم، درون آن واقع شدهاند. در مواد فرومغناطيس، دو قطبيها قبل از اعمال ميدان خارجي، خود به خود داراي نظم هستند. وقتي كه تحت تاثير ميدان مغناطيسي خارجي قرار ميگيرند، دو قطبيهاي درون آنها نظم بيشتري ميگيرند. به طوريكه آنهايي كه با ميدان همجهت بودند، بزرگتر ميشوند و بقيه كه همجهت نبودند، همجهتي نسبي با ميدان ميگيرند. اين مطالب در شكل روبرو زير آمده است.
2) مواد پارامغناطيس: برخي از مواد هستندكه گشتاور چرخشي الكترونهاي آنها به گشتاور مداري الكترونها فزوني دارد. دو قطبي اتمي اين مواد در حالت عادي و در غياب ميدان خارجي به شكل كاتورهاي است ولي بعد از اعمال ميدان، نظم خاصي در جهت ميدان ميگيرند. ولي با از بين رفتن ميدان خارجي، اين نظم نيز از بين ميرود. قابل توجه است كه بالا رفتن دما، خاصيت پارامغناطيسي و فرومغناطيسي را كاهش ميدهد. به همين دليل يكي از راههاي تضعيف آهنربا، حرارت دادن آن است.
3) مواد ديامغناطيس: موادي مانند گرانيت و الماس و… كه بيشتر از خانواده كربنها هستند، داراي گشتاور مداري بزرگتر نسبت به گشتاور چرخشي هستند. اين مواد وقتي در ميدان مغناطيسي قرار ميگيرند، نه تنها با ميدان هم خط ميشوند، بلكه ميداني داخل آنها بوجود ميآيد كه با ميدان خارجي مخالفت ميكند. بدين ترتيب اين مواد به آساني مغناطيسي ميشوند.