موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

تحویل در محیط ورد : word
عنوان :

عنوان سفارش :
تعداد صفحه :
قیمت :
تومان
  • مفاهیم
    1. شورشیان:

    طبق تعریف مقصود از شورشیان، اشخاص یا گروه های انسانی هستند که به طور جمعی و صرف نظر از هدف و مقصودی که دارند علیه حکومت قانونی یک کشور قیام مسلحانه می کنند. اعمال این گونه افراد ممکن است از یک شورش یا آشوب ساده خارج شده و تبدیل به یک جنگ داخلی گردد .بنابراین مسلحانه بودن و هدف بودن حکومت مرکزی از صفات کلیدی مفهوم شورشیان است. این گونه مبارزات می تواند مصداق مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی تحت پوشش کنوانسیون های چهارگانه ژنو 1949 قرار بگیرد. در مورد رابطه میان شورشیان و جدائی طلبان باید گفت که جدائی طلبان در هر صورت شورشی محسوب می شوند لیکن ممکن است هدف یک گروه شورشی لزوما جدائی نباشدو صرفا خواستار تغییر حکومت و یا تغییراتی باشد والبته مواد مرتبط با شورشیان مندرج در پیش نویس مسئولیت بین المللی دولت ها (بند 1 ماده 14 و بند 1 ماده 10) بر جدائی طلبان نیز اعمال می گردد.

    مسئولیت بین المللی

    در کل می توان بیان مسئولیت بین المللی اشخاص حقوقی بین المللی شامل کشورها و سازمان های بین المللی و اشخاص حقیقی شامل افراد، گروه های شورشی و جدائی طلب و غیره تفکیک قائل شد. از سوی دیگر می توان بیان مسئولیت بین المللی کیفری که امروزه مختص به افراد حقیقی است و مسئولیت بین المللی مدنی تفاوت قائل شد .دیوان دائمی دادگستری بین المللی در رای 26 ژوئیه 1927 در قضیه کارخانه کورزوف بین آلمان و لهستان در تعریف مسئولیت بین المللی این گونه می گوید «این یکی از اصول حقوق بین الملل است که نقض تعهد الزام به جبران خسارت را به شکل متعادلی موجب می شود. بنابراین جبران خسارت مکمل ضروری اجرای یک معاهده است بی آنکه لازم باشد این موضوع در خود معاهده قید گردد»

    مباحث نظری پیرامون نهضت های شورشی و مسئولیت بین المللی

    1. نهضت های شورشی: در مجموع دو نوع نهضت های شورشی در میان اندیشمندان حقوق وجود دارد. نهضت های شورشی نامشروع نهضت های شورشیای است که خارج از موارد معرفی شده برای نهضت های شورشی مشروع صورت می پذیرد.نهضت های شورشی مشروع به دو گونه است: یکجانبه و توافقی. در شکل توافقی جدائی در جریان مذاکرات میان دولت مرکزی و جدائی طلبان صورت می گیرد (مانند مورد جدائی نروژ از سوئد در 1905) و یا از طریق قانون اساسی صورت می پذیرد (چنانچه اخیرا دادگاه عالی کانادا استقلال کبک را در نظر داشته است) بعضی اندیشمندان به این مسئله پرداخته اند که این حق مطالب [برای خودمختاری] تحت چه شرایطی به وجود آمده است و اینکه آیا یک قانون اساسی متضمن این حق می بایستی وجود داشته باشد یا خیر. هرچند این مسئله توسط افرادی چون سان استین (sun stein) و هرش من (Hirshman) ادعا می شود که موجب تضعیف قانون گرایی و یا حداقل دموکراسی می گردد. به نظر می رسد مهمترین اثر چنین تعبیه ای در قوانین داخلی کشور شناسایی قانونی (Constitutional Recognition) کشور تازه استقلال یافته توسط جدائی طلبان محق است. به این معنا که هرگاه دو یا چند نهاد مستقل شبیه خودمختاری (Semi-autonomous) یک نهاد سیاسی جدید را تشکیل داند به محض علاقه جدائی از حکومت مرکزی مشروعیت می یابند.
    2 نظریه کلی برای حق نهضت های شورشی یکجانبه (یا حق مطالبه یکجانبه ) مشروع وجود دارد: نظریه محض حق جبران و نظریه حق ابتدایی .
    نظریه محض حق جبران با حق بر انقلاب قرابت دارد که به معنای حقی است که یک گروه به دنبال نقض بعضی از حقوقشان پیدا می کنند. در واقع این نظریه متضمن این نکته است که بعضی نهضت های شورشیها نه بطور ابتدایی بلکه به دنبال نقض حقوق اساسی گروه های درون سرزمین کشور حاکم صورت می گیرد. این نهضت های شورشیها می تواند درپی خطاهای ذیل تحقق یابد: الف) نقض گسترده و مداوم حقوق اساسی بشر؛ ب) اشغال سرزمینی از یک دولت مشروع (که نهضت های شورشیب ازگرداندن اشغال نامشروع سرزمین تلقی می شود مانند جدائی جماهیر بالتیک ازاتحادیه شوروی در 1991) ج) نقض مستمر موافقت نامه مورد پذیرش یک اقلیت با خودمختاری محدود توسط دولت مرکزی .نظریه حق ابتدایی نهضت های شورشی را حقی برای گروه ها می داند بدون آنکه نیاز به اثبات ناحقی دولت مرکزی نسبت به آن گروه باشد. این نوع دوم از نظریات معتقد است که حق نهضت های شورشییکجانبه ورای حق جبران وجود دارد .
    نظریه حق ابتدای بر دو نوع است: نظریه انتساب گری (ملی گرایی غالب) و نظریه آراء عمومی (یا اکثریت).

    نظریه انتساب گری شامل شامل گروه هایی است که که یکپارچگی آنها توسط خصوصیت انتسابی اثبات گشته است. این خصوصیات مشترک موجب می شود تا ملت یکسان یا جمعیت متمایز شکل گیرد. بیشترین کاربرد این نظریه مربوط به ملت هایی می شود که حق تعیین سرنوشت دارند که شامل حق نهضت های شورشی نیز می شود. نظریه آراء عمومی حق مطالبه یکجانبه ای را شامل می شود که یک اکثریت موجود در یک کشور خواستار استقلال خود از دولت مرکزی باشند بدون توجه اینکه آن ها خصوصیات مشترکی دارند یا خیر. در هر دو نوع نظریه این مشترک است که برای اعمال این حق به طور یکجانبه نیازی به اثبات ناحقی (inivstice) به عنوان یک شرط وجود ندارد.. نظریه دیگر برای مشروعیت حق نهضت های شورشی یکجانبه مشروع نظریه حقوق بین الملل نهضت های شورشی است. در واقع حقوق بین الملل امروزی در شرایط بسیار محدودی حق نهضت های شورشی بطور یکجانبه را به عنوان یک حق قانونی بین المللی شناسایی کرده است. اولین مورد زمانی است که گروهی تحت سلطه استعمار هستند. مورد دوم استناد برخی به اصل حق تعیین سرنوشت ملت ها و یا خلق هاست که طبق آن تمام خلق ها حق استقلال کامل (full-independence) را دارند و بدنبال آن حق جدائی.
    ازاینرو مجمع عمومی در قطعنامه 2625 خود تحت عنوان اصول رفتار دوستانه میان دولت ها بیان داشت که «قلمروی یک مستعمره یا دیگر قلمروهای غیر خودمختار تحت این منشور یک وضعیت مجزا و متمایز از قلمروی دولتی دارند که آن را تحت اداره دارد » این بیانی دیگر از دو وضعیت پیش گفته بود.در انتها باید بیان داشت که اندیشمندان در نظریه های نهضت های شورشی میان حق آزادی و حق مطالبه [برای جدائی طلبی] تفاوت قائل می شوند. بنابراین ممکن است یک گروه حق آزادی برای تلاش جهت دستیابی به جدائی داشته باشد لیکن حق مطالبه نداشته باشد و از اینرو دولت مرکزی می تواند از تلاش های آن ها جلوگیری به عمل آورد. هرگونه نهضت های شورشیخارج از این موارد ذکر شده نهضت های شورشیهای نامشروع تلقی می شوند. در نمودار زیر اقسام نهضت های شورشی مورد بحث نشان داده شده است.

    مسئولیت بین المللی دولتها :

    لویی کاواره (Cavare) می گوید:
    تاسیس مسئولیت بین المللی و اعمال آن بر محور اصل ضرورت حفظ صلح و آرامش بین کشورها دور می زند . در رابطه با شرایط مسئولیت بین المللی که حافظ صلح و امنیت بین المللی و مهمترین ضمانت اجرای قواعد بین المللی است نظریات مختلفی ابراز گردیده است. دو عنصر حیاتی نقض حقوق بین الملل و قابلیت انتساب در تمامی مکتب ها و نحله های فکری مشترک است، لیکن در جزئیات امر گاه اختلافت نظر است. در مورد نقض حقوق بین الملل باید گفت که امروزه «تکلیف به جبران یک خسارت در زمینه بین المللی همیشه و الزاما مبتنی بر یک عمل نامشروع و مخالف حقوق بین الملل نیست بلکه ممکن است این تکلیف برای یک دولت پیش آید بدون آنکه یک قاعده حقوقی یا یک تعهد بین المللی خود را نقض کرده باشد، مانند آنکه یک دولت در سرزمین خود دست به فعالیت هایی بزند که در نتیجه آن ها به دولت دیگری خسارت وارد گردد .
    در مجموع دو نظریه کلی در رابطه با مسئولیت بین المللی مطرح است. طبق نظریه خطا یا مسئولیت ذهنی مسئولیت بین المللی ناشی از عمل خطای یک موضوع یا تابع حقوق بین الملل است ... [آنچه مهم است] خطا یا سهل انگاری است تا مسئولیت محقق شود . طبق این نظریه می بایستی تابع مسئول متهم به تقصیر (عمومی یا غیر عمومی) باشد تا مکلف به جبران آن باشد. طبق نظریه خطر یا مسئولیت عینی اثبات تقصیر مورد عطف قرار نمی گیرد وهر گونه تخلف وقصور نسبت به یک قاعده حقوقی بین المللی (عرفی یا معاهده ای) موجب ایجاد مسئولیت بین المللی است (خواه متضمن عنصر خطا باشد یا نباشد). هر کدام از این دو نظریات دارای مزایا و انتقاداتی هستند از اینرو نظریه های دیگری معروف به نظریه های بینابین (یا سوم) ارائه گردیده است. طبق نظریه انصاف و نزاکت بین المللی آنچه مهم است عدالت بین المللی است. لوئی کاواره می نویسد «پیش می آید یک دولت مسئولیت را می پذیرد بدون آنکه در ایجاد خسارت مقصر بوده یا عملی مخالف حقوق انجام داده باشد ... بعضی از دادگاه های بین المللی آرای خود را در این گونه موارد مبتنی بر عدالت و انصاف و نزاکت بین المللی کرده اند

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007