خاکشناسی (Soil Science) دانش مطالعه و طبقه بندی خاک، بر اساس خصوصیات فیزیکی (مانند بافت یا ساختمان)، شیمیایی (مانند هدایت الکتریکی محلول خاک و میزان سدیم موجود) و زیستی آن است. دانش خاکشناسی خاک را به عنوان ترکیب طبیعی بسیار پیچیده، که از هوازدگی فیزیکی و بیوشیمیایی بوجود آمده مورد بررسی قرار میدهد. یک پدولوژیست خاک را به عنوان یک ترکیب مطالعه میکند و کاربردهای آن را مد نظر قرار نمیدهد. خاکشناسی به ما کمک میکند بهترین کاربرد ممکن را برای خاکهای مناطق مختلف تعیین نماییم، از آن حفاظت کنیم و کیفیت آن را افزایش دهیم. علاوه بر این، خاکشناسی شیوههای کشت بدون خاک گیاهان (کشت هایدروپونیک) را نیز در بر میگیرد. پژوهشگران رشته خاکشناسی با بررسی مواد و شرایط مورد نیاز زندگی گیاهان، امکان رشد گیاه در محیطهای بدون خاک را فراهم میکنند.
کارشناسان خاکشناس میزان مواد غذایی موجود در خاکهای مناطق مختلف را بررسی میکنند و بهترین راه افزایش میزان مواد مورد نیاز و کاهش آثار سوء موادی که میزان آن از حد طبیعی بیشتر است را بیان میکنند و در صورتیکه خاک از لحاظ مواد غذایی متعدد دچار کمبود باشد، راه حلهای ترکیبی (مانند کود فسفات آمونیوم) ارایه میدهند.
خاکشناسان میتوانند با شیوههای غیر عادی، مثلاً با اضافه نمودن گچ به خاک سدیمی و شستشوی مداوم آن، ساختار شیمیایی و با شخم مناسب و اضافه نمودن کودهای گیاهی به خاک، ساختار فیزیکی آن را بهبود بخشند. آنها گیاهان و جاندرانی را که میتوانند باعث بهبود کیفیت خاک از نظر شیمیایی یا فیزیکی شوند را براساس نوع خاک پیشنهاد میکنند. مثلاً برای خاکهایی که دارای کمبود نیتروژن هستند شبدر یا یونجه پیشنهاد میکنند و برای خاکهایی که به شدت فشرده شدهاند ولی ساختار شیمیایی مناسبی دارند کرم خاکی پیشنهاد میکنند.
خاکها مخلوطی از مواد معدنی و آلی هستند که از تجزیه و تخریب سنگها در نتیجهٔ هوازدگی بوجود میآیند که البته نوع و ترکیب خاکها در مناطق مختلف بر حسب شرایط ناحیه فرق میکند. مقدار آبی که خاکها میتوانند بخود جذب کنند، از نظر کشاورزی و همچنین در کارخانههای راهسازی و ساختمانی دارای اهمیت بسیاری است که البته این مقدار در درجهٔ اول بستگی به اندازه دانههای خاک دارد.
هرچه دانه خاک ریزتر باشد، آب بیشتری را به خود جذب میکند که این خصوصیت برای کارهای ساختمانسازی مناسب نیست. بطور کلی خاک خوب و حد واسط از دانههای ریز و درشت تشکیل یافتهاست. تشکیل خاکها به گذشت زمان، مقاومت سنگ اولیه یا سنگ مادر، آب و هوا، فعالیت موجودات زنده و بالاخره توپوگرافی ناحیهای که خاک در آن تشکیل میشود بستگی دارد.
کمیت و کیفیت خاکهای حاصل از سنگهای مختلف اعم از سنگهای آذرین، رسوبی و دگرگونی به کانیهای تشکیل دهنده سنگ، آب و هوا و عوامل دیگر بستگی دارد. خاک حاصل از تخریب کامل سیلیکاتهای دارای آلومینیوم و همچنین سنگهای فسفاتی از لحاظ صنعتی و کشاورزی ارزش زیادی دارد. در صورتیکه خاکهایی که از تخریب سنگهای دارای کانیهای مقاوم (از قبیل کوارتز و غیره) در اثر تخریب شیمیایی پدید آمدهاند و غالبا شنی و ماسهای میباشند فاقد ارزش کشاورزی میباشند.
پوشش گیاهی قالب هرمنطقه و نوع و ترکیب مواد آلی حاصل از باقیمانده های گیاهی که مرتباً به خاک افزوده می شوند تأثیر به سزایی در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک دارند. تمایز انواع خاکها از نقطه نظر کشاورزی به نوع و مقدار مواد آلی (ازت و کربن) موجود در آن بستگی دارد. بعنوان مثال نیتروژن و کربن موجود در اتمسفر بطور مستقیم قابل استفاده برای گیاهان نمیباشد. بلکه ترکیبات نیتروژندار و کربن دار لازم برای رشد گیاهان باید به شکل قابل حل در خاک وجود داشته باشد که این عمل در خاکها بوسیله فعالیت های زیستی برخی از گیاهان و باکتریها انجام میشود. خاکها معمولاً دارای یک نوع مواد آلی کربندار تیره رنگی هستند که هوموس نامیده میشوند و از بقایای گیاهان بوجود میآید. از جمله تأثیرات فیزیکی مواد آلی موجود در خاک، ذخیره رطوبت بیشتر در این خاک ها در مقایسه با خاک های با شرایط فیزیکی مشابه ولی فاقد مواد الی می باشد.
زمان
هر قدر مدت عمل فرسایش کانیها و سنگها بیشتر باشد عمل تخریب فیزیکی و شیمیایی کاملتر انجام میگیرد. زمان فرسایش کامل بسته به نوع سنگ، ساخت و بافت سنگها و نیز ترکیب و خاصیت تورق کانیها متفاوت میباشد ولی بطور کلی سنگهای رسوبی خیلی زودتر تجزیه شده و به خاک تبدیل میشوند، در صورتیکه سنگهای آذرین مدت زمان بیشتری لازم دارند تا تجزیه کامل در آنها صورت گرفته و به خاک تبدیل گردند.
آب و هوا
وفور آبهای نفوذی و عوامل آب و هوا از قبیل حرارت، رطوبت و غیره در کیفیت خاکها اثر بسزایی دارند. جریان آبهای جاری بخصوص در زمینهای شیبدار موجب شستشوی خاکها میشوند و با تکرار این عمل مقدار مواد معدنی و آلی بتدریج تقلیل مییابد. اثر تخریبی اتمسفر همانطور که قبلا بیان گردید روی برخی از کانیها موثر و عمیق میباشد و هر قدر رطوبت همراه با حرارت زیادتر باشد شدت تخریب نیز بیشتر میگردد. عامل زمان پس از تشکیل خاک اولیه منجر به تکامل ثانوی خاک و شکل گیری لایه بندی خاک، ساختمان خاک و جابجایی و رسوب پدوژنیک مواد معدنی و آلی موجود در لایه های فوقانی خاک می شود.
اگر محلی که خاکها تشکیل میشوند دارای شیب تند باشد در نتیجه مواد تخریب شده ممکن است بوسیله آبهای جاری و یا عامل دیگری خیلی زود بسادگی از محل خود بجای دیگری حمل گردند و یا شستشو بوسیله آبهای جاری و یا عامل دیگری خیلی زود بسادگی از محل خود بجای دیگری حمل گردند و یا شستشو بوسیله آبهای جاری باعث تقلیل مواد معدنی و آلی خاکها شود در نتیجه این منطقه خاکهای خوب تشکیل نخواهند شد. ولی برعکس در محلهای صاف و مسطح که مواد تخریب شده بسادگی نمیتوانند به جای دیگری حمل شوند فرصت کافی وجود داشته و فعل و انفعالات بصورت کامل انجام میپذیرد.
موادی که خاکها را تشکیل میدهند به چهار قسمت تقسیم میشوند :
بر حسب دانههای تشکیل دهنده خاک و همچنین شرایط میزالوژی و پتروگرافی زمین خاکهای مختلفی وجود دارد که عبارتند از :
خاک رسی : ذرات رس (Clay) دارای قطری کوچکتر از ۰٫۰۰۲ میلیمتر میباشند و در حدود ۵۰٪ خاک را تشکیل میدهند. خاکهای رسی چون دارای دانههای بسیار ریزی هستند به خاک سرد معروفند و در مقابل رشد گیاهان مقاومت نشان داده و رشد آنها را محدود میکنند.
خاکهای سیلتی : ۵۰٪ این نوع خاکها را ذرات سلیت تشکیل دادهاست که دارای قطری بین ۰٫۰۵ تا ۰٫۰۰۲ میلیمتر میباشند و بر حسب اینکه ناخالصی مثل ماسه، رس و غیره بهمراه دارند به نام خاکهای سیلتی ماسهای و یا سیلتی رسی معروفند.
•خاکهای ماسهای : این خاکها از ۷۵٪ ماسه تشکیل شدهاند. قطر دانهها از ۰٫۰۶ تا ۲ میلیمتر است و بر حسب اندازه دانههای ماسه به خاکهای ماسهای درشت، متوسط و ریز تقسیم میگردند. مقدار کمی رس خاصیت خاکهای ماسهای را تغییر میدهد و این نع خاک آب را بیشتر در خود جذب میکند تا خاکهای ماسهای که فاقد رس هستند.
•خاکهای اسکلتی : خاکهای اسکلتی به خاکهایی اطلاق میگردد ک در حدود ۷۵٪ آن را دانههایی بزرگتر از ۲ میلیمتر از قبیل قلوه سنگ، دیگ و شن تشکیل میدهند. این خاکها، آب را به مقدار زیاد از خود عبور میدهند و لذا همیشه خشک میباشند.
روخاک تیرهرنگ و زیرخاک قهوهای مایل به سرخ از ویژگیهای خاکهای مناطق نیمهگرمسیری مرطوب است. خاک از فرسایش سنگ ایجاد میشود. خصوصیات فیزیکی خاک در مرحله نخست تحت تأثیر کانیهای تشکیل دهنده ذرات خاک و بنابراین تحت تأثیر سنگی قرار دارد که از آن به وجود امدهاست.
از دیدگاه ژئوتکنیک خاکها به دو دسته درشتدانه و ریزدانه تقسیم میشوند اما از دیدگاه علم خاکشناسی خاکها به سه دسته[نیازمند منبع] درشت بافت شامل خاکهای شنی و متوسط بافت شامل سیلت و ماسه و ریزبافت شامل خاکهای رسی طبقه بندی میشوند.خاکهای درشتبافت دارای منافذ کمتری نسبت به خاکهای ریزبافت هستند. در خاکهای رسی حجم خلل و فرج بیش از خاکهای ماسهای و شنی میباشد. خاکهای ماسهای نفوذ پذیری بیشتری نسبت به خاکهای رسی دارند و آب خود را به راحتی از دست میدهند و توانایی ذخیره سازی رطوبت در آنها کمتر از خاکهای ریز بافت است و این به سبب بزرگی قطر خلل و فرج آنهاست.
نیمرخ خاکها معمولاً از ۳ افق A,B,C تشکیل شدهاست.
•افق A : که به نام خاک بالایی نامیده میشود، فوقاتیترین منطقه خاک است و این همان افقی است که رشد و نمو گیاهان در آن نفوذ میکنند. این افق از مواد خاکی نرم (رس) که غنی از مواد آلی و موجودات زنده میکروسکوپی است تشکیل یافتهاست که وجود این مواد آلی باعث رنگ خاکستری تا سیاه این افق میگردد. البته این زمین غالبا برای کشاورزی مناسب میباشند. اکسیدهای آهن و همچنین بعضی از مواد محلول ممکن است از این منطقه به افق B برده شوند و در آنجا رسوب کنند.
افق B : قشر بین افق A و C را یک قشر دیگر تشکیل میدهد که به نام افق B یا خاک میانی نامیده میگردد. در این افق عمل تخریب و تجزیه به مراتب بیشتر از افق C پیشرفت و اثر کردهاست و از کانیهای سنگ مادر فقط آن دسته دیده میشوند. که بسیار مقاومند (مثل کوارتز) ولی سایر کانیها به شدت تجزیه شدهاند. این افق معمولاً از مواد رسی، ماسه و شنهای ریز و درشت و گاه مقادیر کمی بقایای نباتی تشکیل شدهاست. در این افق علاوه بر مواد رسی، در آب و هوای مرطوب، اکسیدهای آهن و همچنین مواد محلولتر که بوسیله آبهای نفوذی از افق A به آنجا آورده شدهاند دیده میشوند.