اگر " اعتماد متقابل بین مردم و مسئوولین" از بین برود و آنها احساس کنند که جان و مال و تلاش آنان نردبان ترقّی عدّهای شده است و گروهی معدود مانند گذشته آنها را استثمار میکنند و از جهاد و خون و حرکت آنها سوء استفاده میکنند، این مردم حالت معکوس به خود میگیرند و این جهاد اعتماد آنها تبدیل به شورش و عصیان خواهد شد و" جامعه از هم فرو خواهد پاشید"ما همواره شاهدیم که کشش جامعه ما به طرف فداکاری و جهاد و خون و جان دادن بیشتر از کشش به طرف جذب مسائل مادی است و این واقعآ مهم است و ما باید بایستیم و مطالعه کنیم که چگونه این جامعه با چنین مردمی به وجود آمده است و چه نیرویی در پشت این جامعه و این حرکت انقلاب وجود دارد که این آتش خاموش نمیشود و این شمعهای فروزانی که در جامعه دیده میشوند، از چه منبع بیپایان نیرو میگیرند که تمامشدنی نیست؟ و این واقعآ در دنیا پدیده بسیار عجیبی است. اگر اعتماد متقابل بین مردم و مسئوولین از بین برود و آنها احساس کنند که جان و مال و تلاش آنان نردبان ترقّی عدّهای شده است و گروهی معدود مانند گذشته آنها را استثمار میکنند و از جهاد و خون و حرکت آنها سوء استفاده میکنند، این مردم حالت معکوس به خود میگیرند و این جهاد اعتماد آنها تبدیل به شورش و عصیان خواهد شد و جامعه از هم خواهد پاشید. ولی خوشبختانه، مردم آزمایش کرده و دیدهاند مسؤولیتی که این انقلاب را اداره میکنند، به آنها راست گفتهاند و اگر میبیند کمبودها و مشکلاتی هست، میدانند تقصیری متوجّه مسؤولین نیست، بلکه این ناشی از طبیعت انقلاب است. البتّه از طرفی نیز مردم خدماتی را که به آنها شده است نیز میفهمند. جامعه ما از یک جریان طاغوتی ضدّ خدایی و الحاد مادّی وابسته به طاغوتهای زمان جدا شده و حالت استقلال و شخصیّت سالم اسلامی به خود گرفته و پایههای ساخته شدن یک جامعه سالم در کشور ریخته شده است.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران در طول سی و چند سال گذشته به هر شگردی دست زده اند تا اساس این نظام را سست و متزلزل نمایند. آنان در جهت رسیدن به اهداف خود از هیچ کوششی دریغ نکرده و انواع و اقسام ترفندها را جهت مقابله با این نظام بکار برده اند. بی اعتماد کردن مردم نسبت به نظام و مسئولین، یکی از برنامه های خاص آنان در طول این سالها بوده است. لذا اگر چه کشور عزیزمان ایران همیشه با بیداری ملت توانسته از توطئه ها با سربلندی رهایی یابد اما یکی از ساده ترین و تاثیر گذارترین گزینه های دشمنان برای رسیدن به اهدافشان چیزی نیست جز ایجاد شکافهای عمیق بین مردم و مسئولین و ترسیم چهره ای زشت از نظام، که راه مقابله و مبارزه با این حربه دشمن نیازمند هوشیاری نخبگان و مسئولان ارشد نظام است ولی متاسفانه عدم توافق مسئولان و دولتمردان با هم که بعضا موجب کینه و کدورت هم شده، راه را برای فعالیت و تاثیرگذاری رسانه های بیگانه هموارتر از قبل نموده است. بروز اختلافات سیاسی، اجتماعی و حتی فکری در میان مسئولین نظام در واقع خوراک تبلیغاتی این رسانه ها را تأمین کرده که نتیجه بسیار مهلکی در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زندگی تک تک ایرانیان بر جای خواهد گذاشت. اما متأسفانه امروز بیش از بیگانگان این خود مسئولین اند که به جان همدیگر افتاده و اکثراٌ ارزشی برای حرف هم قائل نیستند.! لکن وجه مشترک دشمنان جمهوری اسلامی و مسئولینی که با اهداف گوناگونی به تصمیمات و اقدامات همدیگر سهواٌ و یا عمداٌ احترام نمیگذارند ایجاد بی اعتمادی بین مردم و نظام است.
اگر مسئولان بخواهند خانواده نظام اسلامی را بخوبی مدیریت و هدایت کنند باید برای پیشبرد اهداف نظام، محیطی امن توأم با آرامش را در جامعه ایجاد کنند تا همین محیط امن و آرام امکان بکارگیری عقل و اندیشه و نهایتاٌ رشد و توسعه جامعه را فراهم کند. همدلی مسئولین و آرامش سیاسی در جامعه زمینه و بستر هر نوع پیشرفت را در شرایطی که دشمن جنگ پیچیده و خاموشی را در حوزه اقتصاد علیه نظام صورت داده فراهم میکند، لکن رشد و پیشرفت اقتصاد در گرو تأمل و برنامهریزی مسئولان در آرامش و همدلی میباشد. در همین راستا وظیفه شرعی مسئولان کشور بر این است که در جهت آرامش و ثبات کشور تلاش کنند.
ایران اسلامی همانند کشتی است که اگر کسی زیر پای خود را سوراخ کند این خطر تنها بخشی از حاکمیت را متوجه نمیشود بلکه کل حاکمیت درگیر آن خواهد بود. هدف دشمن با اعمال تحریمها و بسته کردن عرصه های اقتصادی درگیر کردن مسئولان با یکدیگر پیگیری میکند تا مسئولان بدلیل اختلاف نظرها به جان هم بیافتند. لکن تأکید میکنم که در شرایط حساس فعلی زمان تسویه حساب سیاسی و بی اعتنایی به یکدیگر نیست بلکه وقت تلاش در جهت رفع ضعفها و معضلات اقتصادی ناشی از تعلل و اهمال کاریها است.سرآغاز بسیاری از اختلافات مسئولان در درون کشور را بیبرنامگی و بیکاری شماری از سیاسیون است و عدم دید ملی، حس همکاری، عقلانیت سیاسی، بیبرنامگی، بیکاری و کم ظرفیتی برخی از مسئولین و سیاسیون را علت اصلی بروز تنشها و دعواهای سیاسی و در نتیجه عقب ماندگی کشور و افزایش روز افزون مشکلات اقتصادی است.
«يكى از كارهائى كه دشمن ميكند، بىاعتماد كردن مردم نسبت به مسئولين است. ما بايد مواظب باشيم خودهامان جورى حرف نزنيم كه مردم به مسئولين كشور، مسئولين دولتى، مسئولين قضائى، مسئولين قوهى مقننه بىاعتماد بشوند؛ كه اين بىاعتمادى ناحق است؛ دشمن اين را ميخواهد. ما نبايد خودمان عمل كنيم.»