

شاعر زرتشتی اواسط قرن چهارم ( متوفی 368 هجری برابر با 978 میلادی ) ، دومین ناظم شاهنامه و استاد بزرگ در قصیده و غزل است ، وی در جوانی به دست غلامی کشته شد و به همین سبب کار پر ارجی که در نظم شاهنامه شروع کرده بود ، ناتمام ماند ، زندگانی کوتاه وی در دربارهای امرای سمانی (منصور بن نوح ، متوفی 365 هجری برابر با 975 میلادی ، و نوح بن منصور ، متوفی 387 هجری برابر با 997 میلادی ) و آل محتاج در چغانیان (امیر فخر الدوله احمد بن محمد ) گذشت ، پیش از او مسعودی مرورزی شاعر اواخر قرن سوم هجری منظومه کوتاهی از تاریخ داستانی ایران ترتیب داده بود و دقیقی دومین بار بدین کار دست زد ، متنی که او از آن استفاده می کرد شاهنامه منثور ابو منصوری بود که به فرمان ابو منصور محمد بن عبد الرزاق طوسی (متوفی 350 هجری برابر با 961 میلادی) به دست چند تن از دانشمندان و دهقانان خراسان در شرح ادبیات داستانی ایران تا پایان عهد سامانی فراهم آمده بود ، لیکن بیش از هزار بیت آنرا که در شرح سلطنت گشتاسپ و ظهور زرتشت است ، به پایان نرسانیده بود که به دست غلامی به قتل رسید ، این شاعر بی تردید یکی از بزرگترین گویندگان قرن چهارم است ، ورود او در انواع مختلف شعر و قدرتی که درهمه آنها نشان داده دلیل بارزیست بر فصاحت کلام و روانی طبع و قوت بیان و معانی باریک و مضامین تازه و دل انگیزی که در همه آنها به کار برده به شعر او دلاویزی و رونق و جلای خاص می بخشد ، وی خصوصا قصائد مدحی را کمال بخشیده و در شعر حماسی نیز راهبر فردوسی شده است .کتاب هایی که وی به یادگار گذاشته است شامل یک کتاب با نام گشتاسپ نامه است
دقیقی در جوانی به دلیل آن چه خوی بد یا ضعف اخلاقی گفته شده کشته شد. فردوسی در این مورد این چنین میسراید:
امروزه از شعر دقیقی به جز هزار بیتی که در شاهنامه گنجاندهشده تنها نزدیک به سیصد بیت قطعه،قصیده،غزل و شعرهای پراکنده ازو به یادگار ماندهاست. کتابهایی که یادی از دقیقی یا شعرهایش کردهاند اینهایند:شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی، شرح قصیده ابوالهیثم، چهار مقاله نظامی عروضی، حدائقالسحر رشید وطواط، ترجمانالبلاغه، لبابالالباب عوفی، مونسالاحرار محمد جاجرمی و...
دقیقی در روزگار سامانیان میزیست. او از امیران سامانی منصور بن نوح سامانی(پادشاهی ۳۵۰-۳۶۵) و نوح دوم سامانی(پادشاهی ۳۶۵-۳۸۷) را مدح گفتهاست. همچنین ابوالحسن آغاجی -از بزرگان سامانی که خود چامهسرایی توانمند بوده- نیز از ستایششوندگان دقیقیاست. دقیقی چندی هم در دربار چغانیان بهسربردهاست و از میان امیران چغانی فخرالدوله ابوالمظفر احمد بن محد، امیر ابوسعد مظفر و امیر ابونصر را ستودهاست. رسیدگی و ارجی که چغانیان بر دقیقی گذاردند در آینده زبانزد شاعران پس از او بودهاست و برای نمونه فرخی سیستانی یادی از این ارجنهیها در شعرهایش کردهاست و نیز امیرمعزی میگوید:
دقیقی گویا به فرمان نوح دوم سامانی به سرودن شاهنامه دستیازیدهاست. ولی به گفتهٔ فردوسی بیش از هزار بیت از آن و آن هم درباره گشتاسپ و تاختن ارجاسپ به ایران را به نظم نکشیده که به دست بردهای کشته میشود. گشتاسپنامه دقیقی را پس از شاهنامه برترین اثر حماسی فارسی در بحر متقارب دانستهاند. ولی به گفته محمد دبیر سیاقی «از لحاظ وسعت فکر و میدان خیال و حکمت وعظ و نتیجهگیری اخلاقی از بیان وقایع و احساسات وطنی به پای شاهنامه نمیرسد».
دکتر ذبیحالله صفا مینويسد : « دقيقی بر آئين زرتشتی بوده و خود برین گفته دلایلی دارد که ذکر خواهیم کرد . برخی به سبب آنکه وی اسم و کنیهٔ مسلمانی دارد در زرتشتی بودن او تردید کرده اند ، لیکن این دلیل قاطعی نیست ، زیرا ما کسانی را در سه چهار قرن اول داریم که اسم خود و پدر شان اسامی مسلمانی بوده ولی در زردتشتی بودن شان تردیدی نیست».