نخستین حزب سیاسى ایران پس از شهریور 1320 و یكى از گستردهترین و دیرپاترین احزاب ایران با مرام ماركسیستى ـ لنینیستى.
1) از آغاز تا انقلاب اسلامى. در پى اشغال ایران از سوى متفقین، كنارهگیرى رضاشاه از سلطنت و آزادى شمارى از زندانیان و تبعیدیان سیاسى، جلسه مؤسسان حزب توده ایران در 7 مهر 1320، با حضور برخى از رهبران و اعضاى پیشین حزب كمونیست ایران*، تنى چند از فعالان سیاسى عصر مشروطه و عدهاى از اعضاى گروه پنجاهوسه نفر*، در تهران تشكیل شد (اسكندرى، 1381ش، ص 114ـ117؛ خامهاى، ص250ـ251؛ كامبخش، 1360ش، ص 51) و اعضاى كمیته موقت مركزى به ریاست سلیمان محسناسكندرى و عضویت ایرج اسكندرى*، جعفر پیشهورى*، محمد یزدى، رضا روستا، عباس اسكندرى، مرتضى یزدى، رضا رادمنش، عبدالحسین نوشین*، محمد بهرامى، بزرگ علوى*، على امیرخیزى، على كبارى، ابوالقاسم موسوى و عبدالقدیر آزاد انتخاب شدند (خامهاى، ص 252؛ آوانسیان، ص 57ـ 58). طرح اساسنامه را پیشهورى نوشت و طرح مرامنامه را وى و ایرج اسكندرى نوشتند (اسكندرى، 1381ش، ص 118). اگرچه سالها بعد ادعا شد كه حزب توده ایران از ابتدا حزب طبقه كارگر بوده است (كامبخش، 1350ش، ص 11؛ فروتن، ج 1، ص 33)، اما در طرح برنامه و اظهارنظرهاى اولیه، حزبى غیرطبقاتى، ملى و دموكرات، طرفدار نظام مشروطه و پایبند به قانون اساسى قلمداد میشد (رجوع کنید به سیاست، سال20، ش1، 4اسفند1320، ص1، ش4، 7 اسفند 1320، ص1؛ اسكندرى، 1381ش، ص114).
هدفهاى حزب عبارت بود از: حفظ استقلال و تمامیت ایران، برقرارى حكومت دموكراسى و تأمین حقوق فردى و اجتماعى، مبارزه با استبداد، اصلاحات در نحوه استفاده از زمین و بهبود وضع كشاورزان، اصلاحات اساسى در امور فرهنگى و بهدارى، برقرارى تعلیمات اجبارى و رایگان، تعدیل مالیاتها به نفع توده مردم، اصلاح امور اقتصادى و بازرگانى، توسعه صنایع و معادن و وسایل حملونقل، و ضبط اموال رضاشاه به نفع ملت ایران (سیاست، سال20، ش 3، 6 اسفند 1320، ص 1)، و به لحاظ سیاسى، مبارزه با فاشیسم و حمایت از متفقین در جنگ جهانى دوم (اسكندرى، 1381ش، ص 118؛ همو، 1353ش، ص 14؛ سیمونف، ص 11).
كمیته مركزى حزب توده با همكارى كوتاهمدت مصطفى فاتح و حمایت مالى شوروى و انگلیس، از بهمن 1320 تا آذر 1321 روزنامه مردم* را براى مبارزه با فاشیسم و حمایت از متفقین منتشر كرد (اسكندرى، 1381ش، ص 133ـ140؛ همو، 1353ش، ص 14ـ15) و از 4 اسفند 1320 تا 12 شهریور 1321، روزنامه سیاست را به عنوان ترجمان حزب انتشار داد (سیاست، سال20، ش1، 4 اسفند 1320؛ اسكندرى، 1353ش، ص 15). پس از آن روزنامه نامه رهبر (10 بهمن 1321 تا 14 آذر 1325) و روزنامه نامه مردم (15 دى 1325 تا 14 بهمن 1327)، به عنوان ترجمان اصلى حزب توده ایران، منتشر شد (نامه مردم، سال 4، ش 2، 16 دى 1325، ص 1؛ حدادى، ص 259ـ 268). از 1321ش تا بهمن 1327 جراید متعدد روزانه، هفتگى و ماهیانه (بشر، مردم آدینه، مردم ماهانه، مردم براى روشنفكران) در تهران انتشار یافت و در شهرستانها، شاهین، آذربایجان (هر دو در تبریز)، استوار (قم)، صورت (رشت)، اردیبهشت، راستى (مشهد)، آهنگر (اصفهان)، و صفا (مازندران) منتشر گردید (نامه رهبر، سال 1، ش 1، 10 بهمن 1321، ص 4؛ حدادى، ص 266، 275؛ الهى، ص 54ـ 55).از مهر 1320 تا مهر 1325 افزون بر تهران، كمیتههاى محلى، ولایتى و ایالتى حزب در بیشتر مناطق شمالى و مركزى و جنوبى كشور تشكیل شد و گسترش یافت (زیبائى، ص 234ـ 237؛ كامبخش، 1360ش، ص 61). به منظور ساماندهى اقشار و طبقات جامعه، در اسفند 1321 اتحادیه كارگران ایران تشكیل شد (آوانسیان، ص 61ـ62؛ زیبائى، ص 237ـ238) كه در 11 اردیبهشت 1323، به همراه سه اتحادیه كارگرى دیگر، شوراى متحده مركزى اتحادیههاى كارگران و زحمتكشان ایران را، به ریاست رضا روستا، تشكیل دادند كه ترجمان آن روزنامه ظفر بود (روستا، ص 63؛ لاجوردى، ص 79ـ80؛ جودت، ص 127). حزب توده همچنین سازمانهاى گوناگونى تأسیس كرد كه عبارتاند از: سازمان جوانان حزب توده ایران (اول فروردین 1322) كه ترجمان آن هفتهنامه مردم براى جوانان و سپس روزنامه رزم بود (حدادى،ص271؛ منتصرى، ص 74، 85)؛ تشكیلات زنان (1322ش)، كه ترجمان آن بیدارى ما بود (بدرمنیر علوى، ص24؛ نجمى علوى، ص60ـ 62؛ هوشمندراد، ص270)؛ اتحادیه كشاورزان ایران (1321ش؛ نامه رهبر، سال 1، ش 33، 19 اسفند 1321، ص 3) و اتحادیه دهقانان ایران، با هدف متشكل كردن دهقانان و الغاى نظام ارباب رعیتى (نیكآئین، ص70ـ72؛ كامبخش، 1360ش، ص 81 ـ82؛ بدیعتبریزى،ص115ـ116). در1323ش نیزسازمان نظامیان حزب توده ایران مخفیانه تشكیل شد (زیبائى، ص623ـ 624؛ نیز رجوع کنید به هماورد، ش 2، 28 اردیبهشت 1327، ص 2).نخستین همایش ایالتى حزب در تهران (مهر 1321)، وضع تشكیلات، امور مالى و مشى سیاسى حزب را بررسى و ماهیت طبقاتى حزب توده ایران را به عنوان حزب كارگران، دهقانان، روشنفكران و پیشهوران مشخص كرد. همچنین طرح برنامه و اساسنامه حزب نیز تكمیل شد. تشكیل حكومت دموكراتیك، تساوى حقوق سیاسى و اجتماعى زن و مرد، تقسیم بلاعوض املاك خالصه و بازخرید و تقسیم املاك اربابى در بین دهقانان، به رسمیت شناخته شدن اتحادیههاى كارگرى، و تصویب هشت ساعت كار روزانه، به طرح برنامه افزوده شد (رجوع کنید به نامه رهبر، سال 1، ش 2، 11 بهمن 1321، ص 1، 4، ش 3، 12 بهمن 1321، ص 2؛ كامبخش، 1360ش، ص 56ـ57؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص 129). در همایش، كمیته مركزى منحل شد و كمیته ایالتى تهران با پانزده عضو، موقتآ وظایف كمیته مركزى را برعهده گرفت (خامهاى، ص 295؛ آوانسیان، ص110؛ اسكندرى، 1381ش، ص 126، 129).
نخستین كنگره حزب توده ایران در تابستان 1323ش برگزار شد كه در آن سیاست داخلى و خارجى، عملكرد فراكسیون پارلمانى، سازمان حزبى، امور مالى، و تفتیش، بررسى و در هر زمینه قطعنامهاى صادر شد. همچنین اعضاى كمیته مركزى و كمیسیون تفتیش نیز انتخاب شدند (رجوع کنید به نامه رهبر، سال2، ش353، 13 مرداد 1323، ص 1، 4، ش 359، 22 مرداد 1323، ص 1، ش 361، 24 مرداد 1323، ص 1). در این كنگره، مرامنامه، برنامه و نظامنامه حزب به تصویب رسید. مرامنامه، حزب توده ایران را حزبى دموكراتیك معرفى كرد؛ برنامه به هدفهاى حزب در مورد مبارزه سیاسى، كارگران، دهقانان، پیشهوران، حقوقزنان، فرهنگعمومى و بهداشت، اموراقتصادى و مالى، و عشایر پرداخت؛ نظامنامه، با تأكید بر «اصل مركزیت و دموكراسى»، ساختار حزبیرا منسجمتر و وظایف و مسئولیتهاى تشكیلاتى را مشخص كرد (رجوع کنید به همان، سال 2، ش 379، 16 شهریور 1323، ص 2؛ اسناد و دیدگاهها، ص 64ـ72).
در سالهاى 1321 تا 1323ش فعالیتهاى سیاسى حزب توده ایران عمدتآ عبارت بود از: موضع انتقادى به حضور مستشاران امریكایى در ایران و سپس مخالفت با آن (كامبخش، 1323ش، ص1ـ2؛ رادمنش، ص1)؛ مبارزه با تشكیل جبهه آزادى (تشكلى از مدیران جراید، براى مقابله با سانسور و مبارزه با انحراف از قانون اساسى كه در 27 تیر 1322 تشكیل شد؛ نامه رهبر، سال1، ش127، 31 تیر 1322، ص 1، ش 129، 3مرداد 1322، ص 1؛ كامبخش، 1360ش، ص 67)؛ مبارزه با سیدضیاءالدین طباطبائى و متحدانش؛ و شركت در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شوراى ملى، كه با انتخاب هشت تن از آنان، فراكسیون توده را در مجلس تشكیل دادند (اسكندرى، 1381ش، ص160ـ 161؛ كامبخش، 1360ش، ص 64ـ65). فراكسیون توده درباره قانون كار، تجدیدنظر در قانون استخدام، تجدیدنظر در قانون انتخابات، تساوى حقوق زنان، اصلاح دادگسترى و اصلاحات ارضى طرحهایى به مجلس عرضه كرد (كامبخش، 1350ش، ص 15). در 1323ش، پس از برملا شدن وعدههاى دولت ساعد مبنى بر واگذارى امتیاز نفت شمال به شركتهاى امریكایى، فراكسیون حزب توده با دادن امتیاز به دولتهاى خارجى مخالفت كرد؛ اما با اعلام تمایل دولت شوروى براى كسب این امتیاز، حزب توده موضع خود را تغییر داد و خواستار واگذارى امتیاز نفت شمال به شوروى شد (نامه رهبر، سال2، ش402، 21 مهر 1323، ص1ـ2؛ اسكندرى، 1381ش، ص168ـ 169؛ خامهاى، ص 343ـ 348؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص 214ـ215).در مرداد 1324، 25 نفر از اعضاى سازمان نظامیان حزب توده ایران، بدون اطلاع كمیته مركزى، در مشهد بر ضد دولت قیام كردند كه پس از شكست قیام (29 مرداد 1324)، كمیته مركزى آن را محكوم كرد (افق آسیا، ش 1، 8 شهریور 1324، ص 1؛ براى آگاهى از چگونگى قیام رجوع کنید به تفرشیان، ص 48ـ56؛ شفائى، ص 69ـ130). با این حال، در كشور حكومت نظامى اعلام شد و دفتر حزب توده ایران و تشكلهاى وابسته به آن در تهران و برخى از شهرها موقتاً تصرف و جراید آن توقیف شد. عدهاى از افسران تودهاى نیز در باشگاه افسران در كرمان زندانى شدند (گذشته چراغ راه آینده است، ص 252ـ254؛ خسروپناه، 1377ش، ص 65ـ71).در 12 شهریور 1324 با تشكیل فرقه دموكرات آذربایجان* در تبریز، كمیته ایالتى آذربایجانِ حزب توده، بدون اجازه رهبرى حزب، به آن پیوست. كمیته مركزى حزب توده ایران در نامهاى به كمیته مركزىِ حزبِ كمونیستِ شوروى، مخالفت خود را با تشكیل این فرقه اعلام كرد، اما زیر فشار دولت شوروى و حزب كمونیست این كشور، ناگزیر فرقه دموكرات آذربایجان را به رسمیت شناخت و از این فرقه و دولت خودمختار آن (21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325) حمایت كرد (كشاورز، ص 31ـ32؛ اسكندرى، 1381ش، ص 567ـ569؛ آوانسیان، ص 227؛ یگورُوا، ص 104ـ106).حزب توده ایران از نخستوزیر، احمد قوام، كه اعلام كرده بود مسئله نفت را با شوروى و مسئله آذربایجان را با نمایندگان آن حل میكند، حمایت نمود و در دولت ائتلافى وى شركت كرد و سه عضو كمیته مركزى آن مسئولیت وزارتخانههاى بهدارى (یزدى)، فرهنگ (كشاورز) و بازرگانى و پیشه و هنر (اسكندرى) را برعهده گرفتند (نامه رهبر، سال 4، ش 781، 11 مرداد 1325، ص 1؛ اسكندرى، 1381ش، ص 197). كمیته مركزىِ حزب توده دلیل شركت در كابینه ائتلافى را فراهم بودن شرایط براى اجراى برنامه حزب، تصفیه دستگاه دولتى و به كار بردن آن به نفع ملت (نامه رهبر، سال 4، ش 782، 13 مرداد 1325، ص 6)، و علت كنارهگیرى از كابینه ائتلافى را بیتوجهى قوام به اعتراض حزب توده ایران از تهاجم به مؤسسات كارگرى و آزادیخواه، تشكیل كمیسیون نظارت بر انتخابات مجلس شورا از اعضاى حزب دموكرات ایران و شناسایى نهضت جنوب اعلام كرد (اسكندرى، 1381ش، ص 197ـ201؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص 407ـ410، 421ـ423).
فروپاشى دولت خودمختار آذربایجان در 21 آذر 1325، موجب جدایى بسیاریاز اعضا و فعالان حزب و اعتراضاعضاى باقیمانده به رهبرى حزب توده ایران شد (خامهاى، ص 568ـ 569؛ فروتن، ج 1، ص 138). مهمترین انتقادهاى معترضان به سیاست حزب، در مورد فرقه دموكرات آذربایجان و دولت آن، پیروى از سیاست شوروى، چپرویهاى رهبران و مسئولان حزب، اعتماد به قوام و شركت در كابینه ائتلافى و بیتوجهى به انتقاد در داخل حزب بود (گذشته چراغ راه آینده است، ص 463؛ خامهاى، ص 570). تشكیل هیئت اجرائیه موقت براى اداره حزب، و انتقادهاى این هیئت از سیاست و عملكرد حزب در 1324ـ1325ش، و تأكید بر تصفیه تشكیلات و رعایت برنامه و اجراى اساسنامه حزبى، وحدت حزب توده را حفظ كرد، اما اختلافها و دستهبندیهاى درون حزب از بین نرفت و هر جناح براى اصلاح حزب برنامهاى داد (نامه مردم، سال 4، ش 3، 17 دى 1325، ص 1؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص 469ـ471؛ خامهاى، ص 572ـ573، 579ـ582). در 13 دى 1326 گروهى از آنان به رهبرى خلیل ملكى* از حزب توده ایران انشعاب كردند و «جمعیت سوسیالیست تودهى ایران» را تشكیل دادند (خامهاى، ص 582ـ584، 591ـ 593، 668ـ 669؛ گذشته چراغ راه آینده است، ص 471).دومین كنگره حزب توده در 5 اردیبهشت 1327 برگزار شد. هیئت اجرائیه موقت درباره اوضاع جهان و ایران، وضع عمومى حزب، فعالیت و مواضع سیاسى و تشكیلاتى حزب در فاصله دو كنگره، گزارش داد و با صدور قطعنامه، عملكرد و مواضع سیاسى رهبرى حزب را تأیید كرد. این كنگره همچنین مسئله انشعاب را بررسى كرد و با صدور قطعنامهاى آن را «عمل خائنانه» دانست. از دیگر موضوعاتى كه در كنگره بررسى شد، فعالیت آموزشى و تبلیغاتى حزب، عملكرد تشكیلات حزب و تشكلهاى وابسته به حزب بود. همچنین كنگره اساسنامه جدید را تصویب و اعضاى اصلى و مشاور كمیته مركزى حزب توده ایران را انتخاب كرد (رجوع کنید به اسناد و دیدگاهها، ص 119ـ162؛ كامبخش، 1360ش، ص 127ـ129؛ زیبائى، ص 389). در اولین پلنومِ (مجمع) كمیته مركزى، اعضاى هیئت دبیران، هیئت اجرائیه و اعضاى تفتیش كل، هیئت سیاسى و هیئت تشكیلاتى معین شدند (زیبائى، ص 419ـ421).
در پى سوءقصد به جان محمدرضا شاه پهلوى در 15 بهمن 1327، بهسبب انتساب آن به حزب توده ایران، حزب منحل شد، مأموران حكومتنظامى دفاتر آن را در سراسر ایران تصرف كردند (اطلاعات، سال 23، ش 6854، 17 بهمن 1327، ص 1)، نه تن از اعضاى كمیته مركزى و عدهایاز اعضاى حزب بازداشت شدند (مانى، ص 13ـ14، 20، 43ـ44)، رادمنش و طبرى و كشاورز نیز به شوروى مهاجرت كردند (طبرى، 1367ش، ص 85ـ86). سالها بعد مشخص شد كه كیانورى از اقدام ناصر فخرآرایى (ضارب شاه) اطلاع داشته و او را تشویق كرده است (پنج گلوله براى شاه، ص 84ـ 85، 90ـ91؛ مرتضى زربخت، ص 216ـ 222). در تابستان 1328ش، حزب براى ادامه فعالیت، كمیته پنج نفرى را تشكیل داد كه این كمیته، تشكیلات تهران و شهرستانها را مخفیانه سامان میداد (فروتن، ج 1، ص 179ـ 180). در همان سال روزنامه مردم (ترجمان حزب) و رزم (ترجمان سازمان جوانان) مخفیانه منتشر شد (گذشته چراغ راه آینده است، ص 525؛ كامبخش، 1360ش، ص 161، 165).
از 26 اردیبهشت 1329 كه سازمان دانشجویان دانشگاه تهران تشكیل شد (هراز، ص 94) و نیز در جریان جنبش ملى كردن صنعت نفت، بهتدریج سازمانهاى علنى حزب توده بهوجود آمد، كه از آن جمله بود: جمعیت ایرانى هواداران صلح، ترجمان آن روزنامه مصلحت (رجوع کنید به جهان ما، سال 1، ش 6، 8مرداد 1329، ص 4، ش 8، 29 مرداد 1329، ص 1)؛ جمعیت ملى مبارزه با شركت نفت جنوب، كه بعدها به جمعیت ملى مبارزه با استعمار تغییرنام یافت، ترجمان آن روزنامه شهباز (نوید آینده، سال 1، ش 5، 24 بهمن 1329، ص 1)؛ سازمان زنان ایران، ترجمان آن جهان زنان (هوشمندراد، ص 271ـ 272)؛ كانون جوانان دموكرات ایران، ترجمان آن جوانان دموكرات (منتصرى، ص 83ـ84؛ زرشناس، ص170)؛ انجمن كمك به دهقانان، ترجمان آن روزنامه انتقاد (مؤمنى، 1359ش، ص 105؛ سیر كمونیسم در ایران، ص 321) و جمعیت مبارزه با بیسوادى (كبوتر صلح، ش 2، 1 خرداد 1330، ص 2). سازمان افسران حزب توده ایران و سازمان درجهداران حزب توده ایران نیز تشكلهاى مخفى حزب بودند (خسروپناه، 1377ش، ص117ـ 120؛ همو، 1380ش، ص 338ـ344). در میان روزنامههاى علنى، كه با حزب توده ایران رسمآ ارتباط نداشتند، بسوى آینده بود كه عملا ترجمان علنى حزب بود و طى چهار سال انتشار، با وجود توقیفهاى مكرر، با تغییر نام توانست همچنان منتشر شود (كامبخش، 1360ش، ص 174؛ حدادى، ص 271، 273). سازمان افسران حزب توده ایران موفق شد در آذر 1329 اعضاى كمیته مركزى و خسرو روزبه را از زندان قصر فرارى دهد (فروتن، ج 1، ص 193ـ197؛ زیبائى، ص 569ـ 570). پس از فرار از زندان، كمیته موقتى كه در زندان تشكیل شده بود، منحل و رهبرى مخفى حزب تشكیل گردید، با این تركیب: بهرامى، یزدى، كیانورى، جودت، قاسمى، فروتن، بقراطى و علوى (كیانورى، 1372ش، ص 218).
با آغاز نهضت ملى شدن صنعت نفت، حزب توده ایران جبهه ملى را «وابسته به استعمارگران امریكایى» (روشن، ص 17) و «مجرى نظریات استعمارى» دانست (بسوى آینده، سال 1، ش 164، 26 آبان 1329، ص 1، ش 174، 8 آذر 1329، ص 4) و شعار «الغاى بیقید و شرط امتیاز نفت جنوب» را در برابر شعار «ملى كردن صنعت نفت در سراسر كشور» مطرح كرد (گذشته چراغ راه آینده است، ص 566؛ امیر خسروى، ص265). پساز تصویب قانون ملى شدن صنعتنفت ( 29 اسفند 1329) و به نخستوزیرى رسیدن دكتر مصدق، حزب توده ایران از دولت او به عنوان «دولت ضد ملى دكتر مصدق» یاد میكرد (شجاعت، سال 1، ش 1، 26 تیر 1330، ص 1) كه آشكارا «به منافع ملت» خیانتمیكند (گذشته چراغ راه آیندهاست،ص592). افزون بر آن، حزب توده و تشكلهاى وابسته به آن، با برپایى تظاهرات و سخنرانیها، با دولت دكتر مصدق مقابله میكردند (همان، ص 586، 596، 607؛ كامبخش، 1360ش، ص 196ـ 197، 199، 203ـ204)، ولى پس از واقعه 9 اسفند 1331 (توطئه دربار براى قتل دكتر مصدق)، حزب توده موضع خود را تغییر داد و سیاست پشتیبانى از دولت مصدق را در پیش گرفت (گذشته چراغ راه آینده است، ص 632؛ كامبخش، 1360ش، ص224ـ226؛ روشن، ص18ـ21؛ فروتن، ج1، ص230ـ231).