موتور جستجوی پیشرفته مقالات و تحقیقات و ...

تحویل در محیط ورد : word
عنوان :

عنوان سفارش :
تعداد صفحه :
قیمت :
تومان
  • چکیده
  • پوستر یکی از ابزارهای قدرتمند تبلیغی و هنری محسوب می شود. طراحی پوستر یکی از پر اهمیت ترین شاخه های گرافیکی محسوب می شود. که فرایند تولید آن تقابل و همراهی دو هنر گرافیک و عکاسی را شامل می شود و فضای آن نسبت به پوسترهای صنعتی تبلیغاتی بسیار جذابتر است. پوسترها صرف نظر از سقف بصری تاریخ وظیفه اطلاع رسانی وجذب مخاطب را نیز بر عهده دارند. اما باید به این نکته هم توجه داشت که عابران کوچه و خیابان هیچگاه برای دیدن پوسترها بیرون نمی روند. بلکه این پوسترها هستند که باید مخاطبان را با تمام مشغله های فکری و کاری به سمت خود جذب کنند و پیام حرفشان را به بهترین شکل ممکن و در سریع ترین زمان ممکن انتقال دهند. این پروسه هم باید در یک زمان ناب دیداری و همراه با هض بصری شکل گیرد تا در ذهن مخاطب ثبت و ماندگار شود و در زمانی که پوستر به یک ابزار جهانی تبدیل میشود باید آن را یک اثر تجسمی ناب دانست.

  • فصل اول تاریخچه عکاسی
    1. مقدمه

    با توجه به اهمیت طراحی گرافیک در دوران مختلف آنچه که مطالعه تاریخ قرن بیستم به ما نشان می دهد تاثیر گرفتن این حرفه از تکنولوژی است.طراحانی که همیشه تحت تاثیر امکانات یا محدودیت های ابزار با هنر خود توانسته بودند فعال باشند در این قرن توانسته اند اهداف حرفه ای خود را با کمک تکنولوژی به سطحی که شاهد آن هستیم برسانند.
    در سالهای 1914تا 1918 نقطه ی عطفی در استفاده از روش های جدید گرافیکی بوجود آمدند چنانچه تصاویر نقاشی وطراحی شده جای خود را در گرافیک به عکس های سیاه و سفید دادند .فلاش ها فیلم ها و لنزهای مختلف برای ثبت وقایع ابداع شدند و نورهای استودیویی و رتوش عکس ها نیز امکان دسترسی به فضای فریبنده و دراماتیک و هیجان انگیز را هم زمان با سینما برای طراحان فراهم ساخت. طی دهه های 1920 و 1930 طراحان با رسانه جدید عکاسی روبرو بودند که روش های گوناگونی را در پی داشت. مانند برش های عکس و در کنار هم قرار دادن عکس ها که به مونتاژ عکس معروف شد و ترتیب دهی عکس در صفحات متوالی. )ال لیتزیسکی( روسی که از جمله هنرمندان شاخص مکتب کانستراکتیویسم بود یکی از پیشروان مونتاژ عکس بود و باترکیب عناصر مختلف با هم به عکس جان می بخشید و از نحوه ترکیب بندی , کنتراست های رنگی و زوایای مختلف عکس بهره می برد .او در پوستر کانستراکتور از پرتره ی خود استفاده کرد . ((رود چنکو )) هم از اولین کسانی بود که روش فوتو مونتاژ را تجربه کرد . او در تصویر سازی برای مجله پرو اتو از ترکیب بخش هایی از عکس هایی که خود تهیه می کرد و بخش هایی از تصاویر مجلات استفاده می کرد .

    در سال 1931 ( موهولی ناگی ) از نقش عکس در گرافیک با نام تیپو فوتو یاد کرد و گفت : فوتوگرافی ارائه ای بصری است از آنچه که می تواند با قوه بینایی درک شود .تیپو فوتو هم دقیق ترین روش برقراری ارتباط بصری است . عکاسی هنگامی بالاترین تاثیر را دارد که در کنار ترکیبی از حروف قرار بگیرد عکس می تواند لغات را مصور کند و در کنار آن به شکل فوتو تکست قرار بگیرد . فوتو تکست به عنوان ارائه دقیق متن و تصویر, در کنار هم تفسیر منسجمی را بیان می کند . شیکولد طراح آلمانی که در تبلیغات آلمان فعالیت کرده بود پوستری طراحی کرد که تصویرش نگاتیو یک عکس بود .وی در سال 1931 در انگلیس استفاده از عکاسی را تشویق می نمود . در سال 1932 یک طراح روسی تبار در آمریکا به عنوان مشاور در امور عکاسی و مقاله نویسی فعالیت داشت که از عکس تمام رنگی در مجله وگ استفاده کرد . در زمان جنگ جهانی دوم عکاسی به عنوان یک رسانه تازه قابل استفاده در تبلیغات مطرح شده بود و نحوه ی دیدن را تحت تاثیر قرار می داد. در پوسترهای جمهوری خواهان از عکس هایی استفاده شد که مشوق تدارکات اجتماعی به خصوص در امر رفاه و تحصیل کودکان بود.صرف نظر از نقش عکس به عنوان یک سند, عکاسی توانست معنی را تحت نفوذ خود ارائه دهد. پوستر فاشیسم را له کنیم اثر روکاکاتالا عناصر استفاده شده در عکس هم زمان در عکس هم زمان به چند واقعه اشاره دارد . در سال 1950 عکس تنها منزله ثبت لحظات محسوب نمی شد بلکه کیفیت سمبلیک داشت . در مجلات هفتگی مانند پاریس مچ و مجلات آمریکایی لایف و لوک صحنه های یک اتفاق دوباره بازسازی و عکاسی می شد و صفحه آرایی مجلات اهمیت بسیاری پیدا کردند در دهه های 1970 به بعد طراحانی که کارهای تبلیغاتی مربوط به تاتر شهری را بر عهده گرفتند از تصویر سازی و روش های عکاسی از کارهایشان استفاده کردند در بین طراحانی که از عکاسی و مونتاژ تواما استفاده می کردند فریدر گریدلر و هولگر مانیس را می توان نام برد . با این توصیفات و نگاه گذرایی که به تاریخچه عکاسی در طراحی گرافیک داشتیم نقش عکس و عکاسی در این حرفه پررنگ بوده و هست و همچنین تحولاتی که در گرافیک پدید آمده اند و علت و ریشه ی اصلی آن در عکاسی بوده بیشتر نمایان می شود .

    1-1-تاریخ عکاسی

    در ابندا بهتر است منظور خود را از تاریخ عکاسی بیان نموده و سپس به شرح و تفصیل آن بپردازیم. تاریخ عکاسی به معنای شرح رشد و گسترش هنر و تکنیک تهیه و ایجاد تصاویری می باشد که به نام عکس شناخته می گردند. عکاسی امروزه به عنوان یکی از بخش های عمده و لازم زندگی انسان شناخته میشود. شرط لازم عکسبرداری ، داشتن حداقل یک دوربین عکاسی در هرخانه ، اداره ، سازمان و ... برای ثبت و صبط لحظات و رویدادهایی است که می تواند جنبه خانوادگی داشته و یا دارای جنبه های دیگری از جمله موضوعات اجتماعی باشد. امروزه عکس حداقل دارای دو کارکرد می باشد. نخست در حوزه عکس های خانوادگی و امور شخصی ، ثبت کننده و حافظ خاطرات شخصی و جمعی و خانوادگی و امور شخصی ، ثبت کننده و حافظ خاطرات شخصی و جمعی و خانوادگی است و از سوی دیگر در حوزه اجتماعی- به ویژه عکاسی مطبوعاتی و خبری – باعث مستند نمودن تصویری متون گزارشی و خبری می باشد. به عبارتی دیگر با عکس مخاطب به آگاهی و اطلاعی موثق و قابل اعتماد از وقایع یا رویدادهای اجتماع می رسد.
    بهتر است به کاربردهای دیگر هنر عکاسی که در اثر کثرت استفاده ، از نظر انسان امروزی مغفول یا بی اهمیت مانده است نیز اشاشره نمایم. امروزه ، هیچ کشورو منطقه جغرافیایی جهان را نمی توان سراغ گرفت که برای صدور کارت های هویت ، گواهینامه رانندگی ، گذرنامه، مدارک تحصیلی و ... نیاز به عکسی از دارنده آن مدرک نداشته باشند. هر تصدیق یا مدرکی تنها زمانی پذیرفتنی و موثق می باشد که به اصطلاح ، عکس دارنده آن به آن الصاق شده باشد. در زمینه دیگر هنر عکاسی به زیباتر نمودن تصویر شخصیت های هنری و یا حتی سیاسی ، به اشان مدد می رساند ، اغلب بازیگران سینما و تلویزیون، خواننده ها ، نوازنده ها، گروه های موسیقی ، برای جذب طرفداران بیشتر و یا جذب بیش از پیش طرفداران خود ، به سراغ هنرمندان عکاسی می آیند تا ایشان با دانش تکنیک های گوناگون هنر عکاسی ، تصویر اینان را در مجلات ،روزنامه ها و یا آفیش سردر سینماها ، تالارهای موسیقی و ... زیباتر و مفتون کننده تر نمایش دهند.

    با گذشت سالیان دراز از رشد و گسترش فنی عکاسی این هنر گستره عمل خود را فراخ تر از موارد فوق نمود. با کنکاش های بشری در زمینه های گوناگون علمی ، هنر و فن عکاسی به عنوان یک نیاز برای دانشمندان و پژوهشگران پدیدار گردید. عکاسی از اجرام سَماری- کُرات ، سیّارات ، ستاره ها – و جلوه گری های طبیعت در محدوده هایی که پیش از آن برای بشر هماره عجیب و لاینحل مانده بود ، توانست این پدیده ها را بصورت تصویر چاپ شده بر روی کاغذ یا طلق های شفاف ، مشهود تر و قابل بررسی تر بماید. در کنار این گونه عکسبرداری ، یعنی عکاسی از اجسام بسیار دوردست – شاید به تعبیری بهتر عکاسی تلسکوپی- اجسام بسیار ریز و کوچکی نیز در حوزه های گوناگون علم وجود داشتند که بشر در عین نیاز به مشاهده آنها توانایی بررسی آنها را با چشم غیر مسلحنداشت ، بنابراین عکاسی در این زمینه نیز به کمک بشر شتافت و با یاری گرفتن از دانش های دیگر مانند علم فیزیک و تجهیز ابزار و امکانات خود ( بنزها و ... ) به تهیه عکس از این اجسام ریز پرداخت – ناکروگرافی ( macro graphy ) و از این طریق دانشمندان با مطالعات بیشتر بر روی این پدیده ها به کشفیان جدید در بخش ها و حوزه های مختلف علم دست یافتند. به تدریج هنر عکاسی گونه ها و ژانرهای دیگری را به تبع نیازهای زمانه به زیر سلطه خود در آورد . از مشهور ترین این گونه ها می توان به : عکاسی مد ، عکاسی صنعتی ، عکاسی معماری ، عکاسی تبلیغاتی و ... اشاره کرد.

    در سالهای میانی قرن 19 عکاسی به میزانی از پیشرفت و جلوه گری دست یافت که بشر به این نتیجه رسید که ، عکاسی بیش از آنچه که بیش از آن شناخته شده بود ، یعنی تکنیک نقاشی با نور ، یا به عبارتی دیگر ، بیش از یک هنر لوکس یا یک تفریح جذاب ، قابلیت و توانایی تسخیر حوزه های گوناگون حیات بشری و دست یابی به نقاطی ( عینی و ذهنی ) را دارد که تاکنون انسان از طریق هیچ یک از هنرها به آن دست نیافته بود. به بیانی دیگر از این زمان هنر عکاسی به عنوان یک ابزار یا سلاحی قدرتمند در دست بشر به رسمیت شناخته شد. در این دوران ، زیبایی شناسان به هنر عکاسی لقب " آینه ای با یک حافظه " اعطا نمودند.
    با آغاز قرن بیستم و رشد و گسترش نقد هنری ، منتقدین هنری به بررسی جدی تر هنر عکاسی پرداختند . سوال اساسی ای که ایشان مطرح کردند این بود که " آیا عکاسی صرفاٌ یک ثبت بی دخل و تص

    ف از واقعیت است ( همانند اثر رد پا بر شن ) و یا عکاسی بازتاب و نتیجه نوع نگاه ویژه عکاس “ point of view “ به سوژه یا بطور کلی به جهان پیرامون می باشد"؟ قطعاً پاسخ به این سوال در بازشناسایی عکاسی از سوی منتقدین و هنر شناسان به جهانیان بسیار تعیین کننده بود. بطور قطع باید پذیرفت که بسیاری از رویدادها یا تصاویری که در عکس به عنوان واقعیت محض و به دور از تحریف یا جانبداری معرفی می شوند و عکاس نیز سعی در صحه گذاشتن بر واقعی بودن آنها دارد ، در نهایت ، با دقت و بررسی دقیق ، می توان حضور و بروز نگاه ویژه عکاس در جلوه دادن واقعیت- آن گونه که خود می خواهد- را آشکارا دریافت. در کل این مجموع مباحثات و دقت نظرهای زیبایی شناسانه و منتقدانه در باب این هنر قرن نوزدهمی- و البته در آن زمان نو ظهور- باعث گشت تا زیبائی شناسان و منتقدین هنری به نتیجه مهمی دست یابند و آن این بود که " هنر عکاسی می تواند به عنوان ابزار موثر و کارآمدی در حوزه های مهم زندگی انسان عصر مدرن از قبیل : پیشرفت های صنعتی ، سیاست های استعماری ، تبلیغات حکومتی ، اصلاحات اجتماعی و شاخه های مختلف علوم اجتماعی بویژه اتنولوژی و کریمونولوژی ، به کار آید. به همین طریق جایگاه هنر عکاسی در میان هنرهای تصویری نیز محل بحث و جای تأمل و بررسی دارد. در ابتدای ظهور عکاسی دوربین عکاسی ، همسان قلم مو یعنی ابزار اصلی هنرمندان نقاش ، به نظر می آمد. کارکرد قلم مو در نقاشی ، ترسیم خطوط ، سایه ها و تن های رنگی و خاکستری برای به انجام رساندن هرچه آسان تر فرم و تصویری است که نقاش سعی در نمایش و به تصویر کشیدن آن دارد. همانند نقاشی از چهره یک انسان ( portrait ) ، که هنر نقاشی در این زمینه بیشتر از سایر گونه ها مشهور است. علاوه بر این امروزه اکثریت قریب به اتفاق هنرشناسان بر این باور می باشند که توانایی های هنر عکاسی ، باعث ایجاد انگیزه و محرک هایی قوی برای هنرمندان نقاش گشته است تا از شرح بی پرده و صریح موضوعات واقعی و عینی ، از طریق تصویر سازی پرهیز نموده ، و به سمت خلق آثاری روی نمایند که بیننده برای ادراک مفهوم مستتر در آنها نیاز به شرح و تفسیری عمیق داشته باشد . به عبارتی دیگر تابلوی نقاشی بازگو کنندهی یک جمله روان و قابل فهم و عادی نباشد ، بلکه ذهن و روح مخاطب را به درون اثر کشیده و آن را با مفهوم اثر درگیر کند . بدین صورت نقش و توانائی هنر نقاشی در حوزه زیبائی شناسی به مدد هنر عکاسی رشد و گسترش یافت و باعث ظهور سبک هایی جدید و نو ظهور در آن گردید که از آن جمله می توان به سبک های " امپرسیونیسم ، کوبیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی اشاره کرد.

    هنر عکاسی از جنبه های ، نو ظهور بودن ، قابل اعتماد بودن- عکس به سبب همسانی با اصل واقعیت ، سند قلمداد می شد از همین روی یک عکس بسیار قابل باورتر از یک تابلوی نقاشی محسوب می گردید و به دلیل استفاده از ابزار مکانیکی نوین ، به عنوان یک هنر مدرن شناخته شد و به جهانیان معرفی گردید. از سوی دیگر مفهوم مخفی شده در متن اثر که از آن به موضوع فرعی اثر یا مفهوم مستتر در اثر ( عکس ) تعبیر می شد ، باعث شد تا هنر عکاسی با تمامی مشخصات یک هنر کامل در برابر نقاشی قد علم کرده و بطور مستقل به عنوان یک هنر نوین شناخته گردد ، هنری که به ادعای برخی از هنر شناسان رو در روی هنر نقاشی ایستاد و توانائی های خود را به نمایش گذاشته و می گذارد.
    در این بخش ما به شرح تاریخ عکاسی از روزهای آغازین آن در دهه 1820 تا روزگار حاضر پرداخته و سپس به تجزیه و تحلیل نقش آن در شکل گیری فرهنگ تصویری مدرن غرب و سرانجام به رشد و گسترش آن ، هم به عنوان یک فرم هنری و هم از دیدگاه سخت افزاری به عنوان ابزاری مطمئن در به استناد در آوردن واقعیات عینی خواهیم پرداخت. در این تاریخچه علاوه بر موارد ذکر شده، هنر عکاسی را از لحاظ فنی و تکنیکی که شامل ابزار شناسی و آشنایی با مراحل تهیه یک عکس نیز می باشد بررسی و بازشناسی می نماییم.

  • 1-1-1-پیشینه
  • به ساده ترین بیان ، عکاسی عبارت است از شیوه تهیه تصویری ثابت و ماندگار ( از لحاظ زمانی ) که از طریق فعل و انفعالات شیمیائی حاصل از برخورد نور ، بر روی صفحه حساس به نور ( فیلم ) بوجود می آید. این فن آوری در طی 3 دهه آغازین قرن 19 میلادی به عنوان نتیجه و فرآیند منطقی همکاری و پیوند 2 علم شیمی و فیزیک نور – شاخه ای از علم فیزیک که به بررسی خواص نور و رفتار آن در برخورد با اشیا جامد و سیال می پردازد – پدید آمد.
    از لحاظ واژه شناسی ، اطلاق واژه photography به این اختراع بشری ، برآمده از ترکیب 2 کلمه یونانی می باشد که ترجمه آن به انگلیسی به مهنای " نگارش با نور " می گردد.
    با وجود اینکه هنر عکاسی یک هنر نوظهور نسبت به دیگر هنرهای پیشین خود بوده و هست ، اما از لحاظ تکنیکال ریشه و بنیان عکاسی ، به یکی از معروفترین تکنیک های هنری ، یعنی پرسپکتیو خطی یا تک نقطه ای باز می گردد. تکنیکی که ارائه و نمود آن به عنوان یکی از مهمترین اصول علمی تصویر سازی به سال های اولیه قرن قرن چهارده میلادی باز می گردد. از مشهورترین پیشگامان این تکنیک ، معمار و مجسمه ساز ایتالیایی " فیلیپو برونلچش " ( 1446 – 1377 ) و دیگر هنرمندان هم عصر وی بودند. هنرمند نقاش با استفاده از تکنیک پرپکتیوتک نقطه ای می تواند فضای مجازی سه بعدی در سطح دو بعدی بوم نقاشی ، این تکنیک بر اساس احساس رویت یک نقطه گریز در انتهای عمق کادر می باشد که تمامی خطوط موجود در کادر با دور شدن فاصله دید در عمق با آن نقطه به یکدیگر متصل می گردند.

    در قرن 16 میلادی بسیاری از نقاشان به منظور ترسیم صحیح تر و موثر تر پرسپکتیو در آثار خود ، از ابزار جعبه مانندی به نام camera obscura یا " اتاق تاریک " استفاده کردند. ساختار اتاق تاریک متشکل از یک جعبه چوبی بود که در یک سمت آن سوراخی کوچک ( pinhole ) تعبیه شده و در سمت مقابل سوراخ کوچک ، یک صفحه شیشه ای قرار داده شده بود. با این ساختار ، نور از طریق سوراخ کوچک وارد اتاق تاریک گشته و بر روی صفحه شیشه ای تابیده می شد. بنابراین هنرمند نقاش می توانست به راحتی تصویر تشکیل شده بر روی صفحه را با استفاده از ابزار نقاشی ، بدون دغدغه ای در مورد دقت پرسپکتیو تصویر ، رسم نماید. با گذشت زمان و کارآمد تر نموده شدن اتاق تاریک ، هنرمندان به زودی دریافتند که میتوان با قرار دادن یک لنز کوچک در محل حفره یا سوراخ کوچک ورود نور در اتاق تاریک می تون ، به تصویری به مراتب واضح تر از گذشته ، بر روی سطح بوم نقاشی ای که در برابر سوراخ کوچک قرار می دادند ، دست یافت. این ابزار به نظر ساده ، وسیله ای بود که باعث تولد دوربین عکاسی گردید. هنرمندان بزرگ سبک رنسانس همچون لئوناردو داوینچی و میکل آنژ ، نیز از اتاق تاریک برای آفرینش آثار خود بهره می جستند.
    پدید آمدن تکنیک عکاسی بر اساس دانش کیفیت و خواص نور بود. براین اساس تکنیک عکاسی و شیوه ی ثبت تصویر می بایست بر اساس حساسیت موارد خاصی می بود که نسبت به نور از خود عکس العمل نشان داده و تصویر حاصل از انعکاس نور اشیا بر روی آنها ثبت گردد.
    بیش از 2000 سال پیش از اختراع اتاق تاریک ، فینیقی ها به کشف جالب توجهی دست یافته بودند. ایشان نوعی از حلزون به نام " پورپورا " –purpura– در یافته بودند که از خود مایع لزج زرد رنگی متصاعد می کرد که این مایع در زیر نور خورشید از رنگ زرد به رنگ بنفش تغییر رنگ می داد. در قرن 18 میلادی یک دانشمند آناتومیست آلمانی به نام پروفسور جان هاینریش شولتز ، طی تحقیقات خود به این نتیجه رسید که نمک نقره در اثر تابش نور یا در معرض نور قرار گرفتن ، سیاه می گردد ( به اصطلاح می سوزد و تیره می گردد ). اما با وجود این کشف و رهیافت مهم پروفسور شولتز ، شیوه بوجود آوردن تصویر واقعی یا عکس ، توسط وی کشف نگردید. کشف شیوه تهیه عکس نیاز به نبوغ و استعدادی داشت که در دانشمندان نسل بعد از وی به ظهور رسید.
    در حدود سال 1800 یک شیمی دان جوان انگلیسی به نام نوماس وجوود توانست با آغشته نمودن یک قطعه چرم با نمک نقره ، تصویر چند برگ گیاه را بر روی آن ثبت کند. با این وجود وی نتوانست راهی برای ابقاء بخش های روشن تصویر ثبت شده برگ بر روی چرم با بخش های تیره آمیخته می شدند و تصویر ثبات خود را از دست می داد. مساعی و تلاش های او در زمینه استفاده از اتاق تاریک برای ثبت تصویر نیز ره به جایی نبرد. برای تولد عکاسی هنوز نیاز به 2 رهیافت و کشف علمی بود : نخست شیوه ای برای در کنار هم قرار گرفتن صفحه حساس به نور و اتاق تاریک و دیگری یافتن شیوه علمی چگونگی ثبت و ماندگاری تصویری که بر روی صفحه حساس تشکیل می یافت.

  • مجری کارهای پژوهشی عمومی، علمی پژوهشی و مروری
  • کارهای آماری و تجزیه و تحلیل داده
  • تحلیل کمی و کیفی
  • انجام کلیه خدمات نگارش، ترجمه تخصصی ، ویرایش مقاله ها و پایان نامه ها
  • انجام رفرنس نویسی استاندارد با نرم افزار EndNote
  • آماده سازی پاورپوینت مربوط به ارائه در جلسات و همایشها
  • Tel : 09385735506 - 09118370377
    Email : tahghighnet@yahoo.com
    Telegram : @tahghighnet
    Instagram : tahghighnetinsta
    www.tahghigh.net
    2024 - 2007