مهریه، به مالی گفته میشود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود میپردازد یا مکلف به پرداخت میشود. مهریه که به آن مهر و کابین و صداق نیز می گویند، مالی است که مرد در هنگام عقد، موظف میشود به همسرش پرداخت کند. تعیین مهر در عقد دائم واجب نیست و بدون آن نیز عقد صحیح است ولی پس از ازدواج، در صورت مطالبهی زن، باید مهری معادل مهر رایج برای زنانی با مشخصاتی شبیه مشخصات زن به او پرداخت شود، که در اصطلاح فقهی به این گونه مهر «مهرالمثل» میگویند. «مهرالمسمی» مهری است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معین شده باشد. در صورتی که مدتی برای پرداخت مهر در عقد تعیین نشده باشد، زن حق دارد مهر خود را فورا مطالبه کند. مستحب است که مهریه بیش از مقدار «مهر السنه» نباشد. مهر السنه مهری بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای همسران خود معین فرموده و مقدارش 500 درهم، معادل پنجاه دینار طلا بود. در احادیث فراوانی از تعیین مهریههای کلان نهی شده است
پدید آمدن مهریه نتیجه تدبیر ماهرانهای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر بکار رفته است. مهریه ریشه در حیا و عفاف زن دارد. زن با الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و همین سبب شده که زن توانسته با همه ناتوانی جسمی، مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وادار کند. در طول تاریخ زن در مرد تأثیر فراوان داشته است، تأثیر زن در مرد از تاثیر مرد در زن بیشتر بوده است بسیاری از هنر نماییها و شجاعتها و دلاوریها و نبوغها و شخصیتهای مرد مدیون زن و خودداریهای ظریفانه او است، مدیون حیا و عفاف زن است. برای همین زن همیشه در روحیات مرد تأثیر میگذاشته و مرد دراجتماع، آنگاه که حیا و عفاف و خود داری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود اول به زن مهر باطله میخورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش میکند و سپس اجتماع در اثر فساد و بی بندباری و شکسته شدن نظام و ارکان خانواده منهدم میگردد. در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن شهوانیتر نیست بلکه بر عکس است. لکن زن در مقابل شهوت از مرد تواناتر و خود دارتر آفریده شده است و مرد در مقابل غریزه از زن ناتوانتر است، این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم اونشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیهای بنام«مهریه» نثار او میکرده است.{1} مهریه مادهای است از یک آئین نامه کلی که طرح آن در متن خلقت ریخته شده است و با دست فطرت تهیه گردیده است. در اسلام هم مهریه یک چیز ابداعی و اختراعی نبوده بلکه اسلام مهریه را به حالت فطری و طبیعی آن برگردانید. قرآن کریم با لطافت و ظرافت بی نظیری میگوید: (وآتُو النِسأَ صَدُقاتِهِنَّ نَحْلًَْ);{2} یعنی مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها به خودشان بدهید. قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است: اولاً با نام صدُقه یاد کرده است نه با نام مهریه زیرا نشانه راستین بودن علاقه مرد است. دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر، مهریه مزد پرورش و شیردادن و تغذیه و خوراک او نیست. سوم اینکه با کلمه نحله کاملاً تصریح میکند که مَهر هیچ عنوانی جز عنوانی تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.{3} بنابراین مهریه از احساسات دقیق و عطوفتآمیز مرد ناشی شده نه از احساسات خشن و مالکانه او، آنچه از ناحیه زن در این امر دخالت داشته، حسن خودداری مخصوص او بوده نه ضعف و بی اراده بودن او، مهریه تدبیری است از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش معنوی زن و قرار دادن او در سطح عالیتری. در حقیقت ارزش معنوی مهریه برای زن بیش از ارزش مادی آن است.{4} گذشته از اینها میتوان مهریه را بعنوان یک پشتوانه اجتماعی برای زن محسوب کرد زیرا در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری میشود زیرا مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد و همچنین مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه با از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است مهریه چیزی به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیلهای برای تأمین زندگی آینده اوست
در بسیاری از اوقات، مهریهٔ دختران مسلمان ایرانی بر مبنای سکههای طلا تعیین میشود؛ از سال تولد دختر گرفته تا شمار ائمه یا سورههای قرآن کریم به عنوان تعداد سکههای مهریه دختران بریده میشود.تحقیقی در سال ۱۳۸۷ در مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از بیش از ۱۲۰۰ زن و مرد متاهل بین ۱۸ تا ۴۰ سال در حدود ۱۲ استان ایران نشان داده که میانگین مهریه به اعلام زنان ۳۵۰ سکه طلا و به اعلام مردان ۲۶۰ سکه طلا است. این پژوهش از رشد سریع میانگین مهریه در سالهای اخیر حکایت داشته به طوریکه تنها در عرض ۵ سال از میانگین ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه طلا رسیده است. میزان مهریه همچنین نسبت مستقیم با تحصیلات زن دارد. میانگین مهریه زنان با تحصیلات ابتدایی ۵۲ سکه طلا، راهنمایی ۲۰۸ سکه و زنان دارای مدرک لیسانس و بالاتر ۴۰۰ تا ۵۰۰ سکه طلاست. البته مهریههایی با مبنای ۱۲۴۰۰۰ سکه طلا هم دیده شدهاست.
مهر المسمی: مهری است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر میکنند. تعیین میزان مهر مطابق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص در قانون پیشبینی نشدهاست. و طبق ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی، مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود، معلوم باشد(ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی).
شرایط مهر المسمی:
مبحث دوم : مهرالمثل
اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشوئی بین زوجین رخ دادهاست، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریهای هم شأن زنان مشابه وی تعیین میگردد که به این نوع مهریه مهرالمثل میگویند.
در نکاحی که دائم بوده و مهریه ذکر نشده یا شرط عدم مهر شده باشد زوج به زوجه مطلقه خود که با او نزدیکی نکردهاست مهریهای پرداخت میکند و این مهریه اصطلاحا مهرالمتعه گفته میشود.
مهریه به مالی می گویند که مرد به هنگام ایجاد رابطه زوجیت به منظور جلب رضایت همسر ( زن) پرداخت نماید و از حقوق مسلم و مطلق زن به حساب می آید و یکی از مهمترین حقوق مالی زن است.کابین، صداق، فریضه، نحله و اجر از دیگر کلمات مترادف مهریه هستند. مهریه، پیشکش یا هدیه ای است که مرد برای ازدواج به زن می دهد.در قرآن کریم آمده است: صداق ( مهر) زنان خود را از روی طیب نفس و رضای خاطر به آنان بدهید ( نساء-4). به موجب قانون، به محض اینکه خطبه عقد خوانده شد، زن مالک مهریه ای می شود که تعیین شده و هر زمان که بخواهد می تواند آن را مطالبه کند. ( ماده 1082) از نظر حقوقی، مالک حق هر گونه دخل و تصرف در مال خود را دارد. بنابراین زن از لحظه عقد و شروع زندگی مشترک مالک مهر می شود و می تواند هر تصمیمی در مورد آن بگیرد.عندالمطالبه بودن مهر به این معنا است که از لحظه جاری شدن صیغه عقد ازدواج، هر زمان که زن مهریه خود را درخواست کند، شوهر باید مهر را به زن بپردازد.
طبق ماده 10 قانون مدنی، توافق و قراردادهای خصوصی افراد در صورت عدم مخالفت صریح با قانون، نسبت به آنها نافذ است. همچنین، برابر ماده 1119 همان قانون، طرفین عقد نكاح میتوانند هر شرطی كه مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بگنجاند، مانند آنكه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترك انفاق نماید یا علیه حیات زن سوء قصد كند یا سوء رفتاری نماید كه زندگانی آنها با یكدیگر غیرقابل تحمل شود. طلاق جایز می شود.در گذشته زوج در صورت عدم توانایی در پرداخت مهریه با طرح ادعای اعسار و جلب معافیت از تودیع نقدی آن، از پرداخت دفعی مهریه ی همسر خویش معاف میگشت، به همین ترتیب، در عندالاستطاعه بودن مالی مرد، فرض بر پرداخت مهریه براساس توانایی حاصله مرد در هر زمانی است؟!
معهذا این سؤال مطرح است كه در ملاك استطاعت مرد چیست؟ مرجع و نحوه احراز آن كدام است؟ ضمانت اجرای بخشنامه فوق چیست؟ و درصورت پنهان كاری مرد، مبنیبر مخفی سازی یا انتقال پنهانی اموال خود، راه استفیای حقوق زن چه میباشد؟ پاسخ به موارد فوق، اشكالات عملی و معایب وارد بر بخشنامه مزبور را نمایان خواهد ساخت. این بخشنامه دارای معایب و آثار فراوانی است كه اجمالاً به آن پرداخته شود:
الف – دخالت سازمان ثبت اسناد و املاك در امر قانونگذاری:
طبق اصل 71 قانون اساسی، قانونگذاری و وضع قوانین در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی (قوه مقننه) بوده و سایر مراجع مجاز به تفنین در این باره نمیباشند. با وجود صراحت مذكور در اصل فوق و تجویز توافق و درج شروط ضمن عقد نكاح در عقدنامه طبق مواد 10 و 1119 قانون مدنی و اصول كلی حقوقی- بخشنامه مزبور میتواند به نوعی قانونگذاری جهت تعیین حقوق شرعی و قانونی زنان و دخالت در امر تقنینی كشور تلقی گردد، ضمن آنكه بخشنامه فوق برخلاف «اصل تحكیم و پاسداشت خانوادهها و حرمت و حقوق زنان» بوده و نوعاً مغایر با اهداف مذكور در اصل 21 قانون اساسی در جهت احیای حقوق مادی و معنوی آنها تلقی میگردد.
ب – آثار حقوقی مترتب بر بخشنامه:
تا قبل از وضع این بخشنامه، اصل بر دین زوج نسبت به زوجه در مهریه و عندالمطالبه بودن آن بوده است، بر این اساس، صرف مطالبه مهریه از سوی زن و عدم امكان ارائه دلائل مثبته پرداخت آن از سوی مرد، حكم به محكومیت وی و روانه شدن به زندان ( در صورت دادخواست زن و عدم پرداخت مهر از طرف مرد) میگردید و مرد میبایست ادعای خویش را در مقام مدعی اعسار در عدم پرداخت نقدی مهریه برای دادگاه به اثبات میرساند. در این حالت، بسیاری از مردان با هدف جلوگیری از دستیابی همسران خویش به اموال آنها، نسبت به انتقال یا مخفی ساختن آنها اقدام كرده و دست آنان نیز كوتاه و خرما بر نخیل؟
از این رو، زنان در این حالت، در معرفی و تحصیل اموال همسر خویش دچار مشكلات عملی فراوانی بودند و چه بسا، سرخورده از طرح دعوی مهریه؟! معهذا، در صورت عمل به بخشنامه فوق، صرفنظر از اجحاف فراوان به زن جهت استیفای حق شرعی و قانونی خود در عمل ، ملاك حصول به مهریه در گروه مستطیع شدن زوجه قرار میگیرد.