

رياست بر نهاد قضا را در هر عصري مقام اول مملكت يا شاه بر عهده داشته است. بعدها بدليل مشغله زياد شاهان رسيدگي به امور قضايي به عهده قاضي القضات گذاشته شد. قاضي القضات ازميان افراد با اولويت هاي زير انتخاب مي شدند:
1- مبلغان ديني
2- افراد متنفذ
3- افراد كارشناس
نهاد ثابت قضايي و دستگاه دادگستري در زمان صفويه شكل گرفت و اين امر تا انقلاب مشروطه ادامه داشت.
در دوره ناصرالدين شاه به تبعيت از بلاد فرنگ وزارتي به نام عدليه شكل گرفت كه تابع محض شاه بود. تا اينكه با روي كار آمدن مشروطه خواهان يكي از وزارتخانه هاي قوه مجريه به عدليه اختصاص يافت كه گاها داراي وزاري صالحي نيز بوده است.
در دوره پهلوي علي اكبر داور وزير عدليه وقت در بهمن ماه 1305 وزارت عدليه را منحل و وزارت دادگستري را به شكل نوين بنا نهاد. بيشتر نهادهاي بنيان گذارده شده وزارت دادگستري تا پيروزي انقلاب اسلامي نيز به كار خود ادامه دادند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي نخستين گام جهت استقلال سيستم قضايي با ايجاد قوه قضائيه كه مستقل از قوه مجريه و داراي مديريتي جداگانه بود برداشته شد. وزارت دادگستري نيز در كنار اين قوه مشغول به كار است كه كليه امور مربوط به روابط قوه قضائيه، مجريه و مقننه را بر عهده دارد. از جمله اختيارات تفويض شده به وزير دادگستري در سيستم جديد اختيارات تام مالي، اداري و نيز اختيارات استخدامي غير قضات مي تواند باشد كه وزير دادگستري داراي همان اختيارات و وظايفي است كه در قوانين براي وزرا به عنوان عالي ترين مقام اجرايي پيش بيني مي شود.
تعریف: دادسرا سازمانی است كه وظیفۀ آن حفظ حقوق عامه، نظارت بر حسن اجرای قوانین و تعقیب كیفری بزهكاران است.
قضات دادسرا قضات تحقیقی هستند كه از حیث رتبه، مقام، مصونیت قضایی، حقوق و مزایا و مسئولیتهای انتظامی، تفاوتی با سایر قضاتی كه در محاكم شاغل هستند، ندارند. برای قضات دادسراها عناوین و مشاغل قضایی زیر پیشبینی شده است:
1) دادستان یا مدعیالعموم، مقامی كه برای حفظ حقوق عمومی و نظارت بر حسن اجرای قوانین و تعقیب كیفری بزهكاران بر اساس مقررات انجام وظیفه مینماید. در هر دادسرا، دادستان رئیس دادسرا است. دادستان بنام جامعه، جرائم را تحت تعقیب قرار میدهد. ارجاع پرونده به بازپرس و اظهارنظر در مورد كلیه قرارهای دادیار و قرارهای منع تعقیب، موقوفی تعقیب، صدور كیفر خواست و حضور در دادگاه مربوطه، از جمله وظایف و اختیارات دادستان است. (ماده 3 قانون تشكیل دادگاههای عمومی و انقلاب اصلاحی 1381.
2) معاون دادسرا: شخصی است كه تحت نظارت دادستان، قسمتی از وظایف دادسرا را انجام میدهد و در غیاب دادستان جانشین او میباشد؛
3) دادیار: دادیار صاحب مَنصبی است كه به نمایندگی از طرف دادستان انجام وظیفه میكند. دادیار اگر عهدهدار انجام تحقیقات مقدماتی شود باید كلیه قرارهای خود را به تأئید دادستان یا معاون وی یا دادیار اظهارنظر برساند. در عمل دادیاران به 5 گروه تقسیم میشوند:
أ) دادیار تحقیق؛
ب) دادیار اظهارنظر؛
ج) دادیار اجرای احكام؛
د) دادیار ناظر زندان؛
ذ) دادیار نماینده دادستان در دادگاه.
4) بازپرس: بازپرس كه از وی به عنوان قاضی تحقیق یا مستنطق یاد شده، مقامی است كه تحقیق مقدماتی جرایم و جمعآوری دلایل به نفع یا ضرر متهم برعهده اوست و تحت نظارت دادستان به انجام وظایف قانونی خود میپردازد. عمدهترین تفاوت كار دادیار و بازپرس امکان اختلاف نظر با دادستان توسط بازپرس است كه مرجع حل اختلافشان دادگاه عمومی خواهد بود همچنین دادیار باید برای اقدام به هر كاری از طرف دادستان مأمور گردد ولی، بازپرس در مواردی میتواند رأساً شروع به كار كند و در مواردی نیز از دادستان اجازه كسب نماید.