

نام: ع – ج سن: 17 سال كلاس :سال سوم رشته 5 ساكن : خوابگاه " ك" پدر و مادر متاركه كرده اند وضعيت اقتصادي : ضعيف ولي و سرپرست مراجع : پدر بزرگ تاريخ مراجعه : 23 / 9 / 82
مراجع در كودكي به علت متاركه پدر و مادر و اعتياد پدر ، تحت سرپرستي پدر بزرگ قرار مي گيرد و بعد از متاركه والدين كه در سن چهار سالگي بوده است ديگر والدين خود را نديده و از سرنوشت آنها آگاه نيست پدر و مادر بزرگ او مسن و از نظر اقتصادي ضعيف هستند و زندگي آنها توسط عمه جوان نامبرده كه منشي يك پزشك است اداره مي شود . مراجع تا سال دوم از نظر درسي خوب و معدل او بالاي 15 بوده است ، مراجع در سالهاي اول و دوم بارها براي مسائل مختلف به مشاور مراجعه كرده و آنها نسبت به هم شناخت خوبي دارند .
يكي از دبيران فني او را افسرده مي بيند و متوجه مي شود كه دانش آموز نسبت به پارسال دچار افت تحصيلي شده است به همين علت از مشاور مي خواهد كه مشكل دانش آموز ريشه يابي و حل شود . مشاور ، مراجع را به دفتر مشاوره دعوت مي كند .
1- ريشه يابي علت افت تحصيلي مراجع
2- ياري دادن به مراجع براي حل مشكل
روش مصاحبه : انتخابي
1- بخش اول مصاحبه : ايجاد رابطه حسنه
مراجع – سلام آقا ، اجازه است
مشاور – به [با تاكيد ] سلام آقاي "ج" خوش آمديد بفرماييد [ ايجاد رابطه حسنه ]
مشاور – مدت ها بود كه ديگر به اتاق من نيامديد . خوشحال شدم كه امروز شما را مي بينم [ ايجاد رابطه حسنه ]
مراجع – تشكر مي كنم
مشاور – خوب است من امروز 30 دقيقه اي وقت دارم كه با شما صحبت كنم شما چطور ؟ [ سازمان دادن ]
مراجع – بله – درس ما هم تمام شد و من تا پايان زنگ فرصت دارم
مشاور – بسيار خوب است . بسيار عالي است .
مراجع - آقا براي چه مرا خواسته ايد ؟
2- بخش دوم مصاحبه : طرح مشكل
مشاور – مي خواستم برنامه هاي درسي شما را بررسي كنم و ببينم كه امسال انشاء الله شما جزء قبولين دانشگاه خواهيد بود .
[ بزرگداشت مراجع ] يا [ تشويق بيش از حد ]
مراجع – اوضاع امسال خيلي خرابه
[ سكوت ]
مشاور – اوضاع امسال خرابه ؟ [ انعكاس احساسات ]
مراجع – بله آقا من امسال نمي توانم درس بخوانم و به همين علت هم روز به روز وضع درسي ام بدتر مي شود و بعضي از دبيران هم بارها به من تذكر دادند ، آقاي " م " ديروز به من گفت كه حتماً بايد وضع مرا به شما گزارش كند . فكر كردم ايشان به شما گفته كه مرا خواسته ايد [ گوش دادن فعال – ارتباط غير كلامي ]
مشاور – آقاي " م " خواسته كه وضع شما را به من بگويد ؟ [ انعكاس افكار ] يا [ تكرار جمله ]
مراجع – بله ، پارسال آقاي " م" از من خيلي راضي بودند اما امسال از من اصلاً راضي نيستند
[ سكوت ]
مشاور – چرا اين مشكل امسال پيش آمده ؟ [ روشن كردن ] يا [ رهبري جلسه ]
مراجع – آقا مي دانيد كه امسال من در خواب گاه " ك " ساكن شده ام ؟ [ سكوت ]
مشاور – شما در خواب گاه " ك " ساكن شده ايد ؟ [ انعكاس افكار ]
مراجع – آخه آقا مشكلاتي بود ، پدر بزرگم گفتند اگر من به خواب گاه بروم مشكلات آنها كم مي شود و به خرجي آنها كمك مي شود . خواب گاه مرا پذيرفت و مشكل من از خواب گاه به وجود آمد [ ارتباط غير كلامي ]
مشاور – مشكل شما از خواب گاه است ؟ [ انعكاس افكار ]
مراجع – بله [ سكوت ]