

در کلیترین تعریف، «بررسی و ارزیابی مستقل فعالیتهای یک سازمان در چارچوب ضوابطی معین توسط تعدادی از کارکنان واحد حسابرسی یا افراد حرفهای، حسابرسی داخلی نامیده میشود. در واقع حسابرسی داخلی، ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت بانک یا یک بنگاه اقتصادی برای بررسی سیستم کنترل داخلی، انجام میشود.» حسابرسی داخلی کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ اثر بخش و کارآمد بودن و استفاده از منابع سازمان ارزیابی و گزارش میکند. حسابرسی داخلی بهطور سنتی بخشی از سیستم کنترل داخلی شمرده میشود که از طریق بررسی و ارزیابی کنترلهای داخلی به مدیریت واحدهای اقتصادی در ایفای وظایف خودشان کمک میکند. اما همزمان با مطرح شدن ایده جدید «نظام راهبری بنگاه» یا «راهبری سازمان» در ادبیات مدیریت، تحولی در دهه اخیر در حسابرسی داخلی اتفاق افتاد. در همین چارچوب حسابرسی داخلی بخشی جداییناپذیر از نظام «راهبری سازمان» به شمار میرود. راهبری سازمان مکانیزمی است که وظیفه هدایت و کنترل سازمان را به سمت هدفهای خود «خلق ارزش برای شرکت» بر عهده دارد. اجزای نظام راهبری سازمان شامل هیات مدیره، کمیته حسابرسی، مدیریت ارشد، حسابرسان مستقل، حسابرسان داخلی و ارگانهای نظارتی است. ارزیابی عملکرد حسابرسی داخلی باید توسط کمیته حسابرسی و در نبود آن توسط هیات مدیره بانک یا بنگاه با مقایسه منابع مصرف شده با بازده حاصل از آن انجام شود.
حِسابرِسیبه معنای اعم کلمه در «بیانیه مفاهیم بنیادی حسابرسی» این گونه تعریف شده است: حسابرسی فرآیندی است بسامان جهت جمعآوری و ارزیابی بیطرفانهٔ شواهد دربارهٔ ادعاهای مربوط به فعالیتها و وقایع اقتصادی برای تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به اشخاص ذینفع.[۱]
این تعریف به عمد به صورت جامع ارائه شده است تا انواع مختلف حسابرسی را شامل شود. برخی از عبارات این تعریف نیاز به توضیح بیشتری دارد. عبارت فرآیند بسامان بر این نکته دلالت دارد که حسابرسی بر اساس برنامهریزی مناسب انجام میشود. برنامهریزی مناسب شامل جمعآوری و ارزیابی بیطرفانة شواهد است. حسابرسان باید با حفظ بیطرفی نسبت به جمعآوری و ارزیابی مربوط بودن و اعتبار شواهد بپردازند. اگر چه نوع، میزان و قابلیت اتکای شواهد در کارهای مختلف حسابرسی میتواند متفاوت باشد، اما جمعآوری و ارزیابی شواهد، بخش اعظم فعالیتهای حسابرسان را تشکیل میدهد. شواهدی را که حسابرسان جمعآوری میکنند باید دربارة ادعاهای مربوط به فعالیتها و وقایع اقتصادی باشد. در حسابرسی، واژة ادعا معنای ویژهای دارد و به اظهارات ضمنی یا صریح مدیریت اطلاق میشود که در قالب صورتهای مالی، اسناد و مدارک یا سیستمها تجسم مییابد. برای مثال، صورتهای مالی اساسی تهیه شده توسط مدیران شامل چند ادعا است.
.انجمن حسابرسان داخلی (IIA) حسابرسی داخلی را «یک فعالیت اطمینان بخش و مشاورهای مستقل و بیطرف میداند که با هدف ارزش افزایی و بهبود عملیات سازمان انجام میشود. حسابرسی داخلی با به کارگیری شیوهای اصولی و نظاممند برای ارزیابی و بهبود اثر بخشی فرآیندهای حاکمیت، مدیریت ریسک سازمان را در دستیابی به اهداف یاری میکند.حسابرسان داخلی باید از دانش، تواناییها و سایر ویژگیهای حرفهای برای ایفای مسوولیتهای فردی خویش برخوردار باشند. همین انجمن معتقد است: دانش، تواناییها و سایر ویژگیهای حرفهای، یک اصطلاح کلی است و به مفهوم کارآزمودگی حرفهای مورد نیاز حسابرسان داخلی برای انجام موثر مسوولیتهای حرفهای است.