

نظر به اینکه در دوران اخیر و عصر حاضر شاهد گسترش نقش رایانه در علم و اقتصاد و زندگی مردم هستند و دورانی که تحولات علمی و تکنولوژیکی و اجتماعی و توسعه زیاد یافته های علمی و تحقیقات بسیار قابل توجه است. بدین لحاظ آن را عصر انفجار اطلاعات یا به گفته «الوین تافلر» عصر دانایی لقب داده اند و این اعلام که وارد «شوک آینده می شویم» نقش تعلیم و تربیت را بسیار حساس ساخته است .
با توجه به بررسیهای انجام شده در زمینه فرایند تعلیم و تربیت ،نشان می دهد طبیعت انسان چنان سرته شده است که او خواهان رشد،آزادی ،دانایی،توانایی درمسیر شدن و تکامل اوست و تربیت مساعدت می کند،تا شدن شخص را شکل بخشد و تربیت انسان فعال و پویا می تواند از فعالیت های ابتکاری و خلاق معلمان در کلاسهای درس از یک سو و شیوه تدوین و تالیف کتابهای درسی از سوی دیگر تاثیر پذیرد.
در هر جامعه ای متخصصان تعلیم و تربیت اعتقاد دارند شکوفایی و رشد و سعادت اجتماع به کمک نظان تربیتی مترقّی و علمی و سالم حاصل می گردد. به عبارتی یکی از طرق اساسی افزایش بهره وری و تسریع رشد یافتگی فرهنگی،اقتصادی و اجتماعی اعتلا کیفیت نیروی انسانی است که این ارتقا و تکامل به مدد تعلیم و تربیتی فعال و پویا و سازنده امکان پذیر است.چنین امکانی هنگامی فراهم خواهد شد که دست اندرکاران نظام آموزشی جهت دستیابی به این امر مهم به برنامه ریزی سنجیده آموزشی و درسی اقدام نمایند.محتوای برنامه های درسی در برگیرنده اساسی ترین خط مشی های اجرایی برای نیل به هدفهای تعلیم و تربیت هستند . به همین جهت لازم است در تهیه و تدوین آنها نهایت دقت اعمال گردد تا جوابگوی نیازهای ناشی از تحولات سریع علمی و تکنولوژیکی و اقتصادی و اجتماعی باشد . کتابهای درسی بخاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوای آموزشی و خط مشی آموزشی دارند مرکز توجهی خاص برای همه دست اندرکاران تعلیم و تربیت می باشند .
فعالیت های یادگیری دانش آموزان تحت تاثیر عوامل متعدد و گوناگونی قرار دارد . از مهمترین عوامل چگونگی ارائه محتوای برنامه درسی است . بنابراین شیوه ارائه محتوای برنامه باید به صورت خاصی باشد که فراگیران را به درگیری با متن بکشاند و آنها را به فعالیت و جنب و جوش و تلاش متفکرانه و پژوهشی ترغیب نماید و از بی توجهی و بی تفاوتی دور سازد .
بر این اساس تعلیم و تربیت پویا و سازنده ای مد نظر است که مبتنی بر تحقیق ،تفکر فعال و انتقادی و مستدل باشد و به انسان روحیه ای خلاق و آزاد جهت تفحص در محیط بخشیده تا دنیای خود را آگاهانه و فعالانه مورد شناسایی و باز سازی قرار داده و تجربیات خویش را غنی سازد .
از آغاز تاریخ بشریت این انگیزه فعال او را یاری کرده است تا دنیا را به خدمت در آورد و آن محصول بدیعی را که ما «فرهنگ» نام گذاشته ایم به وجود اورد و برای اینکه انسان پیوندش را با بالاترین ارزشهایی که از آنها پیروی می کند از دست ندهد باید این ارزشها در قلمرو ادراکات و تجربیات حسی او راه داشته باشد و امکان عملی کردن آن هم فراهم شود . علیهذا مراد از فرهنگ در غایات برنامه درسی ، شیوه زندگی و شیوه تفکر و برخورد با مسائل است . با توجه به این اصل محوری ،مربیان بزرگ معیارهای تجارب یادگیری را مورد تاکید قرار می دهند .
سه رویداد مهم در پیدایش برنامه ریزی درسی به عنوان یک رشته مطرح تعلیم و تربیت دخالت دارد . سال 1918(م) به طور یقینسال پیدایش برنامه درسی به عنوان یک رشته مستقل در تعلیم و تربیت مطرح گردید. در این سال ویلیام کیلپاتریک مقاله ای با عنوان «روش پروژه ای » در مجله دانشکده تربیت معلم منتشر کرد که شهرت جهانی یافت و تقریباً در سراسر جهان تجسم دقیق فلسفه برنامه ریزی «جان دیوئی » شناخته شد .واقعه دیگر سال1918(م) انتشار کتاب «برنامه درسی» نوشته فرانکلین بوبیت بود که درواقع می توان او را پدر حرکت کارایی اجتماعی در برنامه درسی و موسسین رشته برنامه درسی دانست . و بالاخره سومین واقعه که اگر اهمیتش بیش از آن در رویداد فوق نباشد کمتر از آنها نیست . اقدام انجمن ملی تعلیم و تربیت در مورد تجدید سازمان آموزش و پرورش متوسطه آمریکا در سال 1918 (م) بود .